پروژه دانشجویی مقاله بررسی دگرگونی های صادرات و اقتصاد کشور فایل

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله بررسی دگرگونی های صادرات و اقتصاد کشور فایل ورد (word) دارای 68 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله بررسی دگرگونی های صادرات و اقتصاد کشور فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله بررسی دگرگونی های صادرات و اقتصاد کشور فایل ورد (word)

مقدمه  
فراگرد توسعه اقتصادی و بازرگانی خارجی:  
تحولات صادرات کشور در دهه 1353-1362  
امکانات و محدودیتهای بالقوه توسعه صادرات:  
بازرگانی بین‌المللی و توسعه صنعتی  
دیدگاههای نظری حاکم بر تجارت خارجی کشورهای در حال توسعه  
واقعیات حاکم بر تجارت جهانی  
اقتصاد جهانی و توسعه صنعتی ایران  
- خود اتکائی صنعتی  
- مسئله انتخاب و انتقال تکنولوژی  
- تقسیم کار جهانی  
- شرکتهای فراملیتی  
- تولید نوعی نظام جدید در اقتصاد جهانی  
ظهور و گسترش اقتصاد نمادی در برابر اقتصاد واقعی:  
مقیاس اقتصادی و خود اتکائی صنعتی:  
توسعه سیستم تکنواکونومیک:  
جدول شماره 1- ارزش و سهم صادرات نفتی و غیرنفتی در سالهای مختلف  
جدول شماره 2- ارزش و سهم صادرات غیرنفتی در سالهای مختلف  
جدول شماره 3- ارزش صادرات گمرکی کشور (بدون نفت و گاز)  
دنباله جدول شماره 3- ارزش صادرات گمرکی کشور (بدون نفت و گاز)  
دنباله جدول شماره 3- ارزش صادرات گمرکی کشور (بدون نفت و گاز)  
دنباله جدول شماره 3- ارزش صادرات گمرکی کشور (بدون نفت و گاز)  
جدول شماره 4- درآمد نفت و سهم آن به کل دریافتهای جاری ارزی 1362-1353  
جدول شماره 5- ارزش صادرات گمرکی کشور (بدون نفت و گاز) 1362-1353  
نتیجه گیری  

مقدمه

جهان  و جامعه بشری گرفتار شکاف و دو پارگی ژرف و عمیقی است: دوپارگی و شکاف بین بخش پیشرفته و بخش کم رشد و توسعه نایافته. گروه توسعه یافتگان صنعتی در غرب و شرق، به امکانات و تسهیلاتی همچون دانش فنی و تکنولوژی پیشرفته، نیروی انسانی ماهر ون متخصص، ماشین ها و کالاهای سرمایه ای توانمند، مواد خام و انرژی زیاد و ارزان، شبکه حمل و نقل گسترده داخلی و خارجی، وسعت بازارهای ملی و یبن المللی و توانائی رقابت در بازارهای جهانی دست یافته اند

گروه توسعه یافتگان صنعتی به یاوری این دستیافته ها به تولید انبوه رسیده اند و بیش از  بازرگانی دنیا را در اختیار دارند. جمعیت این گروه از کشورها تنها  تمام جمعیت دنیاست

در برابر این واقعیت، از هر چهار انسان روی کره زمین سه نفر در کشورهای کم رشد و توسعه نایافته زندگی می کنند که به درجات گوناگون از بسیاری امکانات بر شمرده در بالا محرومند

اقتصاد این جمعیت های عظیم انسانی، بیشتر بر تولیدات نه چندان زیاد کشاورزی و دامی و بهره برداری از برخی ذخائر معدنی با مزیت نسبی تولید متکی است که به یک یا دو ماده خام بیش از بقیه وابسته است

نقش و سهم صنعت، در مجموع تولید ناخالص ملی این کشورها اندک است و کارکرد پیوسته آن نیز بسته به صدور مواد خام کشاورزی و معدنی، مازاد بر مصارف آنهاست. طبیعی است که چنین اقتصادی به دلیل نبود تنوع در محصولات تولیدی، از مرحله تولید انبوه بسیار فاصله دارد و از همین رو مواد یا محصولات تولیدی، از مرحله تولید انبوه بسیار فاصله دارد و از همین رو مواد یا محصولات مازاد و چشمگیری در اختیار ندارد تا بتواند آن را به کشورهای دیگر صادر کند. و بنابراین، مجموعه صادرات تمامی این کشورها با بیش از جمعیت جهان، از  حجم بازرگانی جهان تجاوز نمی کند. یادآوری دوباره این ارقام و تاکید پی در پی بر آنها گرچه نمایشگر نابرابریهای فقر و ثروت در جهان معاصر به شمار می رود ولی به واسطه قانونمندی قدرت اقتصادی در سطح روابط موجود بین کشورهای مختلف، هیچگونه تغییر و دگرگونی اساسی در اوضاع به وجود نمی آورد مگر آنکه تولید در اینگونه کشورهای کم رشد و توسعه نایافته چنان فزاینده و پیوسته رشد کند. به ویژه در بخش صنعت- که دستیابی به سهم بیشتر و عادلانه تری از حجم تجارت جهانی را برای آنها ممکن گرداند؛ امکانی که فراهم آوردنش کار امروز و فردا نیست. و اگر هم احتمال آن فرض گرفته شود، به طور قطع و یقین نه برای همه این کشورها بلکه فقط برای شمار اندکی از آنها ممکن و محتمل است. جنبه نامساعد دیگر در مبادلات بین‌المللی کنونی، علاوه بر نکته بالا، این است که کشورهای پیشرفته صنعتی در کار قیمت گذاری مواد خام- از جمله انرژی- و رابطه مبادله آن با فرآورده های صنعتی ساخت خویش نقش تعیین کننده دست بالا و مسلط دارند. ارقام و اطلاعات موجود بعد از جنگ جهانی دوم تا کنون نشان می دهد که در بسیاری از زمینه ها و در مورد اغلب فرآورده های کشاورزی و معدنی و تعویض آن با کالاهای صنعتی، رابطه مبادله و قیمت ها به زیان گروه اول و به نفع گروه دوم تحول و تغییر بوده است

کشورهای پیشرفته صنعتی با به کارگیری مکانیسم های قیمت و مبادله وضعیت بازرگانی جهانی را به زیان کشورهای کم رشد تحت تاثیر قرار می دهند

یکی از این مکانیسم ها سود بری کشورهای صنعتی از طریق پائین نگاه داشتن قیمت فرآورده ها و مواد اولیه ای است که از کشورهای کم رشد و توسعه نایافته دریافت می کنند. چنانکه سالها دراز در مورد نفت، چنین بود و امروزه دوباره از راه اعمال سیاستهای گوناگون به اثرگذاری بر قیمت نفت به سود خود و به زیان کشورهای تولید کننده در بازار جهانی دست یا زیده اند

مکانیسم دیگری که وسیله سودجوئی این قدرت ها بوده است تغییر پیوسته رابطه مبادله بین کالاهای صنعتی و مواد خام، از جمله نفت، در طی زمان بوده است، که صرفنظر از جهش ها مقطعی در قیمت اسمی هر بشکه نفت خام، به سود قیمت کالاهای صنعتی تمام می شده است. به نحویکه حتی در دوره جهش قیمت‌های نفت نیز از طریق به کارگیری همین مکانیسم در خنثی کردن اثرات افزایش قیمت نفت کوشش شده است

در حال حاضر با کاهش شدید قیمت نفت در بازارهای جهانی، موقعیت نامساعد کشورهای صادر کننده مواد اولیه از جمله نفت یکباره به میزان زیادی از قبل بدتر شده است ضمن آنکه روند افزایش قیمت کالاهای صنعتی نیز همچنان ادامه دارد

چنین تحول نامساعد و موثر بر وضع کشورهای تولید کننده مواد خام که اقتصاد ملی آنان را زیر فشار شدیدی قرار می دهد، خواه دارای ابعادی بلند مدت باشد و خواه کوتاه مدت نمایانگر آن است که در جهان معاصر، قانونمندی قدرت اقتصادی تعیین کننده ترین عامل موثر بر مبادلات بین المللی مواد و کالاها و خدمات به شمار می رود. در این میان، تکیه بر تولید مواد خام (خواه کشاورزی و خواه معدنی) و امکانات محدود صادراتی آن برای تحصیل ارز خارجی به امید تأمین منافع و سهم عادلانه و رو به گسترش در حجم تجارت جهانی، روشی ناکارآمد و نابسنده و تجربه‌ای ناپایدار و بی ثمر محسوب می گردد. به تغییر دیگر، دور بسته فقر ناشی از ضعف بنیانهای تولید کشورهای جهان سوم به ویژه در بخش صنعت مدرن و ناگزیری آنها از روی آوردن به صادرات مواد خام کشاورزی و معدنی برای تأمین حداقل نیازهای ملی، در نهایت می تواند در خدمت استراتژی مرسوم و بلند مدت کشورهای صنعتی قرار گیرد که اغلب کوشش داشته اند با پائین نگاه داشتن سطح زندگی و تولید در کشورهای عقب مانده، آنها را همچنان تولید کننده مواد خام و انرژی نگاه دارند و محصولات صادراتی آنها را به قیمت های ارزان، که خود تحمیل می کنند، مالا با کالاهای صنعتی و ساخت خودشان، آن هم با قیمت های گران و رو به افزایش، مبادله کنند. این دور بسته شکسته نمی شود مگر آنکه گروه از کشورهای توسعه نیافته تولید کننده مواد خام کشاورزی و معدنی که دارای شرایط مساعد برای صنعتی شدن هستند، براساس طبیعت و موقعیت محلی و امکانات و محدودیتهای اقتصاد ملی خود مجموعه اقدامات و تدابیر هماهنگی را برای رشد و توسعه و تنوع منابع تولیدی و افزایش توان صادراتی خویش- به ویژه در بخشهای صنعتی- به کار گیرند

فراگرد توسعه اقتصادی و بازرگانی خارجی

در جریان رشد و توسعه اقتصادی کشورها، به ویژه در دوران کنونی، چندین مسئله اساسی در زمینه بازرگانی خارجی وجود دارد که باید آگاهانه در آنها تامل کرد

1- در اقتصادهای ساده و ابتدائی که کشاورزی و دامپروری و استخراج و صادرات مواد خام اساس فعالیتهای اقتصادی است. نسبت بازرگانی خارجی به درآمد ناخالص ملی، بجز در مورد صادرات مواد خام که اغلب توسط شرکتهای خارجی بهره برداری می‌شود، اندک است. در آغاز رشد اقتصادی کشورها از راه گسترش ظرفیت های صنعتی، این نسبت به سرعت افزایش می یابد و بویژه در مراحل نخستین توسعه، بازرگانی خارجی سریعتر از درآمد ملی رشد می کند. این کیفیت، هم به تنهائی در مورد یک کشور و هم در مورد بازرگانی جهانی در مجموع صادق است

در مراحل پیشرفته تر، با آنکه نخست از نظر کمیت شبر میزان تجارت خارجی افزوده می شود، ولی رفته رفته میزان سرعت این افزایش رو به کاستی می گذارد و تعادلی نسبی در حجم مبادلات بین المللی برقرار می گردد. نکته اخیر به ویژه در مورد کشورهای صنعتی امروز جهان (بخش پیشرفته) صادق است

2- ستون فقرات و محور اصلی رشد و توسعه اقتصادی هر کشور، جریان صنعتی شدن آن است. مفهوم صنعتی شدن جامعه فراگردی تاریخی است که ابعاد گوناگون و وسیع آن نباید صرفاً با نصب و تاسیس کارخانه های صنعتی تعبیر و توصیف شود، بلکه ایجاد تاسیسات زیر بنائی چون گسترش شبکه راهها و خطوط آهن تسهیلات هوائی و دریائی، افزایش ظرفیت بندرها و فرودگاه ها، توسعه منابع انرژی چون ذغال سنگ و نفت و گاز و ایجاد تاسیسات برق، بهره برداری وسیع و موثر از معادن زیرزمینی، مکانیزاسیون کشاورزی و بهره برداری علمی از مراتع و جنگلها، توسعه شیوه‌های نوینه دامپروری و ایجاد تاسیسات تولیدی دام و طیور و محصولات غذائی حاصل از آن، گسترش امور آموزشی و تحقیقاتی در زمینه امور فنی- تولیدی در سطح وسیع ملی، تدارک و بهره گیری از نیروی انسانی کار آزموده و ماهر، دستیابی به تکنولوژی ملی و محلی برای ساخت تجهیزات، وسائل و ابزار فنی جهت رفع نیازهای اقتصاد ملی، افزایش توان و ظرفیت تولیدات و تنوع بخشیدن به آن از طریق ارتقای سطح سازماندهی موثر تولید در تمام زمینه ها، ایجاد نرمها و استانداردهای اقتصادی- اجتماعی، یعنی مجموعه ای از رفتارها و سازمانها و نهادهای اجتماعی و روابط جدید مورد نیاز جامعه صنعتی، و بالاخره استقرار شبکه گسترده ای از خدمات تأمین و رفاه اجتماعی چون بهداشت و درمان، بیمه همگانی، سیستم های مالی و اداری یاری دهنده و… از جمله ضرورتهای رشد و گسترش جامعه صنعتی به شمار می آید که عوامل و عناصر اولیه و بنیادین آن الزاماً از طریق مکانیسم مبادلات و بازرگانی خارجی تأمین شدنی است و در مراحل بعدی متقابلاً به رشد و توسعه آینده آن یاری می رساند

3- با توجه به وجود دو گروه کشورهای غنی و فقیر (صنعتی و غیر صنعتی- توسعه یافته و کم رشد- شمال و جنوب و…) که به استقرار مناسبات بازرگانی بین‌المللی براساس تقسیم کار و مبادله تولیدات صنعتی از یک سو و مواد خام محصولات کشاورزی، مواد خام کانی و مواد انرژی زا از سوی دیگر انجامیده است، و با توجه به رابطه مبادله بازرگانی بین آنها، که در اغلب موارد به سود کشورهای پیشرو صنعتی و به زیان کشورهای فقیر تولید کننده مواد خام است؛ این واقعیت آشکارا ثابت می شود که تمرکز نیروی کار و سرمایه کشورهای کم رشد غیر صنعتی در بخشهای اقتصاد متداول و سنتی آنها به امید یافتن بازارهای صادراتی و تحصیل منابع جدید ارزی، در شرایط کنونی مبادلات بین‌المللی، سیاست موفقی به شمار نمی رود و اگر این جریان با افزایش پیوسته و بی وقفه تولیدات جدید صنعتی همراه نگردد، قادر به حل مشکلات و دشواریهای اقتصادی- اجتماعی این کشورها نخواهد بود

به عبارت دیگر این سئوال اساسی در زمینه توسعه اقتصادی کشورهای کم رشد و نیز موضوع جستجوی عرصه های تولیدی برای تمرکز فعالیتها همچنان مطرح است که

نیروهای مواد اضافی ناشی از فروش تولیدات مرسوم و سنتی و ثروتهای ملی به خارج، پس انداز داخلی یا ورود سرمایه از خارج، منابع طبیعی قابل بهره برداری و نیروی انسانی فعال ماهر و نیمه ماهر این کشورها اساساً در چه راههائی باید بکار گرفته شوند؟

آیا این نیروها و عوامل تولیدی باید متوجه همان رشته های اقتصادی شوند که بنا بر اصل برتری نسبی ناشی از تقسیم کار جهانی، در آن به تولید مشغولند و اضافه محصول خود را به خارج صادر می کنند، یا باید به یاری استراتژی مناسب صنعتی کردن کشور و یا توزیع صحیح این نیروها اقتصاد ملی را تنوع بخشید و صنایع جدیدی پایه گذاری و اداره کرد و سهم واقعی خود را از بازرگانی و درآمد جهانی طلب نمود؟

با پذیرش این واقعیت که رابطه مبادله تولید و بازرگانی کنونی جهان بین دو گروه کشورهای صنعتی و کم رشد به سود گروه اول و به زیان گروه دوم است، بدیهی است که در شرایطی که تقاضای بازار خارجی مواد و محصولات اولیه به نفع کشورهای تولید کننده این محصولات نیست، چنانچه نیروها و عوامل اضافی مولد در همان بخشهای سنتی تولید صادراتی به کار افتد به علت فزونی گرفتن عرضه و نبود تقاضای اضافی در بازار جهانی و کاهش طبیعی قیمت آنها، در عمل رابطه مبادله بازرگانی بدتر از پیش می گردد و نه تنها متناسب با رشد تولید، بر درآمد واقعی کشور افزوده نخواهد شد بلکه احتمالاً بر مجموع درآمدهای کشورهای تولید کننده محصولات کشاورزی یا مواد خام معدنی نیز تاثیر منفی بر جای خواهد گذاشت. این وضعیت، هم اکنون، هم در مورد کشورهای تولید کننده و صادر کننده نفت  وهم در مورد کشاورزی تولید کننده محصولات کشاورزی و مواد خام، یعنی صادر کنندگان محصولات غیر صنعتی آشکارا به چشم می خورد

در انتخاب استراتژی رشد اقتصادی کشورهای کم رشد، یادآوری این نکته اساسی در روابط بازرگانی بین‌المللی ضروری است که بر اساس تجربه های موجود، کشورهای صنعتی پیشرو جهان، اصولاً به حفظ مناسبات کنونی بر مبنای تقسیم بین‌المللی کار، یعنی تشویق کشورهای توسعه نیافته به ادامه فعالیتهای اقتصادی جاری و سنتی و خودداری از حرکت به سوی صنعتی شدن و تنوع محصولات صادراتی گرایش بیشتری دارند. این سیاست کلاسیک ضمن آنکه برای کشورهای صنعتی از نظر تأمین مواد خام معدنی و کشاورزی مورد نیاز صنایع به قیمت ارزان، بی چون و چرا سودمند است، از نظر حفظ بازار کالاهای مصرفی صنعتی نیز به مقیاس جهانی موفقت آمیز است و  عملاً دست اندازی صنایع نوبنیاد کشورهای جهان سوم و چیرگی احتمالی آنها را بر بخشی از این بازار در مناطق گوناگون، از ریشه منتفی می کند

هرگونه عقب افتادگی صنعتی یا از کار افتادگی تولیدی و عقب گرد اقتصادی در هر کشور یا منطقه ای از جهان توسعه نیافته به منزله تثبیت و امنیت بازار صادراتی کالاهای صنعتی کشورهای پیشرفته به شمار می آید و از همین رو تمامی سعی و کوشش آشکار و پنهان این کشورها بر این محور اصلی متمرکز است که از بکار افتادن منابع تولیدی اضافی کشورهای کم رشد در رشته های جدید به ویژه در زمینه برپائی صنایع متنوع و اساسی جلوگیری کنند

تبلیغ و تقویت این طرز فکر که اقتصاد کشورهای توسعه نیافته باید همچنان در قلمرو فعالیتهای موجود و سنتی گذشته خود به عمل بپردازند ناگزیر وضعیت اقتصادی را در این کشورها چنان تحکیم خواهد کرد که در نظریه های جدید اقتصادی به “رشد فقرآور” موسوم شده است

اساس این نظریه بر این اصل مهم قرار گرفته است که چون تقاضای محصولات اولیه- به ویژه در بخش کشاورزی- بی کشش است و به کندی افزایش می یابد، بنابراین هرگاه منابع تولیدی اضافی کشور (نیروی کار، منابع طبیعی و سرمایه و مدیریت) در رشته های موجود و صادرات سنتی به کار افتد گرچه به دلیل افزایش بعدی عوامل تولید و قدر مطلق ارزش محصولات نوعی رشد به همراه دارد ولی نتیجه نهائی آن در بلند مدت اندک یا هیچ خواهد بود. هرچند، کشوری در تولیدات جاری صادراتی از این راه، وضعیت ممتازی نیز پیدا کند و سود چشمگیری از راه مبادله محصولات اولیه یا کالاهای صنعتی به دست آورد، به علت عدم گسترش و تنوع اقتصادی بازار داخلی و خارجی، پس از زمانی کوتاه برتری نسبی موقتی خود را از دست می دهد و به دلیل رشد سریعتر قیمت کالاهای صنعتی، سرانجام رابطه مبادله بازرگانی را به زیان خویش احساس خواهد کرد. در این تغییر و تحول، مجموعه اقتصاد کشور با به کار انداختن عوامل مولد اضافی خود و با عرضه بیشتر محصولات سنتی، در عمل نه تنها از نظر رابطه مبادله خارجی سودی نمی برد بلکه در سنجش با فعالیتهای احتمالی از دست رفته، متحمل زیان نیز می شود

4- نکته دیگری که اغلب مطرح می شود این است که لازمه اجرای طرح توسعه صادرات به صورتی چشمگیر، تغییر استراتژی “جایگزینی واردات” به استراتژی “گسترش صادرات” است، به این معنی که صنایعی که در ابتدا به منظور جایگزین کردن واردات ایجاد شده بود به نحوی کنار گذارده شود یا محدود گردد. و به جای آن صنایعی ایجاد گردد یا خطوط تولید ترتیبی تغییر یابد که محصولات آن به تمامی یا به نسبتی بسیار بالا به خارج صادر شود. نتیجه عملی اجرای چنین سیاستی، چیزی نیست جز محدود کردن امکانات صادراتی کشورهای کم رشد به چند رشته معین صنعتی همراه با مواد خام کشاورزی یا مواد کانی، زیرا تنها در این زمینه هاست که این کشورها می توانند در صورت دارا بودن مزیت نسبی و منابع طبیعی، بدون داشتن بازار گسترده داخلی، صادراتی عمده داشته باشند. بهترین راه گسترش صادرات کالاهای صنعتی این است که تمام صنایع داخلی و به ویژه صنایعی که به اصطلاح برای “جایگزینی واردات” ایجاد شده اند، موظف و تشویق شوند که قسمتی از تولیدات خود را به خارج صادر کنند. حسن اجرای این سیاست این است که صنایعی که برای جایگزینی واردات بر پا می شوند، از بازار داخلی نسبتاً وسیع، جا افتاده و حفاظت شده‌ای بهره‌مندند و در صورتی که هیچ گونه فعالیتی برای صادرات نداشته باشند انگیزش چندانی هم برای بهبود کیفیت و بالا بردن کارآئی تولید و کاهش قیمت کالا نخواهند داشت

در حالی که رقابت با تولید کنندگان خارجی آنها را هم از نظر کشور و هم از نظر مصرف کننده داخلی در جهت مطلوب راهنمائی خواهد کرد. افزون بر آن، بازار گسترده داخلی در جهت مطلوب راهنمائی خواهد کرد. افزون بر آن، بازار گسترده داخلی امکان استفاده از تولید انبوه و کاهش هزینه تولید را برای این دسته از صنایع فراهم می آورد و خطر و ضرر وابستگی کامل به بازار خارجی نیز، که معمولاً صنایع صرفاً صادراتی با آن روبرو هستند، برای این صنایع وجود ندارد. همچنین، در صورت لزوم می توان در مراحل اولیه سیاستی در پیش گرفت که قسمتی از هزینه عرضه کالا در بازار خارجی برعهده مصرف کننده داخلی قرار گیرد. به عبارت دیگر قیمت کالا در بازار خارجی قدری پائین تر و قیمت آن در بازار داخلی قدری بالاتر در نظر گرفته شود. آنچه به عنوان یک اصل می باید پذیرفته شود این است که هر صنعت جایگزین واردات به نوبه خود در مرحله ای از رشد می تواند جزء صنایع صادراتی به شمار آید

سخن کوتاه، افزایش پیوسته صادرات و درآمد ارزی کشور، و رساندن آن به حدی که کل نیازهای وارداتی همواره تأمین شود و از گرفتاریهای شناخته شده صادرات تک محصولی پرهیز گردد، مستلزم کوشش پیگیر برای ایجاد ارزش افزوده پیوسته فزاینده، از طریق صنایعی است که مواد خام و واسطه ای را چه داخلی و چه خارجی به کالاهای ساخته شده متنوع تبدیل کند: قسمتی از آن را در بازار داخلی و قسمتی دیگر را در بازار خارجی عرضه نماید. کامیابی کلیه کشورهای پیشرفته صنعتی امروز و کشورهای انگشت شماری از جهان سوم از راه افزایش صادرات و متنوع کردن آن بصورت غیر تک محصولی و غیر خام، فراهم آمده است

 

تحولات صادرات کشور در دهه 1353-

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

پروژه دانشجویی مقاله حجاب فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله حجاب فایل ورد (word) دارای 48 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله حجاب فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله حجاب فایل ورد (word)

مقدمه
فصل اول: حجاب
فصل سوم: زینت
فصل سوم: جلباب
فصل چهارم: حجاب و اهل‌بیت
فصل پنجم: عوامل بی‌حجابی و بدحجابی
فصل ششم: بررسی پوشش بانوان در عصر حاضر
فصل هفتم: احکام حجاب
نتیجه‌گیری

پیشینه‌ی حجاب:

پوشش دینی بانوان از اختراعات آیین اسلامی نیست بلکه ریشه در تاریخ دارد. به گفته‌ ویل دورانت: (قوم یهود و ایرانیان قدیم، حجاب را برای بانوان یک نوع کرامت و شرافت، و از واجبات دینی می‌دانستند.) اسلام، پوشش و حجاب را برای شبه‌جزیره عربستان به ارمغان آورد

هم‌اکنون در اسرائیل، بسیاری از بانوان قوم یهود با پوشش کامل به مدرسه و دانشگاه می‌روند، ولی در فرانسه و ترکیه به جرم‌داشتن حجاب، زنان از تحصیل باز داشته می‌شوند، درحالی که از نظر منشور جهانی هر انسانی در اتخاذ عقیده، شغل، مسکن و نوع لباس، آزاد است. هر کشوری لباس ملی خاصی دارد که هر انسانی حرمت آن را پاس می‌دارد و کسی حق تعرض و مزاحمت ندارد درحالی که برخی از حکومت‌های غربی، چادر و یا پوشش اسلامی را که هیچ‌گونه ضرر و زیانی ندارد، برنمی‌تابند. اما در مقابل برهنگی و خودآرایی زنان را که باعث تهییج شهوات و ناهنجاری‌های اجتماعی و اخلاقی و ناامنی‌هاست، مورد تشویق قرار می‌دهند. بی‌بند و باری و مفاسد اخلاقی و جنسی در این کشورها به حدی است که برخی از دختران غربی برای حفظ امنیت خود، به سیاه‌پوستان پناه می‌برند

حجاب و حدود آن در اسلام

واژه حجاب و مشقات آن هفت‌بار در قرآن کریم تکرار شده و در تمام موارد به معنای پرده و مانع است

حجاب از نظر لغت، در معانی گوناگونی به کار رفته است:

1) پرده، چادر، روپوش، روبند، آنچه با آن چیزی را بپوشانند

2) پرده حایل میان قلب و شکم

3) غروب خورشید در تاریکی نیز، در حجاب قرارگرفتن تعبیر شده است

اما به کارگرفتن کلمه(حجاب) درخصوص پوشش بانوان، یک اصطلاح تازه و جدید است. در قدیم مخصوصاً در اصطلاح فقها کلمه «ستر» که به معنی پوشش است به کار رفته است. فقها چه در کتاب الصوه‌ی و چه در کتاب النکاح کلمه «ستر» را به کار برده‌اند نه کلمه «حجاب» را. بهتر این بود که این کلمه عوض نمی شد و ما همیشه همان کلمه «پوشش» را به کار می بردیم، زیرا چنانکه گفتیم معنی شایع لغت «حجاب» پرده است و اگر در مورد پوشش به کار برده می‌شود به اعتبار پشت‌پرده واقع‌شدن زن است و همین امر موجب شده که عده زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود.[1]

فلسفه‌ی حجاب:

تردیدی نیست که حجاب و پوشش زن یکی از احکام ضروری اسلام به شمار می‌رود

قرآن مجید درباره این امر مهم می‌فرماید: (یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَن یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا)؛ « ای پیامبر به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلباب ها(روسری‌های بلند) خود را بر خویش فروافکنند. این کار برای این‌که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند، بهتر است و خداوند همواره غفور و رحیم است»

پوشش سابقه‌ای به اندازه حیات بشریت دارد و غیر از پیروان یکی از مکاتب که بر لزوم برهنه زیستی پای می‌فشارد همه بشریت به نوعی رعایت می‌کنند

درباره اهمیت و فلسفه حجاب اشاره به چند نکته حائز اهمیت است:

1- کاهش خطا و خطر: مصونیت زن در برابر طمع‌ورزی هوس‌بازان از ثمرات آشکار رعایت حجاب است

2- حفظ احترام: اگرچه رعایت حجاب، از یک سو به مردان کمک می‌کند که به طور ناخواسته، و خارج از چارچوب‌ها، عواطف و احساسات خود را هزینه نکنند. اما بیش از آن به خانم‌ها کمک می‌کند به طور ناخواسته و خارج از چارچوب‌ها، وسیله لذت‌انگاری قرار نگیرند و شخصیت و احترام آنان خدشه‌دار نگردد

3- نشاط و رغبت: احکام الهی بیش از آن‌که به محدودیت لذت‌ها بیانجامد به ماندگاری لذت‌ها و پایداری نشاط و خوشی‌ها می‌انجامد از این‌رو اگرچه حجاب از یک‌سو برای خانم‌ها محدودیت است و موجب خستگی و زحمت می‌باشد اما از سوی دیگر اوج احساسات را سالم نگه می‌دارد و عاطفه‌ها و محبت‌ها را در کانون گرم خانواده متمرکز می‌سازد و زن و مرد را از بی‌تفاوتی نسبت به همدیگر در نظام خانواده نجات می‌دهد و این بحرانی است که هم‌اکنون دامنگیر جوامع غربی شده است به طوری که در هنگام برپایی کانون خانواده که براساس عشق و محبت باید تحکیم شود و مهمترین ابزار آن میل جنسی نسبت به یکدیگر است این میل رو به افول گذاشته و بنیان خانواده‌ها را متزلزل ساخته است.[2]

4- مبارزه با نفس: میل به خودنمائی و جلوه‌گری به مصالحی در سرشت زن، نهفته است که باید در مسیر درست و هدفی و الابکار گرفته شود. بی‌گمان این گرایش در وجود زن اگر همچون سایر میل‌ها به درستی به کار گرفته شود، ثمرات مطلوبی خواهد داشت و در جهت کمال او کارآمد خواهد بود و در مسیر فراهم‌آوردن محیطی مناسب همراه با زندگیش، سودمند خواهد شد. چرا که هیچ گرایشی درونی بدون جهت در جان انسان به ودیعت نهاده نشده است. اما اگر این گرایش مرزی نداشته باشد و خودنمائی و جلوه‌گری همواره و در همه‌جا نمو داشته باشد، قطعاً فسادآفرین خواهد بود و در ایجاد زمینه‌های ناهنجاری در جامعه تأثیر خواهد کرد، پوشش را می‌توان مهمترین عامل تعدیل این میل دانست

زیبایی برای زن، سرمایه است اما باید بجا مصرف شود و زکات جمال حفظ عفاف و پوشش است. مانندسازی جمال زن به سرمایه، نشانگر آن است که از یک‌سوی سودمند و کارآمد است و از سوی دیگر کنترل‌شدنی و تعدیل‌یافتنی می‌باشد و اشاره است به این‌که در صورت مرزشکنی، فتنه‌انگیز و فسادآفرین خواهد بود

5- جواز حضور در اجتماع: بدون هیچ تردیدی اندام زن به ویژه اگر به آرایه‌ها و پیرایه‌هایی، آراسته گردد هیجانبار و هوس‌آفرین است. از سوی دیگر زن، بخش عظیمی از نیروی انسانی یک جامعه را تشکیل می‌دهد و در ابعاد مختلف فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی می‌تواند نقش‌آفرینی عظیمی داشته باشد. اسلام با طرح پوشش زن در حقیقت جواز حضور در اجتماع او را رقم زده است و با دستورات حکیمانه و راهگشایی که در چگونگی منش و روش او ارائه داده از یک سوی این نیروی عظیم را از تباهشدن و در گوشه‌ای بی‌هدف و اثرماندن نجات داده و از سوی دیگر جلو فسادگستری و ناهنجاری‌های ناشی از اختلال‌های مرد و زن را گرفته است. همه آحاد جامعه در مقابل سلامت نفسانی جامعه مسئولند و مسئولیت مهمتر در این باره بر دوش خانم‌هاست. دقت در آن‌چه گفتیم بی‌پایگی تفکر هوس‌آلودانی را که حجاب را حصار تلقی کرده وبرای آزمندی‌های خود، زن را برای شکستن به اصطلاح حصار دعوت می‌کنند، روشن می‌شود و به خوبی دانسته می‌شود که حجاب عملاً عامل مهمی است درجهت آزادی زن نه اسارت او مهم این است که تلقی ما از آزادی دقیقاً روشن باشد

6- ایجاد امنیت: جامعه موظف است امنیت را در ابعاد مختلف برای افراد فراهم سازد بخش عمده‌ای از این مهم به عهده زن است که با حفظ پوشش به این امر جامه عمل بپوشاند. اگر این حریم دریده شود ضمانتی برای سلامتی شخص وجود ندارد، زن چون از این حصار منیع درآمد، در معرض ضربات دیده‌های آلوده و قلوب منحرف قرار می‌گیرد و آرامش خود را از دست داده و نهایتاً نجات از تلاطم امواج بلا را نامعلوم می‌سازد

در سایه رعایت عفاف، زن با شهامت هرچه تمامتر به وظیفه خود مشغول شده و خطری از ناحیه اجتماع متوجه وی نمی‌شود بدین سان با قاطعیت تمام معتقد هستیم که پوشش، امنیت زن را در جامعه فراهم می‌سازد ودر حریم پوشش است که می‌توان با خیالی آسوده به جامعه آمد و به فعالیت پرداخت و در سنگر حجاب، حضور عینی خود را در ابعاد مختلف اجتماع، تحقق بخشید.[3]

حجاب در آئین مسیح و نصرانیت

تمام آیات «تورات و انجیل که درباره حجاب آورده شده مورد توجه و دقت مفسرین قرار گرفته و مسائلی را مطرح ساخته‌اند که بسیار جالب می‌باشد از جمله

در آیات 3 الی 17 باب 11 رساله اول«پولس» خطاب به قرنایتان چنین آمده است

اما می خواهیم شما بدانید که سر هر مرد، مسیح است و سر زن و مرد، و سر مسیح خدا. هر مردی که سرپوشیده عبادت یا ندبه می‌کند سر خود را رسوا می‌نماید. اما هر زنی که سر برهنه دعا یا ندبه کند سر خود را رسوا می‌سازد که چنین است که تراشیده شود. زیرا اگر زن نمی‌پوشد موی سر را نیز می‌برد و اگر زن را موی‌چیدن یا تراشیدن قبیح است باید بپوشد;» از این‌جهت زن می‌باید پوشش بر سر داشته باشد به سبب فرشتگان آیا شایسته است که زن ناپوشیده دعای خدا بکند و اگر زن موی دراز دارد، زینت است که موی به جهت پرده بدو داده شده است

پولس در رساله خود به قرنایتان تصریح می‌نماید: چون زنان بی‌حجاب به کلیسا می‌رفتند، مارپولس آنان را نهی ‌کرد تا موجبات هیجان شهوت و پریشانی حواس را کاهش داده باشد و این‌که سر تراشیدن را با سربرهنه داشتن‌ برابر شمرده، کنایه‌ای از عدم امکان تساوی مرد و زن در بسیاری از موارد از جمله- سربرهنه‌کردن است و در ضمن چون تراشیدن نشانی از توهین و تحقیر گناهکاران است که در کیفر خواستشان به چنین رسوایی محکوم می‌باشند، خواستند. سربرهنگی زن را تحقیر و توهین نمایند

مفسرین انجیل گویند: این‌که گفت، سر هر مرد مسیح است و سر زن و مرد و سر مسیح خدا، مراتب بزرگی را نشان داده و محفوظ می‌دارد که رئیس مسیح، خداست و رئیس مؤمن، مسیح و رئیس مومنه شوهرش، و تنها سر زن می‌تواند برای شوهرش مکشوف بماند و حتی برای پیامبر نه

ضمن این مباحث و آثار پی می‌بریم که در آئین مسیح روی مسأله حجاب عنایت داشته‌اند و مورد توجه بوده است، حتی زمانی که دین مسیح تعریف شد و تعلیمات آن مورد تهاجم سوء قرار گرفت، رهبران دین مسیح باز روی مسأله حجاب تأکید داشتند، تا آن‌جا که این رهبران برای حفظ سیاست رهبری خود و تحکیم مبانی رهبانیت دیدند. اگر زن در پوشش باقی نماند، چون تنها وسیله عیش و کامرانی و شهوت‌انگیزی است و به علاوه که خود زن دارای احساسات سریع‌التأثیر است زودتر گرفتار احساسات شهوت و غضب و جنایت قرار می‌گیرد. خوشگذرانی کامجویی، عیش و نوش جز با زن مفهومی ندارد لذا آن‌ها زن را به پوشش رهبانیت موظف نمودند که زن مسیحی باید پوشیده باشد و عموم زنان هم از آنان تبعیت نمودند

زن مسیحی باید با روزه لب و دهان و چانه و مو و بدن را بپوشاند تا از دستبرد چشمگیر شهوت دیگران مصون بماند درنهایت این پوشش بقدری افراطی شد که زنان را از خانه‌داری دور ساخت و از ازدواج محروم نمود و آن مقدار حظ و نصیب طبیعی را هم از آن‌ها ممنوع ساخت. ریاضت و ترک‌دنیا زنان مسیحی را در حجاب نگاه داشت.[4]

نظر دو مرجع بزرگ مسیحیت درباره حجاب

(گلمنت و ترتولیان) می‌گویند: زن باید کاملاً در حجاب و پوشیده باشد الا آن‌که در خانه باشد، زیرا فقط لباسی که او را می‌پوشاند می‌تواند از خیره‌شدن چشم‌ها به سوی او مانع گردد

زن نباید صورت خود را عریان ارائه دهد تا دیگری را با نگاه‌کردن به صورتش وادار به گناه نماید. برای زن مؤمن عیسوی در نظر خداوند پسندیده نیست که به زیور آراسته گردد و حتی زیبایی طبیعی آن باید با اختفا و فراموشی آن، از بین برده شود. زیرا برای بینندگان خطرناک است

درست‌کردن موی سر و آرایش آن و تنظیم آن‌ها در آیینه فقط از خصوصیات زنانی است که شرم و حیاء را از دست‌داده‌اند.[5]

بنابراین در آیین مسیحیت از یک‌سو مواجهیم با قداست و تقدیس زن و از سویی با تحقیرها و توهین‌ها از یک طرف همه فرشتگان را به صورت زن مجسم کرده‌اند. با این‌که علم‌الادیان جنسیت خاص و مادی‌بودن فرشتگان را نفی می‌کند

از طرف دیگر برای نجات زن‌ها از زیربار ستم مردان آن‌ها را در دیرها پناه داده و دیرنشینی و رهبانیت زنان را صلاح دیده است. ولی از دیدی دیگر آنان را بعدها برای خدمت به مسیحیت خوانده‌‌اند و بعدها دیرها مرکز آلودگی فحشاء شد و به کاباره‌ها و فحشاخانه‌های بزرگ تبدیل شدند که تمام مردان و زنان بدون هیچ ممنوعیتی با هم وارد آن‌جا می‌شدند و هزاران تخم فساد و آلودگی با خود در جامعه می‌پراکندند، که این مراکز به مرور زمان از غرب به شرق هم سرایت کرد و مانند یک بیماری مسری تمام جوامع را فرا گرفت

تاریخ مبارزه با حجاب در ایران


 

[1] – سید محسن موسوی: حجاب تاج بندگی: ص 3-

[2] – سید مجتبی حسینی: نگاه و پوشش: ص 93- 92: قرآن کریم: احزاب آیه

[3] – فتحیه فتاحی زاده: حجاب از دیدگاه قرآن و سنت: ص 82-81-

[4] – طیبه پارسا: پوشش زن در گستره تاریخ: ص 42-41-

[5] – محسن ماجراجو: نیازها و حجاب دختران و زنان: ص

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید


کلمات کلیدی :

پروژه دانشجویی تحقیق مقایسه سلامت روانی دانشجویان علاقمند به موس

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی تحقیق مقایسه سلامت روانی دانشجویان علاقمند به موسیقی راک و پاپ فایل ورد (word) دارای 156 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق مقایسه سلامت روانی دانشجویان علاقمند به موسیقی راک و پاپ فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی تحقیق مقایسه سلامت روانی دانشجویان علاقمند به موسیقی راک و پاپ فایل ورد (word)

فصل اول(مقدمه)
1-1  مقدمه 
2-1  موضوع تحقیق 
3-1  متغیرهای پژوهش 
4-1  بیان مسئله 
5-1  فرضیه پژوهش  
6-1 هدف پژوهش 
7-1 ضرورت واهمیت پژوهش 
8-1 تعاریف مفهومی متغیرها 
9-1 تعاریف عملیاتی متغیرها 
فصل دوم: گستره نظری پژوهش
1-2  مقدمه 
2-2  دیدگاههای نظری وتاریخچه موضوع مورد پژوهش
- موسیقی چیست؟ 
- مختصری در مورد عناصر موسیقی 
- چرا موسیقی برای سلامتی مفید است؟ 
- موسیقی باعث می شود که ما بهتر احساس کنیم. 
- موسیقی بخش های غیر قابل نفوذ را متأثر می کند. 
- موسیقی به عنوان یک عنصر سلامتی  
- هیجانها، علم و موسیقی 
- تاریخ موسیقی راک 
- مشخصه های موسیقی پاپ 
- تاریخچه موسیقی پاپ 
- روانشناسی تم های موسیقی 
- تعریف بهداشت روانی  
- ماهیت وتشخیص بیماری روانی 
- دیدگاهها ونظریه ها در بهداشت روانی 
- پیشگیری  وروشهای تحقیق در بهداشت روانی 
- موسیقی واسترس 
- موسیقی وسیستم ایمنی بدن 
- موسیقی وآرامش ورهایی 
- نقش موسیقی در پرورش مهارت های فردی واجتماعی 
- تأثیر موسیقی بر مهارت های احساسی واجتماعی  
- موسیقی وتعبیر وتفسیر افراد از مسائل 
-تقویت تعامل اجتماعی 
- تنظیم وضعیت روحی وخلق  و حد توسط موسیقی 
- آیا موسیقی می تواند اثرات منفی داشته باشد؟ 
-نقش موسیقی در رها کردن انرژی در ورزشکاران 
- تأثیر سازه های ضربه ای در ابتدای مسابقه ها 
-موسیقی، ریتم قلب را تغییر می دهد 
فصل سوم: روش شناسی پژوهش
1-3  جامعه آماری 
2-3  نمونه آماری 
3-3روش نمونه گیری 
4-3 ابزار پژوهش 
5-3 روش اجرا 
6-3 روش تحقیق و تحلیل داده ها 
فصل چهارم: داده های آماری
1-4  داده های آماری 
فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری
1-5  بحث ونتیجه گیری 
2-5  محدودیت ها 
3-5   پیشنهادات 
4-5 منابع فارسی 
6-5 ضمایم 

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی تحقیق مقایسه سلامت روانی دانشجویان علاقمند به موسیقی راک و پاپ فایل ورد (word)

-    موسیقی و سلامتی / میتواچ . ام.لی/ مترجم: آذر عمرانی گرگری

-    سلامتی از طریق ارتباط با موسیقی/ ماتیوکانتلو/ مترجم: آذر عمرانی گرگری

-    کاربردهای موسیقی درمانی / دکتر علی زاده مهدی/ 1380

-    موسیقی و ذهن / آنتونی استور / ترجمه غلامحسین معتمدی

-    چگونگی تاثیر موسیقی بر مغز / اریک جنسن/ ترجمه آذر عمرانی گرگری

-    تاریخچه موسیقی راک/ جرمی پاسکال/ ترجمه بابک شهاب

-    اصول و مبانی بهداشت روانی/ دکتر شهریار شهیدی، دکتر مصطفی حمدیه

-    روش تحقیق در روانشناسی و علوم تربیتی / دکتر علی دلاور

1-2مقدمه

شواهد عینی نشان مید هند زمانیکه بتوان از موسیقی وهنرهای مربوط به آن صحیح استفاده کردآنها می توانند در آموزش ویادگیری، اثرات مثبت ومنافع بلند مدت داشته باشند تحقیقاتی در این زمینه انجام شده است به خاطر وسعت وعمق خود، حمایت قابل توجهی از این نتایج واثرات می کنند

خوش بیانی از طریق موسیقی، یک کار طبیعی وذاتی به حساب می آید وکاربرد آن قطعاً ماورای یک سرگرمی وتفریح است در واقع بعضی از محققان اعتقاد دارند که موسیقی به خاطر کیفیت تکاملی ای دارد، سیستم بیولوژیکی انسان به طور ذاتی به آن وابسته است بنابراین گوش کردن به موسیقی به علت ارزش بیولوژیکی آن می تواند در به دست آوردن مهارت های دیگر به انسان کمک نماید  بعضی از متخصصان در رشته عصب شناسی معتقد هستند همان گونه که موسیقی زیباشناسی زندگی محسوب می شود ودر شناخت زیبایی ها به انسان کمک می کند از نظر بیولوژیکی نیز بخش از زندگی انسان محسوب می گردد

 

موسیقی چیست؟

ای کاش فقط یک جواب ساده برای این سوال وجود داشت چندین راه ساده برای تعریف موسیقی وجود دارد در این مورد تعاریف متفاوت وگاهاً متناقض و گیج کننده ای در مورد اینکه  اصولا موسیقی چیست وچه چیزی باید باشد، وجود دارد البته، تلاش برای رفع این تناقض بیهوده است ما به جای تعریف موسیقی، شما را به بررسی عناصر موسیقی که در به وجود آوردن موقعیت بهتر سلامت موثر هستد دعوت می نماییم

عجالتاً، قبول کنیم که موسیقی می تواند در لوح فشرده، نوار کاست یا یک برگ کاغذ ذخیره شود. ولی خود موسیقی قابل رویت نیست وشاهد به همین علت باشد که موسیقی تعاریف متفاوتی دارد ونمی توان یک تعریف کلی برای آن مشخص کرد

فرایند تعریف موسیقی کار بس مشکلی است در این مورد، ما طنزی را به یاد شما می آوریم:«‌نوشتن درباره موسیقی، مانند رقصیدن درباره معماری است»

به راستی اگر قرار بود موسیقی با کلمات قابل وصف وتعریف باشد، چه دلیلی داشت که موسیقی وجود داشته باشد؟

هیچ نوشته ای وجود ندارد که بتواند بگوید چرا بعضی از اصوات باعث گریه می شوند وبعضی باعث خنده در این مورد، ما چندین تعریف متفاوت را در اختیارتان می گذاریم

موسیقی این است

مارک ترامو می گوید:« تمام قطعات موسیقی بر اساس قواعد موسیقی ساخته شده اند، در تمام فرهنگها آواز وجود داردهمه جوامع آوازهایی دارند که با مفاهیم و احساسات خاصی توام هستند وشاید به همین دلیل باشد که افراد به موسیقی به عنوان زبان مشترک رجوع می کند»به نظر بتهون،«موسیقی رابط بین روح و جسم» می باشد

«زمانی که موسیقی ما را به وجد می آورد وما را وادار به رقصیدن می کند، فقط یک عامل حرکتی محسوب نمی شود موسیقی فقط در مدت چند دقیقه چنان اثری روی ما می گذارد که هیچ چیزی در زندگی. روزمره نمی توان آن اثر را داشته باشد

موسیقی پرقدرت وبیش از حد شادی بخش است. ولی گذشته از همه اینها، به قول رابرت جوردن، موسیقی زیباست»

«تنها چیزی که در مورد موسیقی می توان گفت این است که موسیقی چیز عجیبی است موسیقی قابل رؤیت نیست، قابل لمس نیست ولی قابل احساس است همه ما فقط این را می دانیم که موسیقی از ارتعاشات ساخته می شود.که اشتباه بزرگ همه در همین است که موسیقی فقط ساخته ارتعاشات نیست هر چه هست می تواند همه شکافها راپر کند. پت متنی می گوید «موسیقی مانند خاطره ای است که همه آن را به یاد می آورند موسیقی همه را به یاد وقایع گذشته می اندازد به یاد آنچه قبل از شنیدن یک قطعه موسیقی وجود داشته، وبه یاد آنچه پس از شنیدن موسیقی اتفاق خواهد افتاد به همین دلیل، موسیقی، پرکننده شکافهاست» به گفته آرون کوپلند « موسیقی یک هنر بدون شکل است که همیشه خطر سقوط از آن وجود دارد»

شاید بهترین تعریف از موسیقی در بحث ما این باشد که «موسیقی بیان یکپارچه احساسات است» ماقصد داریم نشان دهیم که کدام یک از عناصر موسیقی اثر بیشتری بر سلامتی انسان دارد وچگونه می توانیم مشخص کنیم که کدام بخش از این راز که ما به عنوان موسیقی می شناسیم به سیستم عصبی ومغزی ما رسوخ می کنند وروح ما را تحت تأثیر قرار می دهند؟ (موسیقی و سلامتی / میترا چ.ام. لی/ ترجمه آذر عمرانی گرگری)

مختصری در مورد عناصر موسیقی

در تجارب کلینیکی موسیقی عنصر کلیدی ارتباط بین ذهن، جسم و روح می باشد عناصر اصلی موسیقی، عبارت اند از: ریتم، تن صدا هارمونی، ملودی، دینامیک وشدت وضعف صدا. درک این عناصر، می تواند چگونگی تحت تأثیر قرار گرفتن احساسات را توسط موسیقی توجیه نماید

موسیقیدانان ونظریه پردازان موسیقی، زبان خاص ولازمی را برای توضیح صدا وموسیقی، ابداع کرده اند

در این راستا، درک مفهوم ریتم اهمیت زیادی دارد موسیقی مانند جسم انسان ، طبیعتاً از مجموعه ای از ریتمها، تشکیل شده است.قلب، اعضای داخلی بدن، مغز وسیستم عصبی، همگی دارای ریتم هستند تمام وجود انسان با ریتم کنترل می شود در درون ریتم نیز، ریتم وجود دارد ما مجموعه باشکوهی از ریتم را در درون جسم خود داریم. روش راه رفتن، حرف زدن وکارهایی که انجام می دهیم با الگوهای ریتمی اداره می شودند

بهترین تعریف ریتم، «واحد زمان وصدا» می باشدریتم، قدم یا گامی است که صدا با آن حرکت می کند هر ریتمی دارای ضرب یا زمان مشترکی است هر بخش از ریتم می تواند شکسته شود یا به ضربهای دیگر تقسیم شود

در موسیقی، ریتم، روش ارایه عقیده موسیقیایی را زمانی که با عناصر تن صدا، شدت وضعف صدا، ملودی  و هارمونی توام شود، به وجود می آورد. تن صدا مربوط به نامی است که ما به یک صدا می دهیم معمولا تن صدا در ارتباط آن با صداهای دیگر مشخص می شود واز آنجایی که تمام اصوات به یکدیگر مربوط هستندتن صدا قابل اندازه گیری می باشد تن صدا می تواند در طیف وسیع صدا از بالا تا پایین یا جایی بین این دو، قرار گیرد

ملودی، مجموعه ای از تن صداست که برای زمان خاصی تنظیم شده است شما نیز می توانید با ردیف کردن گروهی از صدا ها در یک زمان، ملودی درست کنید البته این ملودی لزوماً زیبا نخواهد بود ولی در هر حال، یک ملودی است یک ملودی روشی را برای تشخیص قطعات موسیقی از یکدیگر ایجاد می کند یک ملودی در ساده ترین شکل خود، به معنی یک سری از تن صداهات در یک تجسسم وسیع تر، ملودی می تواند وسیله ای برای ارتباط با خداوند باشد

ملودی پیامهایی به همراه خوددارد ریتم از این پیامها حمایت می کند هارمونی پیام را گسترش می دهد ولی پیام اصلی در ملودی است عکس العملهای احساسی ما نسبت به یک قطعه موسیقی، مربوط به ساختار ملودی است.هر کسی داستان زندگی خاصی دارد وهر کسی می تواند بر اساس داستان زندگی خود، با ملودی خاصی ارتباط بر قرار کند یک ملودی خوب، ملودی ای است که با هر بار گوش کردن به آن، درک واحساس جدیدی را در انسان ایجاد می کند احساس قبلی را دور می کند سلامتی ما می تواند عمیقاً تحت تأثیر ملودی قرار گیرد

هارمونی، ابعاد جدیدی به تجربه یک ملودی، می افزاید ساده بگوییم هارمونی یک یا چند تن صدا را برای ایجاد صدای خاص در یک زمان، توأم می کند

بعضی ها اعتقاد دارند که هارمونی حتماً می باید غنی و دلنشین باشد با وجود این، اهمیت واقعی هارمونی در این است که یک ایده موسیقیایی را تقویت می نماید

در استفاده از موسیقی برای سلامتی، دانستن تئوری  موسیقی اهمیت ندارد، کافی است بدانیم که در طبیعت، نظم وجود دارد وموسیقی نیز یک نظم است

سرعت اجرای قطعات موسیقی را تمپو[1] یا تعداد ضرب در یک دقیقه می گویند

مابه طور غریزی به دنبال قطعات موسیقی باسرعتهای متفاوت در ساعات مختلف روز هستیم آهنگسازان در ایجاد ملودیها، هارمونیها وموضوعات مختلف موسیقی از سرعتهای متفاوت ( تعداد ضرب در دقیقه) استفاده می کنند استفاده از تمپو، در اجرای موسیقی به عنوان نشان دهنده وضعیت روحی آهنگساز، کاملاً متداول است به عنوان مثال، در حال حاضر سرعت سازهای الکتریکی برای موسیقی رقص، خیلی منظم است اغلب در سرتاسر یک قطعه موسیقی، سرعت موسیقی به اندازه 125 تا 129 ضرب در دقیقه است تولید کنندگان این نسل از موسیقی بخوبی آگاه هستند که هر قطعه موسیقی بدون در نظر گرفتن کیفیت هارمونی وملودی، مردم را برای رقص به هیجان خواهد آورد به شرط آنکه ریتم وتمپو به قدر کافی منظم باشند معمولاً سرعت موسیقی رقص بین 123 تا 129 ضرب در دقیقه می باشد

این موسیقی شامل چند چرخش وتکرار است ومفهوم اشعار یا ترانه ها، سطحی وبیشتر در مورد طبیعت است این موسیقی به خاطر تکراری که دارد، هم قابل پیش بینی است وهم محرک

ملودی موسیقی رقص، قابل پیش بینی است ودر آن یک عنصر امن وجود دارد که بخش عمده آن به خاطر این است که ملودی قدرت تحریک ذهنی کمتری دارد وشنونده را به حرکت وا می دارد این نوع موسیقی، جسم را به شدت تحریک می کند و به حرکت وا می دارد به نظر می رسد که تکرار ملودی در این نوع موسیقی، موقعیت هشیاری را مدام تغییر می دهد که این تغییر به نوبه خود شنونده را تحت تأثیر قرار می دهد تحقیقات روی افرادی که قادر هستند مدت زیادی برقصند، نشان داده است که تغییر موقعیت هشیاری در آنها باعث می شود که آنها بتوانند برروی عناصر موسیقی تمرکز کنند اغلب استفاده از کلمات (شعر- ترانه) در موسیقی، بعد دیگری نیز به یک تجزیه موسیقی اضافه می کند این بعد در تمام نسلهای موسیقی واقعیت دارد اصولاً یک رابطه تکمیلی بین کلام وموسیقی وجود دارد این رابطه زمانی به اوج خود می رسد که شعر وموسیقی هماهنگی داشته ویکدیگر را کامل کنند شعر یا ترانه، بعد شاعرانه ای را به موسیقی می افزاید کلماتی که در اشعار می آیند می توانید تجربه موسیقی را به یک سطح جدیدی از زیبایی ودرک ارتقا دهند. با وجود این، گاهی اوقات نیز شعار یا ترانه می تواند مفهوم موسیقی را عوض کند یا مبهم سازد

زمانی که عناصر موسیقی به روش درستی ترکیب شوند، حاصل آن یک تجربه موسیقی مطلوب ورضایت بخش خواهد بود این رضایت از شنیدن موسیقی، مطمئناً هدف عمده گوش کنندگان به موسیقی می باشد گذشته از این، موسیقی، خود باعث غنی ویکپارچه شدن سایر تجارب زندگی می شود گاهی اوقات این تجارب به بخشی از تجربه کلی زندگی تبدیل می شوند توضح رضایت حاصل از یک تجربه موسیقی، مشکل ترین تعریف یک تجربه موسیقی است این تجربه، غیر قابل لمس وماورای تعریف وتوضیح است

تجربه موسیقی، غیر قابل لمس است چرا که هر یک از ما متکی به احساس وذوق سلیقه خود به هنگام گوش کردن به یک کارهنری هستیم. تجربه مطلوب یک قطعه موسیقی برای هر فردی، خاص خود فرد است. هر یک از ما تعریف خاصی از مطلوبیت داریم . با وجود این، در جوار کسانی که سلیقه مشترک با ما دارند، احساس آرامش می کنیم واز طریق تجارب مشترک، زمینه های مشترکی نیز بین افراد ایجاد می شود این زمینه های مشترک باعث می شوند که ما پی ببریم به اینکه چرا یک قطعه موسیقی خاص، شخصی را وادار به گریه می کند، در حالی که یک قطعه موسیقی دیگر ممکن است باعث شادی او شود

کلمات وعلوم نمی توانند زیبایی موجود در این جهان را تشریح کنند از طرف دیگر، موسیقی، هم تجربه زیبایی را به وجود می آورد وهم آن را توجیه می کند. ممکن است، موسیقی جزو علوم نباشد ولی واقعیت این است که موسیقی خود، علم زیبایی است (موسیقی و سلامتی / میترا چ.ام. لی/ ترجمه آذر عمرانی گرگری)

 

چرا موسیقی برای سلامت مفید است؟

همه ماعمیقاً به این مسئله واقف هستیم که موسیقی می تواند برای ما«خوب» باشد ما قبول داریم که موسیقی ای که مارا احاطه کرده است، اصولاً «چیز خوبی» است ولی، چرا وچگونه بر روی ماچنین اثری می گذارد؟

ما نمی توانیم در این مورد یک رابطه علمی ارایه دهیم به این معنی که هیچ کس نمی تواند تمام عناصری که باعث ایجاد یک اثر یا حتی یک عکس العمل می شود را مشخص نماید. گفته ویلیام شکسپیر را به یاد داشته باشید:«مردی که در درون خود موسیقی نداشته باشد و موسیقی را نشناسد یا با شنیدن یک صدای دلنشین از خود حرکتی نشان ندهد مستعد خیانت، حیله وتجاوز است احساسات و روح او مانند تاریکی شب هستند وقلب او مثل سنگ می ماند. به چنین مردی هیچ وقت اعتماد نکنید».(موسیقی و سلامتی / میترا چ.ام. لی/ ترجمه آذر عمرانی گرگری)

موسیقی به درون انسان رخنه می کند به این معنی که ما موسیقی را با تمام وجود احساس می کنیم موسیقی از ستون فقرات عبور کرده، در اعضای داخلی ارتعاش پیدا می نماید، وبه مغز استخوان سرایت می کند وبه این ترتیب، قدرت تغییر خیلی از چیزها را در بدن دارد امواج صوتی، بیماریها را تشخیص داده وحتی درمان می کنند صداهای بلندتر از معمول می تواند بدن را تحریک کرده ونظم مجددی به کل سیستم بدن دهد. موسیقی هم می تواند اثرات مشابهی داشته باشدالبته زمانی که با برنامه دقیق مورد استفاده قرار گیرد

تحقیقات اخیر نشان داده است که ترشح هورمون(hGH) در افراد مسنی که مرتب به موسیقی گوش می دهند‌، افزایش می یابد. همچنین این افراد کمتر دچار افسردگی واضطراب می شوند. (موسیقی و سلامتی / میترا چ.ام. لی/ ترجمه آذر عمرانی گرگری)

موسیقی بخشهای غیر قابل نفوذ را متأثر می کند.

تمام داروها، نهایتاً در مغز اثر می گذارند. زمانی که به اسرار مغز پی ببریم، نگرش جدیدی نسبت به جهان پیدا کرده واز آن لذت خواهیم برد یکی از اسرار مغز که می توانیم به آن دسترسی پیدا کنیم.درک چگونگی تجربه موسیقی توسط مغز می توانیم به آن دسترسی پیدا کنیم، درک چگونگی تجربه موسیقی توسط مغز می باشد مغز برای درک موسیقی تکامل پیدا کرده است مانند اطلاعات دیگر، موسیقی نیز از طریق نیمکره راست وچپ مغز، دریافت می شود مغز انسان مانند یک کابل در برابر صدا عمل می کند درون مغز دو قشر برای صدا وموسیقی وجود دارد. مغز ما در طی هزاران سال در این مورد تکامل پیدا کرده است مگر ما می توانیم با طبیعت بجنگیم؟ تحقیقات نشان داده است ک ما بیشتر از پانزده درصد ظرفیت مغزمان، از ان استفاده نمی کنیم. هیچ کس نمی تواند بگوید ک ما خاطره های خود را کجا ذخیره می کنیم. چه رسد به اینکه ادعا کند که ما موسیقی را چگونه ذخیره و تفسیر می کنیم. این یک راز بزرگ است ما می دانیم که مغز انسان به طور اخص وبی نظیری در برابر موسیقی تحریک می شود. ما می دانیم که موسیقی بر روی ذهن نیمه هوشیار وافکار هشیارانه ما اثر می گذارد

تحقیقات اخیر نشان داده است که مغز به راستی در برابر اثرات الکتریکی موسیقی عکس العمل نشان می دهد این متخصصان دریافته اند که در مغز چند ناحیه جداگانه وجود دارد که به موسیقی پاسخ می دهد بین این مناطق، مراکزی وجود دارند که توجه خاصی به موسیقی نشان می دهند. حتی اگر این تحقیقات کلی باشند، باز هم دلگرمی کننده هستند با این  حال، یک سری گامهای ابتدایی به طرف استفاده درمانی از موسیقی با در نظر گرفتن فعالیت مغز، برداشته شده است

 

موسیقی به عنوان یک عنصر سلامتی

حتی اگر ما درمورد نحوه تبدیل صدا به موسیقی، اطلاعات کافی نداشته باشیم، می دانیم که موسیقی می تواند یک عنصر سلامتی باشد. در تمام تاریخ، ما می توانیم روایات زیادی را در مورد قدرت موسیقی در درمان، ببینیم.این داستانها از مردم قدیم شروع می شود وتاکنون نیز ادامه دارد استفاده از موسیقی در درمان بیماریهارا می توان در مصریهای قدیم، یونان باستان وقبایل خانه به دوش، یافت. در بعضی از ادیان نیز شواهدی در مورد قدرت موسیقی وجود دارد دیوار طبس توسط موسیقی فرو ریخت. در یونان باستان موسیقی واسطه بین موسس ها[2] بودند در عصر ما، تعاریف کلینیکی دانشمندان ودرمانگران اخیرنشان می دهند که موسیقی قطعاً شفابخش می باشد

می توان گفت که موسیقی درکمک به کاردرمان از زمانی که بشر پی به نیاز برای کمک به دیگران برده است جایگاه خاصی داشته است شمن ها سرود می خواندند، ارواح خودرا احضار می کردند وبه دنبال قدرت شفا بخشی موسیقی در مراسم درمان خود بودند استفاده شمن ها از موسیقی باآگاهی همراه با درک شخصی بود. درمانگران شمن، می دانستند که در مورد افراد از چه نوع موسیقی برای درمان استفاده کنند

در عصر جدید، بامشکلات بیشتری مواجه هستیم، مااکنون به دنبال استفاده از موسیقی به عنوان یک وسیله درمان برای خیلی از بیماریها هستیم واین در حالی است که می دانیم مدرک قاطعی در مورد شفابخش بودن موسیقی وجود ندارد در حالی که علم نمی تواند موسیقی را به عنوان یک وسیله درمان معتبر بداند، از آن به عنوان وسیله و راهی  وبرای کاهش تنشها، اضطراب، بی خوابی ومسکنی برای تسکین درد، استفاده می کند چرا چگونگی این اثرات به طور کامل مشخص نیست؟ یک نظریه این است که اعضای حسی ما در برابر صدا وموسیقی، متأثر می شوند واز طریق مغز، موسیقی را در سطح درک شخصی شناسایی می کنند زمانی که موسیقی وصدا با روش درستی به اعضای حسی معرفی وارایه شوند، این اعضا، تمایل طبیعی به دریافت این علایم به عنوان اطلاعات مثبت وسالم را خواهند داشت بخشی از این تمایل به خاطر فرایند تکاملی انسان در طی دوران است

تکامل ما اعضای حسی را مستعد برای اطلاعات شنیداری به عنوان راهی برای اطمینان از موقعیت سلامتی، می ساخت. انسان در ابتدا اطلاعات شنیداری را برای بقای خود کسب می کرد. در مراحل تکاملی بعدی، ضمن رشد، اعضای حسی متمایل به شنیدن صداهای اطراف خود برای تشخیص وضعیت و موقیعت خود شدند. زمانی که انسان طی فرایند تکامل دارای زبان شد، آنگاه موسیقی به عنوان وسیله وعنصری برای سلامتی، رواج پیدا کرد

علوم اجتماعی می تواننددرباره چگونگی دریافت صدا به عنوان یک تجربه در افزایش قدرت درک شخصیف احساسی، مغزی، جسمی وروحی، نظریه های گوناگونی عرضه نمایند در حال حاضر، موسیقی وصدا، به عنوان تجربه ای که باعث تقویت درک انسان می شود مد روز شده است بعضی از دانشمندان علوم اجتماعی سعی دارند در باور افراد بگنجانند که اگر آنها به موسیقی وصدای خاصی گوش نمایند.«فیلسوف» خواهند شد. کمپ بل، نویسنده آمریکایی در کتاب اثر موسیقی موزات معتقد است که گوش کردن به موسیقی موازات باعث افزایش قدرت  یادگیری افراد می شود

افزایش قدرت یادگیری توسط «اثر اعجاز انگیز موازات» کاملاً بی اساس است. چرا که اصولاً مطالعه بر روی موسیقی کمک می کند که توانایی ما برای فکر کردن، عمل وعکس العمل افزایش یابد، ولی موسیقی ای وجود ندارد که بتواند بر روی تمامی افراد، اثر یکسان داشته باشد، حتی موسیقی موسیقیدان بزرگی چون موازات. (موسیقی و سلامتی / میترا چ.ام. لی/ ترجمه آذر عمرانی گرگری)

هیجانها، علم وموسیقی

علوم اجتماعی می تواند نظریه های گوناگونی در مورد اینکه چرا هیجانهای انسان توسط صدا وموسیقی متأثر می شوند، ارایه می دهد در این مورد، یک نظریه عامی وجود دارد که موسیقی وصدا، هیجانها وعواطف ما را عوض می کنند در خیلی از فرهنگها گفته می شود که موسیقی،خرس وحشی را رام وصخره ها را نرم ودرخت بلوط را خم می کند

این خاصیت موسیقی در مورد بعضی از افراد تحت شرایط خاصی، واقعیت دارد ودر مورد عده ای دیگر واقعیت ندارد دانشمندان علوم اجتماعی سعی دارند نشان دهند که در یک زمان، یک موسیقی می تواند تغییرات مشابهی را در افراد ایجاد نماید در حالی که در یک گروه از مردمی که به یک قطعه موسیقی گوش می دهند، تغییرات حاصله در هر یک از آنها متغیر ومتفاوت است این متغیربودن اثر موسیقی در افراد، بخشی به خاطر تجارب احساسی افراد قبل از شنیدن، در حین شنیدن یا حتی بعد از شنیدن موسیقی، می باشد شرایط نیز می تواند عکس العمل خاصی را در برابر شنیدن موسیقی خاصی، ایجاد نماید خیلی از این عکس العملها به خاطر خود موسیقی نیست، بلکه به خاطرشرایطی است که هنگام تجربه موسیقی وجود دارد

وضعیت روحی اشخاص در درک وبرداشت آنها از یک تجربه موسیقیی نقش مهمی دارد. باور اشخاص بر روی تجربه موسیقی آنها اثر مستقیم وعمیقی دارد

موسیقی عبادی ومذهبی یکی از عرصه های غنی ثبت شده در فرهنگهای مختلف می باشد

زمانی که بشر به رابطه روحی خود با موسیقی پی برد سعی کرد که عناصر متفاوت موسیقی را که فکر می کرد باعث عکس العملهای غیر طبیعی وغیر مجاز در او می شود تحت کنترل بگیرد در بعضی از مذاهب در طی قرون، برای رسیدن به سطوح بالایی از روحانیت ومذهب، از موسیقی استفاده شده است شاید دانشمندان علوم اجتماعی، بتواند به طور نظری درباره روشهای تأثیرصدا و موسیقی برروی انسان توضیحاتی بدهند، ولی هیچ علمی نمی تواند چگونگی اثر موسیقی برروی ذهن آگاه وهشیار را بیان کند، همان گونه که علم قادر به توضیح زیبایی نیست، این توضیح ماورای درک کنونی است

موسیقی می توند به ایجاد یک زمان دلپذیر کمک می کند، احساسات را تغییر دهد و برروی باور انسانها اثر بگذارد تمام جشنها با موسیقی برگزار می شوند ومردم با موسیقی شادی می کنند البته بعضی از قطعات موسیقی نیز باعث گریه می شوند ودر بعضی از سنتها از موسیقی برای آرامش اعضای خانواده در مراسم عزا استفاده می شود. در برخی از مذاهب، از موسیقی در حد وسیعی در مراسم عبادی استفاده می شود

هنگام شنیدن موسیقی مقدس، تغییرات زیادی در احساس شنوده ایجاد می شود واین تغییرات مربوط به انرژی روحی است که در این قطعات موسیقی وجود دارد ترکیب اعتقاد وساختار دقیق موسیقی علت اثر عمیق موسیقی برروی شنونده یا شرکت کننده در مراسم مذهبی است و جور روحانی که ایجاد می شود قابل توضیح نیست. چیزی که در تمام نسلهی موسیقی اهمیت دارد ترکیب عناصر موسیقی در ساخت یک قطعه موسیقی است

استفاده از موسیقی در مراسم عبادی سابقه تاریخی دارد شواهد به دست آمده از کلیساهای مسیحی در مورد موسیقی مدون، نشان می دهد که در اغلب مراسم مذهبی از موسیقی مقدس استفاده می شده است ودر طول زمان این موسیقی گسترش ودوم وتکامل پیدا کرده است اکنون نیز در خیلی از سنتهای مذهبی، از موسیقی، هم برای مراقبه وهم الهام گرفتن، استفاده می شود .این موسیقی هم برای تأثیر گذاری وهم برای تحریک شرکت کنندگن در مراسم، مورد استفاده قرار می گیرد. به این ترتیب، موسیقی می تواند قدرت زیادی در این مراسم داشته باشد

عوامل زیادی در قدرتمندی موسیقی نقش دارند مانند: یک ملودی زیبا وساده، ریتم، شعر یا ترانه، هماهنگی شعری که با استادی سروده شده است وعوامل دیگر تمامی این عناصر، در قدرتمندی موسیقی دخیل هستند. (موسیقی و سلامتی / میترا چ.ام. لی/ ترجمه آذر عمرانی گرگری)

 

تاریخ موسیقی راک

موسیقی راک وگروهی از سبک های موسیقی مربوط به آن از سال 1955 بر غرب سایه افکند

موسیقی راک در سال 1955 در آمریکا گسترش یافت. اما تحت تأثیر فرهنگهای گوناگون وسنت های موسیقایی همچون موسیقی مذهبی، موسیقی بلوز(موسیقی حزن انگیز سیاهان)، موسیقی کلاسیک، موسیقی محلی، موسیقی الکترونیک وموسیقی رایج آسیا، افریقا وآمریکی لاتین شکل گرفت

موسیقی راک به سبک های موسیقایی ارجاع داده می شود، که بعد از 1959 به شدت تحت نفوذ آهنگ سازان سفید پوست قرار گرفت

سایر سبک های اصلی موسیقی راک شامل« راک اندرول»، ژانر اول موسیقی وموسیقی « ریتم اند بلوز» است که تحت نفوذ آهنگ سازان سیاه پوست آمریکایی بود هر کدام از این انواع اصلی موسیقی زیر مجموعه های گوناگونی همچونهوی متال( نوعی موسیقی راک الکترونیکی) پانک وگرانگ را در بر می گیرند، در حالی که نوآوری در موسیقی راک اغلب در مراکز محلی همچون نیویورک، کینگستون ، جامائیکا ولیورپول اتفاق افتاده است اما اکنون تأثیر موسیقی راک به صورت گسترده در سراسر جهان احساس می شود

از شخصیت های برجسته تاریخ موسیقی دراین زمینه می توان از «چارلی کریستین» نام برد وی در اواخر دهه 30 یکی از اولین افرادی بود که در آهنگ های خود از گیتار برقی به عنوان تنها آلت موسیقی استفاده کرد «آرون تیبوکس» اولین آهنگ ساز سبک بلوز بود که از گیتار برقی استفاده کرد. «چاک بری» گیتاریست سبک « راک اندر ول» نیز در اواخر دهه، 50 سبکی از موسیقی را پایه گذاری کرد که تاثیر زیادی بر موسیقی راک گذارد

از سایر آلت های موسیقی که عموما در موسیقی راک استفاده می شود، می توان از گیتار باس برقی، پیانوی برقی، ارگ، سینتی سایرز و سری طبل هایی که از موسیقی جاز و موسیقی «ریتم اند بلوز» به موسیقی جاز آمد (درام)، نام برد

آلاتی که نقش مهمی در انواع موسیقی راک ایفا می کنند، شامل ساکسیفون ومجموعه گسترده ای از آلات موسیقی سنتی است که در موسیقی برتر جهان استفاده می شود میکروفن نیز به عنوان یک آلت موسیقایی برای بسیاری از خوانندگان موسیقی راک که به افکت های گوناگون وتقویت شده متکی بودند، استفاده شده است موسیقی رک همچنین شامل جنبه های منفی بسیار پیچیده ای است اکثر موسیقی های راک بر هارمونی هایی همچون هارمونی های موسیقی غربی، آکوردهای نت، ساب دومینانت ودومینانت(نت پنجم در یک اکتاو) پایه گذاری شده اند

توالی آکورد که به عنوان 12 خط حامل موسیقی بلوز شناخته شده بر این آکوردها پایه گذاری شده است ودر سبک های ویژه همچون سبک«راک اندر رول»، موسیقی سول Soul music و«راک جنوبی » ظاهر می شود

سایر وسایل هارمونی عادی شامل استفاده از یک آلت موسیقی خاص برای تولید صداهای زیر و حرکت مداوم آکوردها است بسیاری از عناصر موسیقی آمریکایی، آفریقایی بر موسیقی راک تاثیری مداوم داشته اند

از جمله این عناصر می توان به ردیف( جمله هیا مکرر)، بک بیت( تاکید بر ضرب های دوم وچهارم هر خط حامل)، الگوهای کنش و واکنش ونت های بلوز اشاره کرد

آهنگ سازان موسیقی راک پیشگامان استفاده از تکنیک های ضبط استودیویی جدید بودند

در بررسی تاریخی روند سیر موسیقی راک باید گفت، نوع اول موسیقی راک، «راک اندرول» است که ریشه در دهه 50 آمریکا دارد این موسیقی  یکی از شاخه های موسیقی جنوبی آمریکا است

در سال 1945 پس از پایان جنگ جهانی دوم، جوان ها به منظور نفی سبک های قدیمی فرهنگ عامه، موسیقی « راک اندر رول» را در جامعه رواج دادند

عصر طلایی موسیقی « راک اندر رول » تنها به سال های 1955 تا 1959 ختم شد

در اوایل دهه، 60 صنعت موسیقی محلی به جمع آوری ترانه سراهای حرفه ای، استخدام آهنگ سازان استودیویی وخوانندگان سوزناک جهت تقلید از آهنگ سازان موسیقی دهه 50 «راک راند رول » اقدام ورزیدند

در اواخر دهه 60 در حالی که موسیقی دان های سبک راک موقعیت این سبک را در جریان موسیقی محلی آمریکا تثبیت کردند، به گسترش سبک های جدیدی نیز اقدام ورزیدند

«راک سن فرانسیسکو» با « راک توهم زا» در حدود سال 1966 نمود پیدا کرد آهنگ نوازان هنگام اجرای کنسر ت هایشان از داروهای توهم زا همچون ال.اس. دی استفاده می کردند

در اواخر دهه 60 سبک «هارد راک» ظهور کرد. این سبک بر لایه های ضخیم صوتی، سطوح بالای صدا وتک نوازی های گیتار متمرکز بود

در اوایل دهه 70 گروه های فوق ستاره موسیقی راک همچون «رولینگ استونز» «ایگز» «فلیتوود مک» و «شیکاگو» وافرادی همچون«استیوی و اندر» و« التون جان» جریان موسیقی را تحت تسلط خود در آوردند

در دهه 80 پیشرفت های تکنولوژیکی منجر به احیای صنعت موسیقی شد بازار موسیقی محلی با الگوهی رسانه ای جدیدی همچون موسیقی ویدئویی ودیسک های فشرده رونق یافت

در جریان دهه، 90 روند فعالیت آهنگ سازان دهه 80 ادامه یافت. در این دوره رشد انواع موسیقی رپ، هوی متال و ورلدبیت به اوج رسید. از سوی دیگر موسیقی رپ به جریان تجارت راه یافت

درقرن، 21 تنوع سبکی بسیار زیادی در موسیقی راک به وقوع پیوست عامل این تنوع پیشرفت های تکنولوژیکی بود در این دوره علاوه بر گسترش مخاطبین جهانی موسیقی آمریکای شمالی وراک اروپای شرقی، تاثیر موسیقی هی آسیایی،آفریقایی، آمریکایی لاتین مناطق جهان نیز بر موسیقی راک افزایش یافت

 

سبک شناسی موسیقی راک

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

پروژه دانشجویی مقاله سفال ایران فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله سفال ایران فایل ورد (word) دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله سفال ایران فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

مقدمه

هنر اقوام و ملل در حکم حرکتی است بالنده، تحت تاثیر شرایط ویژه اجتماعی- اقلیمی مسلط بر محیط زیست انسانها و محل نشو و نمای آنان. هنرهای ملی، عموما نشانه هایی است از سیر تکامل فرهنگ و اوضاع و احوال ویژه هر قوم

انسان ابزار ساز برای گردآوری ، حمل و تقل و نگهداری خوراک و اشیا مورد نیازخود احتیاج به سبد و پس از آن ظروف سفالین پیدا کرد. و بدین گونه پس از سبد بافی سفالگری کهن ترین دستافریده آدمی گردید

در واقع هنر، سفالگری، به دلیل عمومیت و مردمی بودن آن ، در هر منطقه، ناحیه و حتی کارگاه، گویای ویژگی های اقلیمی،تاریخی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری کسانی است که در آن منطقه می زیسته اند.زیرا طرز ساخت ظروف و اشیا سفالین ، از نظر روش فنی، اشکال، رنگها و نقوش تزئینی مورد استفاده، زبان گویایی است که پس از هزاران سال، ما را به شیوه تفکر و قدرت تخیل سازندگان آن آشنا می کند، و رازهای بسیاری را که نگارش و تکلم قادر به انتقال آنها نبوده است، بر ما فاش می سازد

شرح کلی سفال

تعریف:” سفال = سفال = سوفال = سوفار = سفاله “. این اصطلاحات، بنابر تعریف لغتنامه ها و دایره المعارفها، عموما به معنای “اشیا ساخته شده از گل پخته هستند، مانند: کاسه، کوزه و غیره “

همچنین “سفالینه، سفال ساخته شده را گویند”

“سفالین” نیز شامل”انواع اشیایی است که از سفال سازند”

اصطلاح سفال، به معنای عمومی “پوستهای گردو، پسته، بادام و فندق و پوست انار خشک ” نیز آمده است. تکه سفال، به قطعات شکسته اشیا سفالین گفته می شود

اصطلاح اروپایی “سرامیک” نیز دقیقا دارای مفاهیم “سفال” در زبان فارسی است، که از “واژه یونانی keramikos که خود از keramon یا keramos به معنای (خاک رس )” مشتق شده، گرفته شده است

بنابراین” سفالگری ” نیز به هنر یا صنعت ساخت ظروف و اشیا گلی پخته “اطلاق می شود” معمولا (محصولات را ) اگر بدون لعاب باشند، سفال ، و اگر لعابدار باشند، بر حسب گل و لعابی که در آنها به کار رفته ، بدل چینی می نامند. سفال، در واقع، نخستین محصول هنری و صنعتی مردمان اولیه، و حاصل نیاز و شعور آدمی، در به کارگیری عوامل طبیغت است، و از آنجا که مواد اولیه آن: خاک، آب و آتش (حرارت) در سرزمینهای محل سکونت بشر یافت می شده، نشانه های تولید آنرا، در تمامی نقاط مسکونی انسان مشاهده می کنیم

سفال را به طور کلی به دو دسته تقسیم می کنند

1- سفالهای ترد(= شکننده)، کدر و نفوذ پذیرکه در حرارت کم پخته شده اند. این گروه شامل گل های پخته و سفالینه ها هستند

2- سفالهایی که دارای مقاومت زیاد و رنگ شفاف هستند. این نوع سفالها به خاطر پخته شدن در حرارت زیاد، دربرابر مایعات نفوذ ناپذیر شده اند.چینیها، مقاوم ترین و نفوذناپذیرترین انواع سفال شمرده می شوندکه ترکیبات خمیرویژه و میزان حرارت بسیار زیاد، موجب استحکام و درخشندگی آنها می شود.نخستین گونه های سفال، که ساخته دست اجداد بسیار دور انسان است، ار نوع ترد، زبر و نفوذ پذیر بوده و در ساخت آنها از چرخ و کوره استفاده نمی شده است. اما با گذشت زمان،
رفته رفته کیفیت آن مرغوب تر شده و به نوع مقاوم و نفوذ ناپذیر تبدیل شده است

الکساندربرونیار(A.Brongniart) میگوید

” هیچ صنعتی را مانند سفالگری نمی شناسم که در مطالعه علمی و اصول و مبانی تاریخی خود در انطباق با اقتصاد و علم، تا این حدآرا و غقاید گوناگون، جالب توجه و غنی را عرضه کند. هیچ مصنوع دست انسان، این صفات را در خود، یکجا جمع ندارد”

سفال در دوران پیش از تاریخ

عقیده باستانشناسان بر این است که سفالگری، بهد از سبد بافی، کهنترین صنعت بشری بوده است، زیرا که تزئینات کهنترین سفالهای منقوش، تقلید از سبد بافی را آشکارا نشان می دهد و مضمون آنها نیز تقلیدی از کار سبد بافی است

موره (A.Moret) عقیده دارد که: ” در دوران نوسنگی در ساختن اشیا از الیاف نی و جگن استفاده می شده و ظروف مخصوص غذا را به تقلید از پوسته های سفت و خالی شده ی میوه هایی مانند گردو و نارگیل، شکل می داده و به کار می برده اند”

علل و اهمیت تولید سفال در دوران کهن

سفال، برای نخستین بار، در دوران استقرار انسان در مکان های ثابت، یعنی دوران کشاورزی، برای مصارف زندگی روزانه ابداع شده و به کار رفته است. ظروفی مانند فنجان، قدح، دیگ یا دیزی برای پختن غذا، و کوزه ها یا خمره های بزرگ برای نگه داری توشه و مایعات مورد استفاده قرار می گرفته است

این گونه سفالهای مصرفی نسبت به سفالهای آیینی که برای تدفین با مردگان به کار می رفته، اغلب دارای بدنه های بسیار ضخیم و تزیینات نه چندان زیبا بوده است. سفالهای تدفینی که غالبا دارای بدنه های نازک و تزئینات بسیار غنی بوده، احتمالا مورد استفاده روزانه قرار نمی گرفته است. تنها در شهر سوخته و دینخواه تپه سفالهایی در قبرها به دست آمده است که شبیه همان ظروفی است که که در زمان حیات شخص مورد استفاده قرار می گرفته است

در واقع سفالگری هنری است که به صورت سنتی، از ادوار بسیار کهن ، طی گذشت هزاران سال اصول فنی با ارزشی را تا امروز حقظ کرده است . ارزش هنری سفال، امکان شناخت حرفه ها ، صنایع، جوامع و دیگر آثار مادی طوایف بشری در قلمرو فرهنگهای گوناگون را فراهم می سازد

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

پروژه دانشجویی مقاله زندگینامه مهدی اخوان ثالث فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله زندگینامه مهدی اخوان ثالث فایل ورد (word) دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله زندگینامه مهدی اخوان ثالث فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله زندگینامه مهدی اخوان ثالث فایل ورد (word)

اخوان، شاعر حماسه و شکست

مهدی اخوان ثالث

اخوان از نگاه دیگران

زمستان، نمونه عالی شعر اخوان

منابع

 

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله زندگینامه مهدی اخوان ثالث فایل ورد (word)

1- آزاد، م.، مجموعه اشعار، تهران

2- اخوان‌ثالث، م.، آخر شاهنامه، تهران

3 ـــــ، از این اوستا، تهران

4 ـــــ، ارغنون، تهران

5 ـــــ، در حیاط کوچک پائیز زندان، تهران

6ـــــ، زمستان، تهران

7- اندیشه آزاد، شماره 14 و 15، استکهلم

8- بشردوست، م.، در جست‌و‌جوی نیشابور؛ زندگی و شعر محمدرضا شفیعی‌کدکنی، تهران

9- باوندپور، ب.، مجموعه آثار فروغ فرخزاد، کلن،

10- حقوقی، م.، شعر زمان ما 2؛ مهدی اخوان‌ثالث، تهران

11 ـــــ، شعر نو از آغاز تا امروز، تهران

12- خوئی، ا.، کارنامه اسماعیل خوئی؛ کتاب نخست، سوئد

13- زهری، م.، برای هر ستاره؛ مجموعه اشعار، تهران

14- شاملو، ا.، مجموعه اشعار، آلمان،

15- شعر خوشه؛ یادنامه نخستین هفته شعر، تهیه و تنظیم احمد شاملو، تهران

16 – مشیری، ف.، بازتاب نفس‌ صبحدمان؛ کلیات اشعار، جلد اول، تهران

اخوان، شاعر حماسه و شکست

 اخوان در شعرش درونمایه های حماسی را به استعاره و نماد مزین می کند

 مهدی اخوان ثالث، از برجسته ترین شاعران معاصر ایران، متخلص به م امید، در سال 1307 در توس نو ( مشهد) به دنیا آمد و چهارم شهریور سال 1369 در تهران درگذشت

وی در سال 1326 از هنرستان صنعتی دیپلم آهنگری گرفت و در سال 1327 به تهران آمد و معلم شد. در دهه سی شمسی وارد مبارزات سیاسی شد و به زندان افتاد

مهدی اخوان ثالث نخستین دفتر شعرش را با عنوان ارغنون در سال 1330 منتشر کرد

من نه سبک شناس هستم نه ناقد ;. من هم از کار نیما الهام گرفتم و هم خود برداشت داشته ام;. شاید کوشیده باشم از خراسان دیروز به مازندران امروز برسم;


مهدی اخوان ثالث

اگرچه اخوان در دهه بیست فعالیت شعری خود را آغاز کرد، اما تا زمان انتشار سومین دفتر شعرش، زمستان، در سال 1336، در محافل ادبی آن روزگار شهرت چندانی نداشت

مهارت اخوان در شعر حماسی است. او درونمایه های حماسی را در شعرش به کار می گیرد و جنبه هایی از این درونمایه ها را به استعاره و نماد مزین می کند

 به گفته برخی از منتقدان، تصویری که از م . امید در ذهن بسیاری به جا مانده این است که او از نظر شعری به نوعی نبوت و پیام آوری روی آورده و از نظر عقیدتی آمیزه ای از تاریخ ایران باستان و آراء عدالت خواهانه پدید آورده است و در این راه گاه ایران دوستی او جنبه نژاد پرستانه پیدا کرده است

اما اخوان این موضوع را قبول نداشت و در این باره گفته است: “من به گذشته و تاریخ ایران نظر دارم. من عقده عدالت دارم، هر کس قافیه را می شناسد، عقده عدالت دارد، قافیه دو کفه ترازو است که خواستار عدل است;. گهگاه فریادی و خشمی نیز داشته‌ام.”


اخوان از نگاه دیگران

شعرهای اخوان در دهه های 1330 و 1340 شمسی روزنه هنری تحولات فکری و اجتماعی زمان بود و بسیاری از جوانان روشنفکر و هنرمند آن روزگار با شعرهای او به نگرش تازه ای از زندگی رسیدند. مهدی اخوان ثالث بر شاعران معاصر ایرانی تاثیری عمیق دارد

جمال میرصادقی، داستان نویس و منتقد ادبی در باره اخوان گفته است: من اخوان را از آخر شاهنامه شناختم. شعرهای اخوان جهان بینی و بینشی تازه به من داد و باعث شد که نگرش من از شعر به کلی متفاوت شود و شاید این آغازی برای تحول معنوی و درونی من بود

هنر اخوان در ترکیب شعر کهن و سبک نیمایی و سوگ او بر گذشته مجموعه ای به وجود آورد که خاص او بود و اثری عمیق در هم نسلان او و نسل های بعد گذاشت

نادر نادرپور

نادر نادر پور، شاعر معاصر ایران که در سال های نخستین ورود اخوان به تهران با او و شعر او آشنا شد معتقد است که هنر م . امید در ترکیب شعر کهن و سبک نیمایی و سوگ او بر گذشته مجموعه ای به وجود آورد که خاص او بود و اثری عمیق در هم نسلان او و نسل های بعد گذاشت

نادرپور گفته است: “شعر او یکی از سرچشمه های زلال شعر امروز است و تاثیر آن بر نسل خودش و نسل بعدی مهم است. اخوان میراث شعر و نظریه نیمایی را با هم تلفیق کرد و نمونه ای ایجاد کرد که بدون اینکه از سنت گسسته باشد بدعتی بر جای گذاشت. اخوان مضامین خاص خودش را داشت، مضامینی در سوگ بر آنچه که در دلش وجود داشت – این سوگ گاهی به ایران کهن بر می گشت و گاه به روزگاران گذشته خودش و اصولا سرشار از سوز و حسرت بود- این مضامین شیوه خاص اخوان را پدید آورد به همین دلیل در او هم تاثیری از گذشته می توانیم ببینیم و هم تاثیر او را در دیگران یعنی در نسل بعدی می توان مشاهده کرد.”

اما خود اخوان زمانی گفت نه در صدد خلق سبک تازه ای بوده و نه تقلید، و تنها از احساس خود و درک هنری اش پیروی کرده : “من نه سبک شناس هستم نه ناقد ; من هم از کار نیما الهام گرفتم و هم خودم برداشت داشتم. در مقدمه زمستان گفته ام که می کوشم اعصاب و رگ و ریشه های سالم و درست زبانی پاکیزه و مجهز به امکانات قدیم و آنچه مربوط به هنر کلامی است را به احساسات و عواطف و افکار امروز پیوند بدهم یا شاید کوشیده باشم از خراسان دیروز به مازندران امروز برسم;.”

هوشنگ گلشیری، نویسنده معاصر ایرانی مهدی اخوان ثالث را رندی می داند از تبار خیام با زبانی بیش و کم میانه شعر نیما و شعر کلاسیک فارسی. وی می گوید تعلق خاطر اخوان را به ادب کهن هم در التزام به وزن عروضی و قافیه بندی، ترجیع و تکرار می توان دید و هم در تبعیت از همان صنایع لفظی قدما مانند مراعات النظیر و جناس و غیره

اسماعیل خویی، شاعر ایرانی مقیم بریتانیا و از پیروان سبک اخوان معتقد است که اگر دو نام از ما به آیندگان برسد یکی از آنها احمد شاملو و دیگری مهدی اخوان ثالث است که هر دوی آنها از شاگردان نیمایوشیج هستند

به گفته آقای خویی، اخوان از ادب سنتی خراستان و از قصیده و شعر خراسانی الهام گرفته است و آشنایی او با زبان و بیان و ادب سنتی خراسان به حدی زیاد است که این زبان را به راستی از آن خود کرده است

تعلق خاطر اخوان را به ادب کهن هم در التزام به وزن عروضی و قافیه بندی، ترجیع و تکرار می توان دید و هم در تبعیت از همان صنایع لفظی قدما مانند مراعات النظیر و جناس و غیره

هوشنگ گلشیری

آقای خویی می افزاید که اخوان دبستان شعر نوی خراسانی را بنیاد گذاشت و دارای یکی از توانمندترین و دورپرواز ترین خیال های شاعرانه بود

زمستان، نمونه عالی شعر اخوان

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   81   82   83   84   85   >>   >