سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پروژه دانشجویی بررسی اثرات تکلیف شب برای دانش آموزان فایل ورد (w

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی بررسی اثرات تکلیف شب برای دانش آموزان فایل ورد (word) دارای 143 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی بررسی اثرات تکلیف شب برای دانش آموزان فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

 

مقدمه:
   تکلیف همواره به عنوان یکی از عوامل مهم در تحقق یادگیری مطرح بوده و در هر دوره متناسب با برداشتی که از یادگیری وجود داشته، شکل و نوع تکلیف نیز متفاوت بوده است. شاید در گذشته اگر دانش آموزی صرفاً موفق به محفوظاتی در ذهن خویش می شد، تصور می رفت که یادگیری در او تحقق یافته است. اما امروزه، با تعریفی که از یادگیری می شود توقع اهدافی فراتر از آن وجود دارد. یکی از متغیرهای رایج در مورد یادگیری به شرح زیر است: «یادگیری تغییری است که در توانایی انسان ایجاد می شود و برای مدتی باقی می ماند و نمی توان آن را به سادگی به فرآیندهای رشد کسب شده نسبت داد.»
به همین دلیل از تکالیف خانه به عنوان تمرین جهت یادگیری و توانایی استفاده می گردد و تکلیف خانه به آن دسته از فعالیت های درسی اطلاق می شود که در یادگیری های کلاسی جهت انجام دادن در خارج از کلاس درس و مدرسه برای دانش آموزان تعیین می شود.
تاکنون صدها تحقیق در مورد تکلیف خانه و نقش آن در موفقیت های تحصیلی انجام شده است. برای نمونه قدمت این تحقیقات به نود سال پیش می رسد و آنها در مجموع تکلیف را جزء جدایی ناپذیر یادگیری می دانند. مطالعات نظرات معلمین، محصلین و والدین متخصصین در سالهای اخیر نشان می دهد که همگی معتقدند که تکلیف شب دانش آموزان را در کسب نمرات بهتر یاری می‌نماید. از جمله متخصصینی که انجام تکالیف درسی را مفید می داند دکتر علی اکبر سیف می باشد وی در مورد اهمیت و نقش تکلیف در تحقق یادگیری معتقد است:
1-    «بخش عهده یادگیری باید در کلاس انجام گیرد و فعالیت های خارج از مدرسه باید مکمل یادگیری و فعالیت های مدرسه باشد. در شرایطی، توضیحاتی که در کلاس داده می شود برای یادگیری بعضی از دانش آموزان کفایت می کند، اما برای بعضی دیگر ممکن است چنین نباشد و لذا به تمرین ومرور بیشتری نیاز داشته باشند، در این صورت می توان با تعیین تکالیفی مناسب با نیاز هر دانش آموز او را در این امر یاری کرد» (سیف، 1374)
تکلیف شب از وظایفی است که از تاسیس مدارس همگانی عمدتاً به منظور تکمیل آموزش مدرسه و گاه به عنوان وسیله ای در دستیابی به اهداف دیگر آموزش و پروش مانند عادت به کار مستقل، رشد، مسئولیت، عادت به مطالعه برای دانش آموزان در کشورها معمول بوده است.



فهرست مطالب

فصل اول   
مقدمه    1
بیان مسئله    7
ضرورت و اهمیت پژوهش    10
متغیرهای پژوهش    13
تعریف عملیاتی متغیرها    14
فرضیه های تحقیق    15
فصل دوم   
مقدمه    18
قوانین یادگیری از نظر روانشناسان    21
تاثیر تکلیف در یادگیری    23
آیا تکلیف شب یک ضرورت تربیتی است؟    24
ملاک های تعیین تکلیف شب    26
تناسب نوع تکلیف با نوع درس    28
جایگاه تکلیف    28
تصحیح تکلیف    29
تشریح اهداف تکلیف    30
فواید و مضرات تکلیف    30
اهداف تکلیف    31
انواع  تکلیف    32
حجم تکلیف    33
رابطه تکلیف با میزان هوش و استعداد دانش آموزان و پیشرفت تحصیلی آنها    35
تاریخچه تکلیف شب در جهان    36
تکلیف شب به عنوان یک تجربه یادگیری    38
اثرات تکلیف شب    40
نظریات مختلف درباره تکلیف شب    41
تاریخچه تکلیف شب    44
تحقیقات انجام شده در ایران    52
فصل سوم   
روش تحقیق    56
نوع تحقیق    56
جامعه آماری    57
نمونه آماری    57
روش نمونه گیری    57
ابزار تحقیق    57
روش تجزیه و تحلیل اطلاعات   
فصل چهارم   
الف- آمار توصیفی    61
مقدمه و بیان افراد نمونه آماری بر اساس مدرک سابقه، جنسیت و منطقه جغرافیایی     61
بیان فرضیه ها و سوالات مربوط به آن    62
سوالات پرسشنامه و جداول مربوط به فرضیه شماره یک    101-63
سوالات پرسشنامه و جداول مربوط به فرضیه شماره دو    101-63
سوالات پرسشنامه و جداول مربوط به فرضیه شماره سه    101-63
سوالات پرسشنامه و جداول مربوط به فرضیه شماره چهار    101-63
سوالات پرسشنامه و جداول مربوط به فرضیه شماره پنج    101-63
سوالات پرسشنامه و جداول مربوط به فرضیه شماره شش    101-63
سوالات پرسشنامه و جداول مربوط به فرضیه شماره هفت    101-63
تجزیه و تحلیل و بیان روش مقایسه ای ارائه تکلیف شب سنتی و فعال    101
آمار استنباطی    105
بحث و نتیجه گیری    109
فصل پنجم   
خلاصه پژوهش    112
عنوان و اهداف پژوهش    112
فرضیه های پژوهش    112
نوع پژوهش    114
پیشنهادات    115
محدودیت ها و موانع    116
پیوست ها   
منابع و مأخذ    119
فهرست جداول    121
نمونه فرم پرسشنامه    124


منابع و مآخذ
1-    تکلیف شب  از دیدگاه متخصصین تعلیم و تربیت، معاونت آموزشی اداره کل سال 1372
2-     نشریه ماهانه آموزشی تربیتی پیوند شماره 124
3-     رشد معلم، سال دهم، چاپ 1370 – شماره 1
4-    فصلنامه تعلیم و تربیت، سال دهم، شماره 2 تابستان 73 شماره مسلسل 38
5-    پیوند، نشریه ماهانه تربیتی و پرورشی چاپ 1370 – نگرش دوباره به مشق‌های شب یا تکالیف درسی
6-    توکلی، مهین، تکلیف شب از دیدگاه تحقیقات تربیتی
7-    فصل نامه تعلیم و تربیت شماره مسلسل 25 بهار 1370
8-    ماهنامه تربیت ، سال دهم، شماره نهم
9-     مجله پیوند، دکتر زهرا بازرگان، سال 1370 شماره 147
10- سیف، علی اکبر (مترجم) – مقدمه ای بر نظریه های یادگیری ج 1
11- ماهنامه آموزشی و تربیتی پیوند، شماره 150 سال 1371
12- ماری آن دویل ترجمه حقیقی، قزوینی فاطمه، تکلیف شب به عنوان یک تجربه یادگیری
13- ماهنامه آموزشی تربیتی پیوند شماره 152 سال 1370
14- رشید پور، احسان، معنی دار کردن تکالیف برای دانش آموزان
15- رشد آموزش ابتدائی اسفند ماه 1377 شماره 14
16- روزنامه سلام، سال هفتم چاپ 1376 شماره 1942
17- نامعلی، علی محمد، روانشناسی آموزش خواندن
18- ماری ان دویل تیس باربر، تکلیف شب به عنوان یک تجربه یادگیری، ترجمه فاطمه فقیهی، تهران، مرکز تحقیقات آموزش.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

پروژه دانشجویی مقاله ارتباط از نظر ارسطو فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله ارتباط از نظر ارسطو فایل ورد (word) دارای 7 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله ارتباط از نظر ارسطو فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله ارتباط از نظر ارسطو فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله ارتباط از نظر ارسطو فایل ورد (word) :

تعریف ارتباط از نظر ارسطو
عبارت است از جستجو ببرای یافتن کلیه وسایل و امکانات موجود برای ترغیب و امتناع دیگران .

ارتباط کامل :
هر چه معنی مورد نظر فرستنده پیام در ذهن گیرنده متجلی تر باشد ارتباط کاملتر است . که این هدف تمامی رسانه هاست.
رسانه های گروهی وسایلی هستند که از طریق انها ارتباط جمعی امکانپذیر است .
( رسانه های کوچک شدن کره زمین و همسایگی ساکنان ان را موجب شده اند.
___________________________________________
نظریه اثر گذاری وسایل ارتباط جمعی بر مخاطبان
1- نظریه گلوله ای ، 2- نظریه تاثیرات محدود ، 3- نظریه کاشت ، 4- مارپیچ سکوت ، 5- فرضیه اولویت بندی

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

پروژه دانشجویی مقاله شغل معلمی فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله شغل معلمی فایل ورد (word) دارای 12 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله شغل معلمی فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله شغل معلمی فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله شغل معلمی فایل ورد (word) :

شغل معلمی
معلّمی هنر است،هنر آموختن هر آن چه سال ها با سعی و تلاش اندوخته است. معلّمی عشقی است الهی و آسمانی است که پروردگارِ مهربان به انسان اعطا کرد تا با همّتبلند خویش روشنائی شب های تارِ جهالت و نادانی باشد. معلمّی، مهری است که از روز ازل با گل آدمی سرشته شد تا مردم از ظلمات جهل به نور دانایی،رهنمون شوند. براستی که معلّمی شغل نیست، عشق است.
از میان روابط انسانی , آنچه والاترین است , رابطه بین معلم و شاگرد است , و بهترین نوع این رابطه را که سر شار از ادب و فروتنی است , در حکایت موسی و خضر می یابیم که در آن حکایت , موسی در مقام شاگرد و خضر در جایگاه رفیع معلم جای دارد و چ

شیرین نقل میکند این حکایت را کتاب خدا , طرفه آنجا که موسی به خضر میگوید : از تو پیروی میکنم تا از آنچه به تو تعلیم داده شد و مایه رشد انسان است به من بیاموزی. و خضر در جواب میگوید : تو هر گز هم پای من نمی توانی صبر کنی , چگونه شکیبایی خواهی کرد ؟ موسی بی درنگ میگوید اگر خدا بخواهد مرا شکیبا خواهی یافت و در هیچ کاری نافرمانی تو نمی کنم . و از این رو است که نقش معلم را در جامعه , همچون نقش انبیا میدانیم چرا که معلم ایمان را بر لوح جان و ضمیر های پاک حک میکند , و ندای فطرت را به گوش همگان می رساند , سیاهی جه

ل را از دلها می زداید , و زلال دانایی را در روان آدمی جاری می سازد , کیست که نداند دغدغه معلم , چرخش حیات بشر , بر مدار ارزش و کرامت انسانی است , آری معلمی هنر است , معلمی عشقی است الهی و آسمانی .
صفحات تقویم های چاپ شده در این آب خاک به لحاظ نامگذاری ایام به مناسبت های گوناگون , همواره یکی از شلوغ ترین تقویم های چاپ شده در دنیاست. وبه دشواری

 

 

می توان صفحه ای را پیدا کرد که به یک رویداد، واقعه، یادبود، یادگار و نظایر آن اختصاص داده نشده باشد. که از جمله ارج گذاری تقویمی ,که در12 اردیبهشت ثبت گردیده روز معلم است . اما آنچه در حقایق روزمره جامعه می گذرد حکایت دیگریست که امروزه روز معلم به عنوان تربیت کننده ی نسل فردا، در حادترین شرایط اجتماعی به سر می برد خاصه در دو دهه اخیر نه تنها وضع عمومی، معیشتی، اجتماعی، روانی، علمی و نگرش های عمومی آنان به جامعه بهبود نیافته، بلکه این فرآیند روندی نزولی را طی کرده است تا بدانجا که بار ها شاهد اعتراض این قشر از جامعه به صورت گرد همایی و تظاهرات خیابانی بوده ایم .
نسل امروز 12 اردیبهشت هر سال را که از قضای روز گار سالروز شهادت روحانی فرهیخته ای چون مرتضی مطهری است , روز معلم میداند اما شاید کمتر کسی از نسل پس از انقلاب بداند که مبنای نامگذاری این روز ( روز معلم ), واقع قتل معلم ابوالحسن خانعلی دبیر دبیرستان جامی تهران در12 اردیبهشت سال 1340 است که در تجمع اعتراض آمیز معلمان به میزان حقوق دریافتی خود درمیدان بهارستان توسط رئیس کلانتری بهارستان به ضرب گلوله گشته شد تا حادثه ای بیاد ماندنی در تاریخ این کهنه دیار ثبت گردد . حال امروز چگونه باید التیامی بر زخم کهنه

ی دل پیام آوران آگاهی بود با کدام واژه کدام سرود؟
روز معلمتعلیم و تعلم از شئون الهی است و خداوند، این موهبت را به
پیامبران و اولیای پاک خویش ارزانی کرده است تا مسیر هدایت را به بشر
بیاموزند و چنین شد که تعلیم و تعلم به صورت سنت حسنه آفرینش درآمد.انسان نیز با پذیرش این مسئولیت، نام خویش را در این گروه و در قالب واژه مقدس «معلم» ثبت کردهاست

. معلم، ایمان را بر لوح جان و ضمیرهای پاک حک می کند و ندای فطرت را به گوش همه میرساند. همچنین سیاهی جهل را از دل ها می زداید و زلال دانایی را در روان بشر جاری می سازد.دغدغه معلم همیشه این است که حیات بشر، بر مدار ارزش ها و کرامت انسانی بچرخد و شناخت خدا ومکتب و دین، همت اساسی آدمی باشد و هیچ بیگانه ای را مجال تجاوز به فرهنگ ارزشی دین و میهنفراهم نیاید.در این مسیر خطیر، بزرگانی گام نهاده اند که نامشان بر تارک زمان می درخشد. علامه شهید استاد مرتضی مطهری (رحمته الله) از همین طایفه مقدس است که در سنگر تعلیم و تعلم، به قله های رفیعی دست یافت تا آنجا که معمار انقلاب اسلامی ـ که خود معلمی بزرگ است ـ همه آثارش را مفید می داند و بهره برداری از آنها را سفارش می کند ;
ارزش ومقام معلم »
شرافت و مرتبت معلم زمانی اهمیت دارد که بتواند شان خداوند و پیامبران را در وجود خود محقق سازدو پیوند انسان به هدف متعالی خلقت یعنی عبادت را برقرار سازد. لذا در این تعریف شهید مرتضیمطهری یکی از آن معلمان راستین است که اولاً با نگاه ترکیبی به همه معارف بشری نظر می کند وثانیا تمامی تلاشهای علمی و عملی را مقدمه ای برای عبادت می داند و در این راه به مرحله ومدینداری راه می یابد و با شهادت، عبادت عملی و علمی خود را کامل می سازد . به همین مناسبت روز شهادت این بزرگ مرد فرزانه (11 اردیبهشت ) را روز معلم نامیدند:
هنر معلمی »

معلمی شغل و حرفه نیست، بلکه ذوق و هنر توانمندی است معلمی در قرآن به عنوان جلوه ای از قدرتلایزال الهی نخست ویژه ذات مقدس خداوند تبارک و تعالی است. در نخستین آیات قرآن که بر قلبمبارک پیغمبر اکرم (ص) نازل شد، به این هنر خداوند اشاره شده است:اقرا باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرأ و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم، علم الانسان ما لمیعلم. (علق: 1ـ 5(

بخوان به نام پروردگارت که جهانیان را آفرید. انسان را از خون بسته سرشت بخوان ! و پروردگارتکریمترین است همان که آموخت با قلم، آموخت به انسان آنچه را که نمی دانست.در این آیات خداوند، خود را «معلم» می خواند و جالب این که معلم بودن خود را بعد از آفرینش پیچیدهترین و بهترین شاهکار خلقت، یعنی انسان آورده است. مقام معلم بودن خدا، بعد از آفرینش قرارداد. نوعی انسانی را که هیچ نمی دانست، به وسیله قلم آموزش داد که این از اوج خلاقیت و هنر شگفت خداوند در امر آفرینش حکایت دارد:
چو قاف قدرتش دَم بر قلم زد هزاران نقش بر لوح عدم زد
از این رو، می توان گفت که هنر شگفت معلمی از آن خداوند عالم است.
شهید ثانی رحمت الله درباره هنر معلمی خداوند می فرماید:خداوند از آن جهت به وصف (اکرمیت) و نامحدود بودن کرامتش، توصیف شد که علم و دانش را به
بشر ارزانی داشته است. اگر هر مزیت دیگری، جز علم و دانش، معیار فضیلت به شمار می رفت،شایسته بود همان مزیت با وصف (اکرمیت) در ضمن این آیات همراه و هم پا گردد و آن مزیت به عنوان معیار کرامت نامحدود خداوند به شمار آید. کرامت الهی در این آیات با تعبیر «الاکرام» بیان شده است.چنین تعبیری می فهماند که عالی ترین نوع کرامت پروردگار نسبت به انسان با والاترین مقام و جایگاه
او، یعنی علم و دانش هم طراز است.
به همین جهت امام خمینی (ره) می فرمود: معلم اول خدای تبارک و تعالی است

;.. به وسیله وحی؛ مردم را دعوت می کند به نورانیت؛ دعوت میکند به محبت؛
دعوت می کند به مراتب کمالی که از برای انسان است.
معلّمی برتر از شهادت »
حضرت امام جعفر صادق (ع) می فرمایند:« هنگامی که روز قیامت شود، خداوند تمام انسان ها را جمع می کند و چون ترازوی اعمال نهاده شد و خون شهیدان را با مرکب قلم عالمان و معلمان بسنجند، ارزش مرکب آنان بر خون شهیدان فزونی خواهد داشت ». این ارز

ش بدان جهت است که شهیدان در سایه علم و تربیت معلمان و تعلیم شایسته آنان به خدا راه یافته و لیاقت شهادت نصیبشان شده است.
توصیه امام سجاد (ع) به دانش آموزان»
امام سجاد (ع) در زمینه حفظ حقوق معلم می فرماید: « حق معلم بر تو آن است که همواره، با دیده تعظیم و تکریم به او بنگری، مجلس او را گرامی بداری و به سخنانش با دقت گوش دهی، رو به جانب او بنشینی و صدایت را در حضورش بلند نکنی ».

لزوم دلسوزی معلم نسبت به شاگردمرحوم شهید ثانی در مورد لزوم دلسوزی معلم نسبت به شاگرد می نویسد: « معلم باید درباره شاگردان، خواهان اموری باشد که نسبت به آنها، در خود احساس علاقه ودوستی کند. واز هرگونه شر وبدی که برای خویش نمی پسندد برای شاگردانش نیز نپسندد؛ زیرا این گونه دلسوزی و برابر اندیشی نسبت به شاگردان، حاکی از کمالِ ایمانِ معلم و حُسن رفتار و برادری، نمایانگر روح تعاون و همبستگی معلم نسبت به آنان می باشد.
حقوق معلم در آینه فرمایشات حضرت سجاد (ع)
حضرت سجاد (ع) در فرمایشات خود سفارش بسیاری در حفظ حقوق معلم از سوی شاگردان دارند و می فرماید:« حق کسی که عهده دار تعلیم توست آن است که او را بزرگ ش

ماری و مجلس او را سنگین بداری و نیکو به وی گوش فرا دهی و روی خود را بر او کنی و با او بلند سخن نگویی و کسی را که از او چیزیمی پرسد تو پاسخ ندهی و بگذاری که خود او پاسخ گو باشد و در مجلس او با هیچ کس به صحبت ننشینی و در محضر او بدگویی از کسی نک

نی و اگر از او در نزد تو بدگویی شد از او دفاع کنی و عیب پوشش باشی و فضایل و مناقب او را آشکار کنی و با دشمنش همنشینی نکنی و با دوستش دشمنی نورزی؛ پس چون چنین کردی

، فرشتگان خدای تعالی به سود تو گواهی خواهند داد که مقصد و مقصود تو از او و
فرا گرفتن دانش او فقط برای خدا بوده نه به خاطر مردم ».
معلمی در کلام امام خمینی (ره(
نقش معلم در جامعه، نقش انبیاست؛ انبیا هم معلم بشر هستند.تمام ملت باید معلم باشند؛ فرزندان اسلام تمام افرادش معلم باید باشند و تمام افرادش متعلم.
معلم در سخنان مقام معظم رهبری:
دست توانای معلم است که چشم انداز آینده ما را ترسیم می کند.اگر می بینید که امیرمؤمنان، مولای متقیان علی (ع) می فرماید: «من علمنی حرفاً فقد صیرنی عبداً؛ هرکس چیزی به من بیاموزد، مرا غلام خویش کرده است.» این بیان برای ما درس است تا معلمان، قدر خود را بدانند و تشخیص دهند که چقدر، وجود آنها در سرنوشت یک ملت مؤثر است.
معلم در کلام استاد مطهری:
معلم باید نیروی فکری متعلم را پرورش دهد و او را به سوی استقلال رهنمون شود. باید قوه ابتکار اورا زنده کند؛ یعنی در واقع، کار معلم آتش گیره دادن است. فرق است میان تنوری که شما بخواهید آتشاز بیرون بیاورید و در آن بریزید تا
آن را داغ کنید و تنوری که در آن هیزم و چوب جمع است و شمافقط آتش گیره از خارج می آورید و آن قدر زیر این چوب ها و هیزم ها قرار می دهید که اینها کم کم مشتعل شود.

معلم در کلام شهید رجایی:
معلمی شغلی نیست؛ معلمی عشق است. اگر به عنوان شغل انتخابش کرده ای، رهایش کن و اگر عشق توست مبارکت باد.
برتری حق معلّم بر پدر
آورده اند که اسکندر به معلّم خویش احترام بسیاری می گذاشت. از او پرسیدند: چرا معلّم خود را بیش از پدر تعظیم و احترام می کنی؟ گفت: به سبب آن که پدرم، مرا از عالم ملکوت به زمین آورده و استاد، مرا از زمین به آسمان برده است.

مقام معلم
می توان در سایه آموختن گنج عشق جاودان اندوختن
اول از استاد، یاد آموختیم پس، سویدای سواد آموختیم
از پدر گر قالب تن یافتیم از معلم جان روشنیافتیم
ای معلم چون کنم توصیف تو چون خدا مشکل توان تعریف تو
ای تو کشتی نجات روح ما ای به طوفان جهالت نوح ما
یک پدر بخشنده آب و گل است یک پدر روشنگر جان و دل است
لیک اگر پرسی کدامین برترین آنکه دین آموزد و علم یقین
معلمی شغل نیست ؛ عشق است ;خود را «معلم» می خواند و جالب این که معلم بودن خود را بعد از آفرینش پیچیده ترین و بهترین شاهکار خلقت، یعنی انسان آورده است.تعلیم و تعلم از شئون الهی است و خداوند، این موهبت را به پیامبران و اولیای پاک خویش ارزانی کرده است تا مسیر هدایت را به بشر بیاموزند و چنین شد که تعلیم و تعلم به صورت سنت حسنه آفرینش درآمد.انسان نیز با پذیرش این مسئولیت، نام خویش را در این گروه و در قالب واژه مقدس «معلم» ثبت کرده است. معلم، ایمان را بر لوح جان و ضمیرهای پاک حک می کند و ندای فطرت را به گوش همه می رساند. همچنین سیاهی جهل را از دل ها می زداید و زلال دانایی را در روان بشر جاری می سازد.معلمی شغل و حرفه نیست، بلکه ذوق و هنر توانمندی است معلمی در قرآن به عنوان جلوه ای از قدرت لایزال الهی نخست ویژه ذات مقدس خداوند تبارک و تعالی است.

در نخستین آیات قرآن که بر قلب مبارک پیغمبر اکرم (ص) نازل شد، به این هنر خداوند اشاره شده است:اقرا باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرأ و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم. (علق: 1ـ 5(بخوان به نام پروردگارت که جهانیان را آفرید. انسان را از خون بسته سرشت بخوان ! و پروردگارت کریمترین است همان که آموخت با قلم

، آموخت به انسان آنچه را که نمی دانست.در این آیات خداوند، خود را «معلم» می خواند و جالب این که معلم بودن خود را بعد از آفرینش پیچیده ترین و بهترین شاهکار خلقت، یعنی انسان آورده است. مقام معلم بودن خدا، بعد از آفرینش قرارداد. نوعی انسانی را که هیچ نمی دانست، به وسیله قلم آموزش

داد که این از
اوج خلاقیت و هنر شگفت خداوند در امر آفرینش حکایت دارد:چو قاف قدرتش دَم بر قلم زد هزاران نقش بر لوح عدم زداز این رو، می توان گفت که هنر شگفت معلمی از آن خداوند عالم است.شهید ثانی رحمت الله درباره هنر معلمی خداوند می فرماید:خداوند از آن جهت به وصف (اکرمیت) و نامحدود بودن کرامتش، توصیف شد که علم و دانش را به بشر ارزانی داشته است. اگر هر مزیت دیگری، جز علم و دانش، معیار فضیلت به شمار می رفت، شایسته بود همان مزیت با وصف (اکرمیت) در ضمن این آیات همراه و هم پا گردد و آن مزیت به عنوان معیار کرامت نامحدود خداوند به شمار آید. کرامت الهی در این آیات با تعبیر «الاکرام» بیان شده است. چنین تعبیری می فهماند که عالی ترین نوع کرامت پروردگار نسبت به انسان با والاترین مقام و جایگاه او، یعنی علم و دانش هم طراز است.
به همین جهت امام خمینی (ره) می فرمود:
معلم اول خدای تبارک و تعالی است ;.. به وسیله وحی؛ مردم را دعوت می کند به نورانیت؛ دعوت می کند به محبت؛ دعوت می کند به مراتب کمالی که از برای ا

نسان است.
اطلاعاتی در مورد شغل معلمی
عنوان شغل :
دبیری
تعریف شغل :
مجموعه¬ای از مهارت¬ها و قابلیت¬ها فردی جهت تعلیم و تربیت فرزندان کشور و آموزش مهارت های زندگی و شغلی.

رسته(گروه)شغلی :
دبیری- آموزشی.
شرح وظایف و مسئولیتهای اصلی شغل :
آموزش و پرورش دانش¬آموزان، آموزش مهارت های زندگی – آمادگی انسان ها برای وارد شدن به اجتماع و بازار کار.
اهمیت و ضرورت شغل :
برای ساختن افراد شایسته و لایق حهت انجام تمام امور جامعه.
مدارک تحصیلی لازم برای احراز شغل :
کارشناسی یا کارشناسی ارشد.
مهارتها ، تجربات و دوره¬های آموزشی ویژه برا احراز شغل :
تحصیلات عالیه چهار ساله در دانشگاه¬ یا مراکز تربیت مدرس جهت اخذ مدرک لیسانس و جهت گرفتن مدرک فوق لیسانس گذراندن دوره¬ی 2تا3 سال در

مراکز دانشگاهی کشور.
شرایط محیط کار :
فضای کلاس در مدارس وآزمایشگاه¬ها و کارگاه¬های لازم.
وسایل و ابزار لازم برای انجام شغل :

گچ-تخته-کتاب-وسایل کمک آموزشی و آزمایشگاهی و کارگاهی-فیلم¬های آموزشی لازم-بازدیدهای علمی
خصوصیات جسمانی و تواناییهای بدنی لازم برای انجام شغل :
سلامتی کامل جسمانی و روانی و قدرت صبر و تحمل زیاد برای برخورد با دانش¬آموزانی که تمایل زیادی برای تحصیل ندارند.
معلولیتهای بی اثر در انجام شغل :
معلولیتهای سطحی که به ارائه خدمات و امور محوله خدشه¬ای وارد نکند بی اثر است.
خصوصیات روانی و توانمندیهای ذهنی لارم برای انجام شغل :
با آرامش و استفاده از روشهای تدریس نوین و تسلط بر مطلب درسی ، تدریس نماید.
رغبت¬های مورد نیاز برای انجام شغل :
علاقه به تعلیم و تربیت و آموزش فرزندان کشور.
ویژگی¬های شخصی لازم برای انجام شغل :
از نظر عاطفی ارتباط صمیمانه با دانش¬آموان برقرار کرده و با صبر و حوصله فراوان به آنها آموزش داد.

محلهای اشتغال و استخدام :
در کلیه مدارس دولتی و غیر دولتی کشور و مراکز پیش دانشگاهی.
جنبه مالی و حقوقی :
درآمد یا حقوق ثابت اولیه: 1700000 ریال در ماه

مزایا و فوق¬العاده شغل: هر معلم می تواند به صورت اضافه کار مزایایی کسب کند و باتوجه به ساعت اضافه کار حقوق دریافت نماید.
نوع ترفیع:هر سه سال به یک گروه شغلی تعلغ می گیرد.
حق مسکن: ندارد.
باز نشستگی: بعد از 30-25 سال خدمت می تواند بازنشسته شود.
شرایط ارتقا :
پس از قبولی در مقطع کارشناسی ارشد ادامه تحصیل امکان پذیر می باشد.
نحوه استخدام و ورود به شغل :
فقط از طریق آزمون¬های استخدامی و پس از طی مراحل مصاحبه و گزینش امکان پذیر است.
ارتباطهای شغلی :
با مشاغل دیگر ارتباطی ندارد.
مطلوبیت¬ها و محدودیت¬ها شغل معلمی :
بستگی به علاقه فرد دبیر داشته که بتواند مشکلات را تحمل کند یا نه.مانند آموزش خارج از کلاس به دانش-آموزان ضعیف و یا کلاس¬های جبرانی در تابستان.
اتحادیه،انجمن و تشکیلات حرفه¬ای وابسته به شغل :
گروه¬های آموزشی در ادارات ناحیه.
آینده شغل :
از نظر اقتصادی: با توجه به شرایت سخت کاری نیاز به توجه

خاص مسئولین دارد.
از نظر اجتماعی: با توجه به نیاز مبرم معلمی و جنبه¬ی معنوی آن از احترام و موقعیت مناسبی در جامعه بر خوردار است.
مراحل و جریان یک روز عادی برای شغل :
در هر کلاس ابتدا پرسش دروس گذشته و سپس تدریس و تعیین تکلیف برای دانش¬آموزان.
محل و راه¬های کسب اطلاعات بیشتر درباره شغل :
بهترین راه جهت کسب اطلاعات، پرسش از دبیران شاغل در

این حرفه می باشد، همچنین مطالعه کتب آموزشی و علمی پیرامون فن معلمی و ارتباط با مراکز دانشگاهی و تربیت معلم نیز مفید می باشد.
توصیه و پیشنهاد لازم برای داوطلبان ورود به این شغل :
داوطلبان ورود به این شغل باید با آگاهی و بینش به این شغل وارد شوند و همچنین با مشاهده روش تدریس¬های جدید و سنجش توانایی¬های خود این شغل مقدس را انتخاب کنند و تمام اهتمام خود را صرف آموزش به دانش¬آموزان و رضای خلق که مقدمه رضای خداوند است را به دست آورند.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

پروژه دانشجویی مقاله در مورد مدیریت استرس در محیط کار فایل ورد (

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله در مورد ‌‌مدیریت استرس در محیط کار فایل ورد (word) دارای 39 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله در مورد ‌‌مدیریت استرس در محیط کار فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله در مورد ‌‌مدیریت استرس در محیط کار فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله در مورد ‌‌مدیریت استرس در محیط کار فایل ورد (word) :

مدیریت استرس در محیط کار

مقدمه :
جهان پیوسته در حال تغییر و دگرگونی است و با سرعت و شتاب سیر تکاملی خود را می پیماید. بشر سرگشته و گرفتار در این فرآیند شگفت انگیز، سوار بر سفینه ی زمانه دستخوش امواج طوفانی و سرکش، همچنان به پیش می رود و این سرنشین نگران و هراسیده از سرنوشت

خویش، همواره کوشیده است تا سکان این زورق هست را در دست گیرد و آن را از میان تندابها و گرداب ها به ساحل امن برساند ولی هیهات که روزگار چندان بر وفق مراد انسان نیست. قرن ها و قرن ها در پی هم سپری شده اند تا غارنشین عصر حجر و پاریز سنگی به اسراری که در دل آهن و آتش نهفته است پی ببرد و سده های دیگر نیز که برای کتاب جهان هستی چشم بر هم زدنی است. ورق خورده است تا آدمی به اختراعاتی دست یابد و بتواند بر شماری از دشمنانش بلایای طبیعی و بیماریها و جز اینها غلبه کند و آسمان و زمین را جولانگاه خود سازد و پای بر افلاک گذارد یا دل کوه ها را بشکافد و سیلاب ها و غرقاب ها را مهار کند و به زعم خود حریفانش و مدعیانش

را از میان بردارد و شکی نیست که انسان تا حدودی موفق گشته بر طبیعت پیرامون چیره شود و با تصرف و دست اندازی بر آن به شماری از آرزوهای کهنه و دیرینه اش برسد. اما چون به خود آمده ناگهان دریافته که همپای پیشرفت در زمینه های مختلف صنعتی، از قافله معرفت نفس و شناخت

درون و شعور باطن و معنویت بسیار عقب مانده و مشکلات و عوارض روحی و روانی وی نه تنها درمان نشده، بلکه سیر قهقرا پیموده و از عصر دیرینه سنگی هم فراتر رفته و به دوران توحش رسیده است. هنوز هم قبیله نشینان آن سوی کوهها را خصم و عدو و حریف می انگارد و جنگ و خونریزی به راه می اندازد تا بر وسعت قلمرو خود بیافزاید و دشمنان را منکوب و نابود کند. در این کشایش بر تقلا، رقابت، مبارزه، نبرد، مشاجره و ستیزه خود افزوده و صحنه ی پیکار را فراخ تر کرده، تا صید و شکار بهتر و بیشتری به چنگ آورد. همین امر بر فشار و تنش و اضطراب و لاجرم حرص و

طعمه وی افزوده و جسم و روح جانش با افکاری منفی جین گشته و عمر کوتاهش را صرف اندوختن مال و منال کرده تا در نهایت بهره ای ببرد که نامش را «پوچ» نهاده اند.
افسوی کری قبت جان بر سرایده ای می گذارد که آن را «استرس» نامیده اند قدرت نامرئی و زورمندی که از ازل با بشر همراه و همراه بوده است ;
فشار و ضربه ها و بار سنگین زندگی که صاحب خود را از پای در می آورد و این بار صیاد خود شکار افکار تنش آلود و استرس زای خویش می شود. لذت و شادمانی و شور و نشاط هستی از دنیای او رخت بر می بندد و روز به روز حلقه فشار خود را تنگ تر می سازد که اگر شخص به خود نیاید و به خانه عقل ننشیند و از اعماق گرداب استرس های خویش سر برون نیاورد هرگز روی آرامش و آسایش به خود نخواهد دید.

از آن جایی که عصر حاضر را «دوران اضطراب و استرس» نامیده اند و پیچیدگی های جاری جامعه بشری، سرعت تغییرات و بی توجهی نسبت به زمینه های مذهبی و ایدئولوژیک و نظام اجتماعی و عاطفی خانواده برای افراد و اجتماع بشری تضادها و تعارض ها و اضطراب های جدیدی به وجود آورده است. استفاده از شیوه های درونی مؤثر و کارآمد ضروری می باشد. پیچیده شدن تمدن بشر و ارتباطات اجتماعی استرسهای تازه ای نیز پدید آورده است که مقابله با آنها برای هر فردی لازم و ضروری است. از طرفی نیز همه ی ما استعدادهای عظیم و کشف نشده ای برای رشد و تکامل و دگرگونی، توانایی یافتن معنایی ژرفتر، و دست یافتن به توفیق بیشتر زندگی بهره مندیم. بنابراین استفاده از این توانایی ها و استعدادها برای مقابله با انواع اضطراب ها و استرس هایی که در زندگی روزمره برایمان پدید می آید، امکان پذیر می باشد.
تعریف اضطراب :

مشکلات زیادی در رسیدن به تعریف دقیقی از اضطراب وجود دارد. اکثر نظریه پردازان بالانگ (1968) توافق نظر دارند که اضطراب یک مفهوم فرضی است. این مفهوم همچنین ذهنی است که وجود خارجی ندارد، اما ممکن است در توضیح پدیده های قابل مشاهده مفید باشد. لانگ (1969) یک الگوی سه نظامی از اضطراب پیشنهاد کرده است که در شناخت تعاریف بالقوه ی مختلف اضطراب کمک زیادی نموده است. اضطراب ممکن است بر حسب تفکر، به عنوان مثال من ترسیده ام، احساسات جسمی یا احساسات، مانند افزایش ضربان قلب، عرق کردن، تنش یا برحسب رفتارها، نظیر اجتناب از یک موقعیت یا فرارکردن تعبیر و تفسیر شود. نیمرخ اضطراب در اشخاص مختلف بر حسب اینکه کدام نظام بیشتر متأثر است متفاوت خواهد بود. این سه نظام با هم پیوستگی دارند و تأثیر می گذارند.

حالات استرسی :
هانس سیله (1946) یک الگوی سه مرحله ای از استرسی را پیشنهاد می کند که آن را سندرم انطباق عمومی نامیده است. مرحله ای اول واکنش هشدار یا پاسخ جنگ و گریز است، مرحله ی دوم یک مرحله ی مقاومت است که در آن بدن سعی می کند به حالت تعادل قبلی بر گردد، مرحله ی سوم مرحله ی افسردگی یا از حال رفتن است.

سیله معتقد است که استرس جزء طبیعی زندگی روزمره است و بر تمام جانداران تأثیر می گذارد و اولین دو نوع استرسی – پریشان حالی یا درماندگی و سرحالی تمایز قائل شده است.
سرحالی به سطحی از استرس اشاره می کند که ما را به عملکرد مناسب، حل مسائل، خلاق بودن و بالا بودن اعتماد به نفس بر می انگیزد. پریشان حالی یا درماندگی در مواردی است که عملکرد ما بدتر شده باشد و واکنش هایمان اعم از واکنش های فیزیولوژیکی، شناختی هیجانی یا رفتاری ناسازگارانه باشند. سیله معتقد است که استرس معمولاً هنگامی که به طور غیر عادی طولانی باشد مکرر اتفاق می افتد یا بریک عضو خاصی از بدن متمرکز گردد خطرناک می شود.
واکنش هشدار با علائم آن :
افزایش اضطراب قلب : قلب یک تلمبه است که خون را به سر تا بدن می فرستد برای اینکه عضلات کارشان را خوب انجام دهند، برای گریختن یا جنگیدن، آن ها نیز به خون پر از اکسیژنی دارند که از قلب فرستاده می شود.
افزایش میزان : همانند قلب تنفس سریع می شود تا مقدار بیشتری اکسیژن به خون برسد.
توزیع مجدد خون : خون به جای رفتن به قسمتهایی مانند سر و معده به داخل عضلات بزرگ بدن در دستها و پاها فرستاده می شود. این عضلات به منظور آمادگی جهت واکنش منقبض می شوند. مرد غارنشین نیازی به تفکر یا استفاده از خون در فرآیند گوارش ندارد.
بلکه در عوض دستها و پاهایش به خون نیاز دارند تا بگریزد و بجنگد.

فعال شدن غدد عرق : بدن مرد غارنشین شروه به تعریق می کند و بنابراین مروطوب و لیز می شود به این ترتیب چنگ زدن برای ببر مشکل تر می شود. بعلاوه عرق کردن کمک می کند تا درجه حرارت بدن پایین بماند.
فرآیند آموزش :
استرس و اضطراب تا حتد طبیعی و ضروری است :
در انجام هر کاری بطور مطلوب اضطراب تا اندازه ی طبیعی و ضروری است. به عنوان مثا

ل غیرممکن است که بخواهید از عرض خیابانی به سلامت عبور کنید و کمی مضطرب نشوید. با این وجود، اضطراب بسیار شدید یا خیلی کم همیشه بر روی هر کاری اثر زیان آوری دارد.
تصور کنید به شما گفته می شود که کار ساده ای را انجام بدهید و آن این است که مثلا ً 20 سکه را داخل قلکی بیندازید و هر بار یک سکه را برداشته و داخل قلک بیندازید. حال سه وضعیت را درنظر می گیریم که هر یک نشان دهنده ی چندان اضطراب برای انجام کار است. اول از شما خواسته شده است که 20 سکه را در هر زمان که مایلید داخل قلک بیندازید هیچ نگران نیستید. هیچ کس مراقبتان نیست و خودتان به تنهایی این کار را می کنید. چنین حالتی اضطراب زیادی در شما بوجود نمی آورد با خود می گویید با هر ساعتی که بخواهم می توانم این کار را بکنم. کسی مراقب من نیست. در نتیجه این کار را از روی بی توجهی و خیلی آهسته انجام می دهید. در وضعیت دوم به شما گفته می شود که هر 30 ثانیه که یک سکه را داخل قلک بیندازید یک سکه

دریافت می کنید در این شرایط اضطرابتان بیشتر خواهد شد زیرا می خواهی تا می توانید سکه بگیرید. بنابراین سعی می کنید کار را سریعتر و دقیقتر انجام دهید. در وضعیت سوم به شما گفته شده است که هر سکه ای را که توانید در فاصله 30 ثانیه داخل قلک بیندازید انگشت تان قطع خواهد شد. واضح است که این شرط اضطراب زیادی را در شما برمی انگیزد و با شتاب و عجله ای که به خرج می دهید دست و پایتان را گم می کنید.
ارتباط بین اضطراب و عملکرد

این نمودار اطلاعاتی را نشان می دهد که اگر اضطراب خیلی بالا خیلی پایین باشد در هر کاری از بازی تنیس گرفته تا امتحانات و کار کردن عملکرد مختل خواهد شد اما در بین اینها درجه ایده آل از اضطراب وجود دارد که سبب بهترین عملکرد می شود.

ظرفیت افراد برای استرس :
علی رغم این حقیقت که اضطراب و استرس تا اندازه ای برای انجام دادن هر کاری ضروری و طبیعی است، در هنگام مواجه با مشکلات اضطراب و استرس ها معمولاً با سطوحی از اضطراب و استرس سرو کار داریم که از نظر بالینی خیلی بالا باشند صرف نظر از این که ما چه کسی هستیم یا در زندگی احتمالاً چه کاری انجام می دهیم همه ما بدنمان ظرفیت مشخص برای استرس دارد که بیش از آن نمی تواند تحمل کند. بدن را می توان یک ماشین در نظر گرفت که ظرفیت هایش محدود است.

محدودیت های بدن ما ممکن است با یک لیوان در داخل بدنمان مقایسه شود. هر شخصی برای استرس محدودیت متفاوتی دارد. بنابراین در همه ما یک لیوان استرس داخلی با شکل و اندازه ی متفاوت وجود دارد. از آنجایی که هر لیوان تنها مقدار معینی آب را در خود جای می دهد مثال ساده ای است برای نشان دادن محدودیت های بدنمان در برابر استرس که می توانیم تحمل کنیم. همین تشبیه را می توانیم بسط دهیم و بگوییم که تجربیات روزمره استرس بیشتر سبیه به یک شیر آب است که بالای لیوان قرار گرفته و قطرات استرس را به داخل آن می ریزد هر چه استرس بیشتری تجربه کنیم، آب بیش تری از شیر داخل لیوان می ریزد.

شیر آب و لیوان – یک مدل استرس
همان طور که سطح استرس در دستگاه بدنمان بالا می رد این احتمال افزایش می یابد که بدن علایم جسمی، ذهنی و رفتاری، یا هر گونه ترکیبی از این علایم، را در پاسخ به این استرس ایجاد خواهد کرد. تذکر این نکته در اینجا حایز اهمیت است که، درست همان طور که لیوانهای استرسی افراد متفاوت است. شیرهای استرسی ما و آنچه از این شیرها می چکد نیز در هر شخصی متفاوت است بنابراین تجربیاتی که برای بعضی افراد استرس آمیز است ممکن است برای دیگران استرس آمیز نباشد و تحت شرایط مشابه شیرهای استرس بعضی افراد باز خواهد و برخی دیگر بسته خواهد ماند.
شیره ی زندگی ممکن است استرس را تداوم بخشد :
زندگی استرس آمیزی که ممکن است در آن گرفتار باشیم می تواند به تداوم اضطراب کمک کند. برای کنار آمدن با استرس های زندگی اگر مقیاس تهیه کنیم یک طرف مقیاس ها امکاناتمان و طرف دیگر تقاضاهایی است که زندگی بر ما تحمیل می کند.

پر واضح است که اگر کفه ی مربوط به تقاضاهایی که از ما می شود سنگینتر از کفه ی امکاناتمان باشد این مسأله سبب ایجاد استرس خواهد شد و این استرس ادامه دارد تا جایی که ما برای تقویت امکاناتمان یا کاهش تقاضاها یا هر دو اینها اقدام کنیم مادامی که میزان بیشتر از امکانات باشد استرس ادامه خواهد یافت.
محیط اجتماعی :
بسیاری از محققان (کاسل 1976 گانستر 34 و ویکتور 1988) استرلال کرده اند افرادی که عضو شبکه ی اجتماعی گسترده ای هستند کمتر تحت تأثیر منفی رویدادهای فشارزای زندگی قرار می گیرند و احتمالاً کمتر دچار مشکلات سلامتی ناشی از استرس و فشار روانی می شوند

و همچنین کاملاً معلوم شده است. که به طور طبیعی وجود سیستم های حمایتی نظیر خانواده های گسترده، گروه های شغلی، موجب تسهیل مقابله با مشکلات، توانبخشی و بهبودی می شوند. چنین فرض شده است که حمایت اجتماعی به عنوان یک سپر یا حائلی میان فشارهای زندگی و به خطر افتادن سلامتی عمل می کند برخی از مطالعات نیز مشخص مرده اند افرادی که تنها زندگی می کنند و با افراد دیگر نمی جوشند و با نهادی ارتباط ندارند، نسبت به تعدادی از بیماری های مزمن ناشی از استرس و فشار روانی آسیب پذیرند لینچ (1977) مدعی است انزوای اجتماعی موجب مرک زودرس می شود او نمودارهای مرگ و میر را مقایسه کرد نمودارها نشان می داد که افراد متأهل میزان مرگ و میر پایین تری نسبت به افراد مجدد دارند مطالعات پژوهش آشکار ساخته اند که مشکلات ناشی از فشار روانی، در میان اعضای وابسته به ادیان شیوع کمتری دارد و این امر به همبستگی قوی میان آن اعضا و جوامعشان نسبت داده می شود در بسیاری از موارد کمیت تماسها مهم نیست بلکه کیفیت روابط مدّ نظر است در یک مطالعه بروان 40 و هریس (1978) مشخص کردند زنانی که رابطه ای توأم با اعتماد با شوهر یا دوست خود دارند نسبت به زنانی که از چنین رابطه ای محرومند، احتمال ابتلا به افسردگی 90 درصد کمتر است.
محیط کار : یک جنبه از زندگی که توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرده است محیط کار است. صرف نظر از منابع مادی و اقتصادی، کار سبب ارضای تعدادی از نیازهای اساسی انسان می شود نظیر : تمرینهای جسمی و روانی و روابط اجتماعی احساسی ارزشمندی، اعتماد به نفس و صلاحیت و شایستگی. با وجود این، کار همچنین می تواند منبع استرس باشد.
مسئولیت :
هرچه شخص مسئولیت شغلی بیشتری داشته باشد احتمال واکنش ناشی از استرس افزایش می یابد.
تغییرات در کار : هرگونه تغییراتی که تغییر در الگوهای عادی رفتاری، فیزیولوژیکی و روانی را دنبال داشته باشد استرس آمیز تلقی می گردد. ارتقاء شغلی منجر به تغییر در عملکرد شغلی مانند افزایش مسئولیت و روابط مختلف، خواهد شد. ارتقای بازنشستگی تغییرات عمده ای در کار

روزمره می شود و احتمالاً فعالیت جسمی، روانی و اجتماعی را کاهش می دهد.

شرایط کار : شواهد زیادی در دست است که نشان می دهد شرایط کار نامطلوب مثل سر و صدای مفرط، نور بسیار زیاد یا بسیار کم، حرارت زیاد و ساعت کار زیاد یا نامناسب، سلامت تن و روان و همچنین استرس زیادی را به فرد وارد می نماید.
تعریف استرس در محیط کار :
تغییر در فعالیت های کاری همچون فن آوری جدید یا تغییر اهداف، ممکن است باعث ایجاد استرس شود. یا به درون ساختار سازمان راه یابد. استرس سازمانی را می توان با مقیاس کارگریزی و کیفیت کار اندازه گیری کرد.
تشخیص استرس در محیط کار : اغلب تشخیص استرس در افرادی که با آن ها کار می کنید

بسیار آسان است بعضی از رایج ترین علایم استرس عبارتند از : ظاهری نامرتب، اخلاق تند و آتش، تغییر در عادات غذایی، و انزوای کلی از فعالیت اجتماعی عکس
استرس زمانی : استرس روی سازمان ها و افراد موجود در آن تأثیر می گذارد، تأثیر استرس سازمانی با افزایش میزان کارگریزی، تعویض زود هنگام کارکنان، ارتباط نامناسب با ارباب و رجوع، کاهش میزان امنیت شغلی، عدم سلامت محیط کار، کنترل ضعیف کیفیت محصولات و ; ارتباط دارد. به بیان دیگر هرچه میزان استرس سازمانی بالاتر باشد، عوامل ذکر شده از فراوانی بیشتری برخوردارند چنانچه میزان استرس سازمانی بطور چشمگیری افزایش یابد، فرد مکن است مبتلا به سندرم سازمانی شود. این سندرم زمانی ایجاد می شود که فرد اجازه ی ابراز عقیده نداشته باشد. امکان تخلیه ی هیجان فراهم نباشد و امنیت شغلی به حداقل ممکن رسیده باشد.
اندازه گیری استرس در افراد : اگرچه استرس در افراد را می توان تا حدی با چیزهایی مانند تپش قلب و یمزان تولید آندرلاین سنجید، امّا این مسأله را می توان با میزان ناهماهنگی افراد با شرایط جسمی معلولشان نیز ارزیابی کرد. از آنجایی که هر کس تپش یا فشار خون متفاوتی دارد آمار میانگین معینی را جهت شناسایی استرس افراد و میزان آن مشخص نکرده اند. از طرفی پاسخ افراد به استرس متفاوت است. در بعضی افراد استرس خود را به صورت سراسیمه، سردرد یا مشکلات شکمی و مزاجی نشان می دهد امّا سایر افراد ممکن است دچار بی خوابی یا عدم اعتماد به نفس شوند. همچنین میزان پاسخ به استرسی در مردان و زنان متفاوت است در حالیکه زنان هنگام استرس عقب نشینی می کنند یا افسرده می شوند، امّا مردان پرخاشگر، تندخو یا معتاد به انجام عملی می شوند.
اندازه گیری استرس در سازمان ها :
شرکت ها و سایر سازمان ها معیارهای کمّی شناخته شده ای از سطح استرس دارند که

عمومی ترین این معیار آمار غیبت از کار است و این درصد غیبت روزانه ی کارکنان از محیط کار را نشان می دهد. امّا نمی توان نتسجه گرفت. که یک شرکت با بالاترین میزان کارگریزی لزوماً پراسترس ترین شرکت است. زیرا برخی صنایع و مشاغل بیشتر در معرضی کارگریزی هستند پس احتمال آسیب دیدگی و صدمه کارکنان مشغول به کار در این صنایع و مشاغل بسیار بالا است. در حقیقت بسیاری از شرکت ها از حضور کارکنانی که دچار استرس هستند رنج می برند این کارکنان بسیار منفعل و خسته هستند و در واقع می توان گفت که حضورشان باغیبتشان هیچ تفاوتی

برروند کاری سازمان ندارد و نکته ی جالب این است کارکنان حضور در محیط کار را، به ماندن در خانه ترجیح می دهند.
تغییر سازمان ها : در سال های اخیر، شرکت های فراوانیف تولیدات و خدمات زیادی داشته اند در حالیکه از لحاظ اقتصادی، هزینه های حاشیه ای را کاهش داده اند. چنین تغییراتی برای بقای یک شرکت بسیار حیاتی است. امّا کارمندان ممکن است فکر کنند. بیشتر و سخت تر از همیشه کار می کنند و با آینده نامعلومی مواجه هستند و باعث استرس شود.
بررسی شرکت ها : رقابت جدید و فشار روی شرکت ها، جهت تولید بیشتر باعث شده است تا، آن ها شیوه هایی را بررسی کنند که کارمندان را تحت استرس قرار می دهد. عمل انعام و مالکیت بین شرکت ها روز به روز با افزایش قابل توجهی انجام می شود و وقتی چنین اتفاقی می افتد اکثر کارمندان شغل خود را از دست می دهند زیرا هدف، ایجاد یک شرکت بزرگ است که یقیناً تعداد مشاغل کلیدی در آن تا دو برابر افزایش می یابد امّا همچنان ایجاد مشاغل اضافی در این شرکت ها اجتناب ناپذیر می باشد.
تغییر عملکرد : شرکت ها برای پیشرفت بیشتر، لازم است با دقت هرچه تمام عملکرد خود را تحت نظر بگیرند که از آن جمله روند کار، شیوه تولید و روش های نگهداری مواد ذخیره است. بسیاری از شرکت ها به مهندسی دوباره ساختارهای خود دست زده اند و کارمندان را درگیر کنترل کیفیت محصول و اطمینان از پیشرفت مداوم کرده اند. معرفی ربات ها به خططوط دستگاه تولید باعث حذف مشاغل دستی شده است در حالیکه مشاغل دستی در گذشته برای تولید بسیار ضروری بوده اند. بطوری که امروزه مشاغل دستی کاربرد کمتری داشته و به تدریج از چرخه ی تولید کنار

گذاشته شده اند.
درک در توان کارمندان : تمام تغییرات در محیط کار از تغییرات فنی، برنامه ریزی، اجرایی و فرهنگی تأثیرات بسیار وسیعی بر روی کارمندان چنین سازمان هایی گذشته است. تعدادی از مطالعات انجام شده نشان می دهد که اگرچه کارکنان با شرایط کنونی سازگار شده اند. امّا لازم است سازمان ها بدانند که آستانه تحمل و قدرت انعطاف پذیری کارکنان تا حدی است. و چنانچه میزان تغییرات و فشار ناشی از آن، بر کارکنان بیشتر از توان آنان باشد. تحمل شرایط جدید محیط بر کارکنان سخت و گاهی غیر ممکن می شود. تغییر وقتی پیش بینی شده باشد استرس کمتری ایجاد می کند از پیشرفت های جدید شرکت خود مطلع شوید. با تکنولوژی جدید آشنا شده و

سعی کنید تا آنجایی که می توانید مهارتهای مختلف را بیاموزید تا از این طریق توانایی خود را گسترش دهید.
کارخانه در شکل
تغییر محل دفاتر :
سعی کنید دفتر خانگی خود را در اتاقی بگذارید که امکانات لازم را دشاته باشد و تا در امکان از اتاق نشیمن و اتاق های خواب دور باشد بنابراین آخر شب می توانید امور کاری را در همان جا بگذارید اکثر افرادی که در خانه کار می کنند پارکینگ یا انباری درون باغ را به عنوان دفتر کار انتخاب می کنند.
امروزه تکنولوژی اطلاعات، با قادر کردن افراد جهت تصمیم گیری درباره چگونگی کار و محل آن امکان انعطاف بیشتری را، در نحوه ی انجام را ایجاد کرده است. افرادی کارشان به اباری بیش از یک کامپیوتر یا یک تلفن نیاز ندارد می توانند به راحتی در سالنهای عمر می مانند سالن فرودگاه و یا حتّی در پشت یک صنولی مشغول به کار شوند. اکنون بسیاری از افراد ترجیح می دهند تا در محیط خانه کار کنند. بدین ترتیب آن ها می توانند بدون هیچ گونه مزاحمتی کار کنند، در حالیکه از استرس در محیط کار نیز پرهیز کرده اند، و از هزینه های مسافرت درون شهری کاسته اند. خرده کاری های روزمره مثل خرید، واریز صورت حساب ها اکنون به طور روزافزونی به وسیله کامپیوتر در دفاتر خانگی انجام می شود.

متنوع کردن مشاغل :
یکی از آثار جانبی تغییرات سریع در محیط کار، ایجاد فرصتی است تا از چند شغل متفاوت در طول عمر لذت ببرید. مردم در زمان های قدیم، شغل یا حرفه ای را می آموختند. تا در طول زندگی کاری خود از آن استفاده کنند امروزه تقاضای کسب مهارت تغییرات چشمگیری کرده است و برای کاهش استرس لازم است سازگاری و انعطاف بیشتری از خود نشان دهید. بنابراین تغییرات را

پیش بینی کرده، و در هنگام لزوم خود را برای آن آماده کنید. اگر لازم است دوباره آموزش ببینید، و به از دست دادن غیر منتظره یک شغل به عنوان یک فرصت نگاه کنید زیرا به شما امکان می دهد که به دنبال شغلی بروید که ممکن است برایتان جالب باشد.

بررسی مشاغل :
بعضی مشاغل به طور ذاتی استرس زاتر از مشاغل دیگر هستند. شغل در سطوح مختلف و در سلسله مراتب یک سازمان، هر یک دارای عوامل استرس زای منحصر به فردی هستند. وقتی می خواهید بدانید که آیا یک شغل برای شما مناسب است یا نه به میزان استرس آن شغل توجه کنید.
سطوح استرس در انوع در انوع مختلف شغل : برای نمونه
نوع مشاغل : حسابداری، بازگانان بازار، مشاوره ی رهن و اجاره و صندوق داران بانک علل مربوط به استرس در شرکت هایی که پول، اصلی ترین محصول آن است، میزان بالای استرس ویژگی دائمی آنهاست. هر چقدر میزان پول بالا می رود استرس روی کارکنان افزایش می یابد.
استرس در مدیریت : مدیران اغلب خود را منزوی می بینند. آن ها اغلب بین برآوردن نیازهای کارمندانشان از طرفی تمایلات مافوقشان از طرف دیگر قرار می گیرند. همچنین آن ها باید درباره ی آینده کارکنان تصمیمات مهمی بگیرند، مدیران نیازمند یکسری مهارتهای انسانی هستند که توزیع آن ها مشکل است. احساس نداشتن چنین مهارتهایی باعث ایجاد استرس می شود زیرا موجب عدم توانایی در تفویض اختیارات، ناتوانانی در جواب نه گفتن به دیگران، احساس دوگانه درباره ی نقش خود و احساس مسئولیتی که بیش از حد توان فرد می باشد.

فشارهای روی یک مدیر : سازگاری با تغییرات، کنار آمدن با بودجه، ایجاد انگیزه در کارکنان، مهلت جلسه گزارش به مافوق.
فشارهای زیاد و مسئولیت های بسیار روی یک فرد، باعث افزایشی میزان استرس او می شود. بسیاری از مدیران، استرس را به عنوان بخشی از زندگی قلمداد می کنند، امّا بدون وقت کافی برای استراحت، استرس می تواند باعث بیماری و حتّی مرگ افراد شود.
استرس بر سطوح دیگر افراد :
کارکنان ردّه ی پایین بخش اداری از احساس مسئوولیت زیاد و عدم کنترل کافی بر روی کارهای زیاد و خسته کننده رنج می برند و دچار استرس می شوند یک کارمند خط تولید ممکن است در نتیجه ی کار بی تحرّک و تکراری، بیمار شود استرس در میان کارگران می تواند ناشی از فاشرهای جسمی ناشی از سختی مشاغل آنان باشد. که از آن جمله انجام کار خطرناک و یا کار در ارتفاع بالا روی یک ساختمان بلند است.
استرس روی یک کارمند دفتری : احساس فقدان جایگاه اجتماعی، عدم کنترل ر.ی حجم کار زیاد کمی تنوع در کارهای روزمره، عدم اطمینان به آینده کاری، عدم انگیزه های حالی.
بسیاری از مشاغل دفتری آنقدر تکراری و ساده هستند که کارکنان رضایت چندانی از آن ندارند. در این گونه مشاغل رده پایین مسئوولیت کاری افراد بسیار کم است و در نتیجه به قوه ی ابتکار و خلاقیت نیازی نیست. بنابراین یکنواختی کار می تواند بسیار تنش زا باشد. ورهایی از این شراط بسیار سخت است.
ارزیابی روابط : روابط ضعیف با همکاران در محیط کار می تواند باعث استرس شود، پس سعی کنید در محیط کار روابطی را برقرار کنید که، به راحتی بتواند مشکلات را شناسایی کرده آن ها را برطرف سازد.

تجربه ی تغییرات : ساختارهای جدید سازمانی تأکید بسیاری روی تیم کاری دارند رشد سریع تکنولوژی اطلاعات با کاهش فعالیت مدیران فرعی به عنوان انتقال دهندگان اطلاعات در سازمان، باعث انزاوی آن ها شده است. تعداد زیاد مدیران و تغییر مداوم آن ها در سلسه مراتب شغلی شرکت، قسمتی از یک روند مرسوم به «هموار سازی» است. استرس در یک شرکت همواره می تواند افزایش یابد زیرا افراد زیادی اهمیت بالای شغل خود را با دیگر همکاران یکسان می بینند و این امر، باعث رقابت بیشتر می شود. کارمندان نسبت به گذشته، سمت شغل خود را نزدیکتر به سمت شغلی همکاران می بینند و نقش این افراد در یک تیم کاری اغلب با یکدیگر تداخل پیدا می کند، موفقیت یک تیم پیشرو و شاد به همکاران اعضای آن تیم بستگی دارد. و اگر این همکاری وجود نداشته باشد اکان ایجاد درگیری و کنش همیشه وجود دارد.
ارزیابی محیط کار :

ساختار یک سازمان و شرایط روزمره محیط کار می تواند، تأثیر مهمی بر روی مسزان استرس داشته باشد. بنابراین با دقت به ارتباطات کاری، توجه کنید تا آنچه شما و همکارانتان را دچار استرس می کند بشناسید. سپس بهترین راه حل را برای کاهش استرس بیابید.
شناخت شرکت خود : آیا با روش کاری شرکت خود موافق هستید؟ آیا ارتباط با سیاستهای ساختاری و سلسله مراتب آن راحت است؟ اگر پاسخ هر یک از این سؤالها منفی است شما در محیطی استرس زا کار می کنید ممکن است به نظر برسد که اگر سازمانی را دوست ندارید آسان ترین راه ترک آن است امّا این انتقال سریع، به خودی خود تنش زاست. بنابراین بهتر آن است که باآگاهی و بینش کافی به شناسایی قسمت های مختلف سازمان بپردازید و چگونگی سازمان دهی و اداره ی آن را، مورد مطالعه قرار دهید، آن گاه متوجه خواهید شد به چه علت سازمان یا قسمتی از آن را دوست ندارید با مسلح کردن خود به تمام حقایق، می توانید در ارائه ی پیشنهادها جهت بهبود مشکلات داخلی سازمان شرکت کنید.
سازگاری با حوادث زندگی : در کنار حوادثی مانند مرگ و میر و طلاق تجربیات دیگری نیز در زندگی هستند که می توانند، استرس بالایی ایجاد کنند، این حوادث شامل نقل مکان، بچه دار شدن، گرفتن کار در یک کشور خارجی و بازنشستگی از کار و ; است. چنین حوادثی باعث تغییرات مهمی در زندگی مانند بر هم ریختن روال عادی کار روزانه و حتّی گاهی منجبر به یک سری جداییها می شود برای کاهش استرس ناشی از این حوادث وانمود نکنید که چنین حوادثی اتفاق نیفتاده است. بلکه سعی کنید از دودلی موجود بکاهید قبل از اشتغال در خارج از کشور، از شغل ها و پست های مربوط دیدن کنید با حکم کردن میزان ساعت کار در هفته به تدریج خود بازنشسته کنید. برای اسباب کشی حداقل یک هفته کار را تعطیل کنید و از تمام مرخصی های باحقوقی وبی حقوق خود استفاده کنید بریا خداحافظی از افراد اهمیت قائل شوید و جهت این امر وقت صرف کنید.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

پروژه دانشجویی مقاله نظریه امامت در ترازوی نقد فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله نظریه امامت در ترازوی نقد فایل ورد (word) دارای 71 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله نظریه امامت در ترازوی نقد فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله نظریه امامت در ترازوی نقد فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله نظریه امامت در ترازوی نقد فایل ورد (word) :

نظریه امامت در ترازوی نقد

ارکان اصلی نظریه

نظریه امامت، از ابتدای تکون تاکنون فراز و نشیب‌های فراوانی را پشت سر نهاده و عالمان و متکلمان شیعه در طول تاریخ، قرائت‌های مختلفی از آن داشته‌اند. لکن یک قرائت خاص همواره رواج و شهرت بیشتری داشته و خصوصاً در عصر حاضر سطره خود را بر تلقی‌های دیگر گسترانده و شکل تفسیر رسمی را پیدا کرده است. ارکان این تلقی خاص به شرح زیر است:

الف) وجود امامان معصوم پس از پیامبر (ص) ضرورت دارد و بر خداوند واجب است برای رهبری و هدایت امت و حفظ شریعت، امامان معصومی را به عنوان جانشینان پیامبر اسلام نصب کند، (اصل وجوب و ضرورت امامت)

ب) خداوند برای دوران پس از پیامبر (ص) دوازده امام معصوم را- که اولین آنها امام علی‌بن‌ابیطالب و آخرینشان حضرت مهدی (ع) می‌باشد- به امامت امت نصب نموده است. (نصب الهی امامان دوازده‌گانه)

ج) امامان معصوم، به دلیل نصب الهی، عصمت و علم مصون از خطا و اشتباه، بر کلیه‌ امور دینی و دنیوی امت، ریاست دارند و سخن آنها حجت قاطع است. لکن شأن اصلی آنها تفسیر دین و حفظ شریعت است و اگر به دلیل شرایط خاص جامعه، بر مسند قدرت و حکومت نباشند، مقام مرجعیت دین آنها همچنان باقی است.

د) دوازدهمین امام، به دلیل بی‌لیاقتی مردم و تهدید دستگاه حکومتی و خوف شهادت، به فرمان الهی و تا مدتی نامعلوم، غایب شده است و در آخر الزمان ظهور می‌کند تا همه‌ دنیا را از ظلم و فقر و فساد و گمراهی نجات دهد.

در این نوشتار می‌کوشیم تا نشان دهیم که اولاً ادله ارائه شده برای اثبات نظریه امامت ناتمام است، ثانیاً ناسازگاری درونی، این نظریه را رنج می‌دهد و ثالثاً شواهد و قرائنی وجود دارد که این نظریه را نقض می‌کند. از آنجا که متکلمان شیعه، امامت را استمرار نبوت می‌دانند، مجبور می‌شویم بحث خود را از فلسفه نبوت آغاز کنیم.

فلسفه نبوت

در بحث فلسفه نبوت، دو سئوال مهم مطرح می‌شود. نخست آنکه چرا خداوند پیامبران به سوی بشر فرستاده است، دوم آنکه آیا بعثت پیامبران، ضرورت دارد یا اینکه پیامبران، موهبتهای الهی هستند و در ارسال آنها به سوی بشر، وجوب و ضرورتی رد کار نبوده و نیست. پیداست که برای یافتن پاسخ سئوال اول، می‌توان به تعالیم پیامبران و کتابهای آسمانی آنها رجوع کرد و فهمید که هدف و غرض خداوند از ارسال رسل چه بوده است. اما در مورد سئوال دوم، کار به این سادگی و آسانی نیست. اگر قائل به وجوب و ضرورت نبوت باشیم، باید با دلیل عقلی و پیشین (بدون استفاده از تعالیم پیامبران) این مدعا را اثبات کنیم.

متکلمان شیعه قائل به وجوب و ضرورت بعثت پیامبران هستند و این ضرورت را مقتضای حکمت الهی و قاعده لطف می‌دانند. ما در اینجا از میان ادله متعددی که در اثبات این مدعا اقامه شده است، دو نمونه را آورده و به نقد و بررسی آنها می‌پردازیم و معتقدیم که با مبانی ارائه شده در این نقدها، همه‌ ادله ضرورت نبوت را می‌توان نقد کرد.

دلیل اول (مقتضای حکمت الهی)

این دلیل بر مبنای نقصان علم و دانش بشری و عدم کفایت عقل انسان در شناخت راه کمال و سعادت اقامه شده است:

«الف. خدای متعال انسان را برای تکامل اختیاری آفریده است.

ب. تکامل اختیاری درگرو شناخت صحیح راجع به سعادت و شقاوت دنیا و آخرت است.

ج. عقل انسان برای چنین شناختی کفایت نمی‌کند.

نتیجه این مقدمات این است که حکمت خدای متعال اقتضاء دارد که برای اینکه نقض غرض از خلقت انسان پیش نیاید، خدا راه دیگری (وحی) در اختیار انسان قرار دهد تا از آن راه پی به سعادت دنیا و آخرت ببرد و بتواند کمال اختیاری پیدا کند.[1]»

شبیه همین استدلال، در جای دیگر و با تعابیری متفاوت چنین آمده است:

«1 هدف از آفرینش انسان،‌ حرکت به سوی خدا، بسوی کمال مطلق و تکامل معنوی در تمام ابعاد است.

  1. بدون شک انسان این راه را بدون رهبری یک پیشوای معصوم نمی‌تواند به انجام برساند و طی این مرحله بی‌رهبری یک معلم آسمانی ممکن نیست.

نتیجه: بعثت پیامبران و نصب امامان معصوم بعد از پیامبر اسلام (ص) ضروری است و در غیر این صورت نقض غرض از جانب خداوند لازم می‌آید.» [2]

همانطور که بوضوح معلوم است، اینگونه ادله مدلولی نام دارند و در پی اثبات ضرورت وجود پیشوایان معصوم و معلمان آسمانی (اعم از پیامبر یا امام) رد میان مردم هستند. اما خوب است نگاهی انتقادی به مقدمات این دلیل بیندازیم:

  • درست است که خداوند به دلیل حکیم بودن، کار عبث و بیهوده انجام نمی‌دهد، اما چگونه می‌توان غرض او از آفرینش انسان را به روش عقلی کشف کرد و حتی آنرا به همه انسانها تعمیم داد؟ فراموش نکنیم که ادله اثبات ضرورت بعثت پیامبران، ادله‌ای عقلی و پیشینی هستند. یعنی اولاً مقدمات آنها باید از قبل و به روش عقلی اثبات شده و ثانیاً قبل از بعثت پیامبران هم قابل اقامه باشند
  • . فرض کنیم در زمانی (یا مکانی) زندگی می‌کنیم
  • که خداوند هنوز پیامبری به سوی مردم نفرستاده و یا اینکه ما هنوز خبری از بعثت یک پیامبر نشنیده‌ایم. در چنین فضایی فقط می‌دانیم که خالق ما خدای یکتاست و این خدا حکیم است و کار عبث و بیهوده انجام نمی‌دهد. حال چگونه با تحلیلهای عقلی صرف می‌توان فهمید که غرض خداوند از آفرینش انسان [به عنوان مثال] تکامل اختیاری است، تا بعد از آن بتوانیم حکم کنیم که برای تحقق آن غرض، باید پیامبر هم بفرستد؟
  • لازمه منطقی حکمت الهی این است که از آفرینش هر موجودی (مثلاً انسان) هدفی داشته باشد. اما این هدف می‌تواند مصادیق بی‌شماری داشته باشد و نمی‌توان با دلیل عقلی و پیشین، هدف (یا غرض) خداوند از آفرینش موجودی خاص (مثلاً انسان) را کشف کرد. اندکی تأمل در ادله ضرورت نبوت (مانند دلیل مورد بحث) نشان می‌دهد که این ادلهه از دو پیش فرض تغذیه می‌کنند.
  • اول اینکه قبل از ارسال رسولان الهی و بدون استفاده از تعالیم آنها، با تحلیلهای عقلی محض می‌توان به این نتیجه رسید که انسان برای پیمودن راهی خاص و رسیدن به مقصدی خاص آفریده شده است. دوم آنکه پیمودن این راه (برای رسیدن به هدف آفرینش) در گرو شناخت مجهولانی است که عقل از دست یابی به آنها عاجز است.
  • هیچکدام از این دو مقدمه قابل اثبات نیستند. در مورد غیر قابل اثبات بودن مقدمه اول توضیح مختصری دادیم و تفصیل مطلب را به دلیل وضوحی که دارد، لازم نمی‌دانیم. اما مقدمه‌ دوم نیاز به توضیح بیشتری دارد. فرض کنیم که ما با دلیل عقلی و پیشینی فهمیده‌ایم که غرض خداوند از آفرینش انسان، تکامل اختیاری و یا مثلاً رسیدن به سعادت دنیا و آخرت است.
  • اما چگونه می‌توان نشان داد که عقل انسان برای شناختن و پیمودن راهی که به این هدف منتهی می‌شود، کافی نیست؟ اگر غرض خداوند از آفرینش انسان، تکامل اختیاری باشد، می‌توان گفت که عمل کردن به احکام عقل و فطرت و وجدان و اخلاق، انسان را (حداقل به درجه‌ای از) تکامل می‌رساند و نیازی به رسولان الهی احساس نمی‌شود. حال برای اثبات ضرورت بعثت پیامبران، ابتدا باید نشان داد
  • که کمال مورد نظر خداوند (که انسان را برای رسیدن به آن خلق کرده است) چیزی فراتر از آن است که بتوان با عمل کردن به احکام عقل فطری و اخلاق و وجدان بشری به آن رسید. این مقدمه قابل اثبات نیست و تاکنون نیز هیچ دلیل و برهانی برای اثبات آن اقامه نشده است. اینجاست که دور پنهان این ادله، آشکار می‌شود. بدون استفاده از تعالیم پیامبران، چگونه می‌توان فهمید که رسیدن به کمال مورد نظر خداوند درگروی شناخت حقایقی است
  • که از عهده عقل برنمی‌آید؟ مگر ما مقصد (= کمال مورد نظر خداوند) را از راه عقل و بدون استفاده از تعالیم پیامبران الهی دیده و یا شناخته‌ایم که می‌گوییم با پای عقل و با عمل کردن به احکام عقل و اخلاق فطری و وجدان بشری نمی‌توان به آن رسید؟ حال فرض کنیم که غرض خداوند از آفرینش انسان، پیمودن راهی خاص برای رسیدن به سعادت دنیا و آخرت باشد.
  • اما باز هم می‌توان فرض کرد که عمل کردن به احکام عقل و فطرت و اخلاق و وجدان بشری، انسان را به سعادت دنیا و آخرت می‌رساند و لذا همین احتمال (که کاملاً عقلای است)، ادعای ضرورت نبوت را نقض می‌کند. در اینجا نیز برای اثبات ضرورت بعثت پیامبران، ابتدا باید نشان دهیم که سعادت دنیا و آخرت در گروی ایمان به حقایقی خاص و عمل به وظایفی خاص است که عقل از شناخت آنها عاجز است و عمل کردن به احکام عقل و فطرت و وجدان به تنهایی نمی‌تواند سعادت دنیا و آخرت را برای انسان تأمین کند.

بدون اثبات چنین مقدمه‌ای، دلیل مورد بحث (و ادله مشابه آن) مشتمل بر دور و مصادره به مطلوب می‌شود. اما با دلیل عقلی و پیشینی و بدون استفاده از تعالیم پیامبران نمی‌توان چنین مقدمه‌ای را اثبات کرد. زیرا اگر سخن از سعادت دنیا باشد، پیداست که نیازی به رسولان الهی وجود ندارد و بشر با بکارگیری عقل و دانش و تجربه و با روش آزمون و خطا می‌تواند به تدریج برای خود دنیایی آباد بسازد و اگر سعادت آخرت نیز مطرح باشد، معلوم است که تعیین شرط آن به عهده خداوند است.

اگر خداوند بخواهد شرط سعادت آخرت را عمل کردن به احکام عقل و فطرت و اخلاق و وجدان بشری قرار دهد، پیداست که نیاز ضروری به ارسال رسولان الهی احساس نمی‌کند( زیرا بنا به فرض که مورد قبول متکلمان شیعه نیز هست، عقل قادر به شناخت حسن و قبح اعمال و مصادیق عدل و ظلم است و برای همین حجت باطنی شمرده می‌شود) و اگر بخواهد سعادت آخرت را در گروی شرایطی قرار دهد که عقل انسان از شناخت آنها عاجز است

، لاجرم به طریقی که خود صلاح بداند (مثلاً ارسال پیامبران) آدمیان را با آن شرایط آشنا می‌کند. بنابراین ما با دو احتمال کاملاً عقلایی روبرو هستیم و همین، ضرورت نبوت را نقض می‌کند و کار را به عهده خداوند می‌گذارد تا او چه تصمیمی بگیرد. اکنون شاید آشکار شده باشد که برای فرار از اتهام «تعیین تکلیف برای خداوند» بایستی پیش فرضها و مقدمات ادله ضرورت نبوت، به روش عقلی و پیشین اثبات شوند. در غیر اینصورت، تبرئه شدن از این اتهام ناممکن به نظر می‌رسد.

ممکن است بگویید که ما در همه مواردی که پیش از این آمده با دو یا چند احتمال روبرو هستیم که عقل انسان هیچکدام را نمی‌تواند اثبات کند و یا ترجیح دهد و اتفاقاً به همین دلیل، لازم است پیامبرانی از طرف خداوند مبعوث شوند و به ما بگویند که کدام احتمال، صحیح و مورد نظر خداست تا ما از حیرت و سرگردانی نجات یابیم و تکلیف خود را بدانیم. پاسخ ما این است که حکم عقل (برای خروج از حیرت و معلوم شدن تکلیف) این نیست

که باید پیامبرانی مبعوث شوند تا به آدمیان بگویند کدام یک از آن احتمالات صحیح است. آنچه عقل بدان حکم می‌کند این است که اگر احتمالاتی که لازمه منطقی آنها ارسال رسولان الهی است درست باشد، خداوند حتماً رسولانی را به سوی بشر می‌فرستد و اگر نفرستد، معلوم می‌شود که ضرورتی در کار نبوده است. اما این حکم ( که مشتمل بر گزاره‌ای شرطی است) با ادعای ضرورت نبوت فاصله‌ای ناپیمودنی دارد.

  • اشکالی که در اینجا مطرح می‌کنیم، ممکن است تکرار اشکال قبلی محسوب شود. لکن به نظر ما چنین نیست و قصد ما نگاه کردن به دلیل مورد بحث، از زاویه‌ای دیگر است. توضیح اینکه در مقدمه دوم این دلیل سخن از «سعادت و شقاوت دنیا و آخرت» آمده است. پیش فرض این مقدمه، توانایی عقل در اثبات معاد، بدون استفاده از تعالیم رسولان الهی است. در این مورد سه نکته مهم را باید در نظر داشت.

الف. این پیش فرض، مورد تردید بسیاری از فیلسوفان و متکلمان (خصوصاً در عصر حاضر) قرار گرفته است و قضاوت قاطع در مورد آن مستلزم نگاهی نقادانه و موشکافانه به این ادله و بررسی نقدهای مخالفان و دفاعیات موافقان است.

ب. فرض کنیم وجود جهان آخرت و زندگی پس از مرگ، با دلیل عقلی قابل اثبات باشد. اما مسلم است که عقل انسان، حداکثر می‌تواند وجود معاد (بدون جزئیات آن) را اثبات کند و اثبات وجود دو نوع زندگی پس از مرگ (یکی در بهشت و دیگری در جهنم) از عهده عقل خارج است و لذا قبل از اثبات وجود بهشت و جهنم و اینکه بعضی از انسانها سر از اولی و بعضی دیگر سر از دومی درمی‌آورند، می‌توان سخن از سعادت و شقاوت آخرت زد.

ج. با صرف نظر از نکات فوق، می‌توان فرض کرد که سعادت و شقاوت آخرت، نتیجه عمل کردن و یا عمل نکردن به مقتضای عقل و فطرت و وجدان بشری است. به عبارت دیگر حتی ارگ با دلیل عقلی و پیشین، وجود زندگی پس از مرگ و پاداش و کیفر اخروی در اثر اعمال دنیوی را بتوان اثبات کرد، نتیجه چنین دلیلی بیش از این نمی‌تواند باشد که انسانهای خوب، سعادتمند و انسانهای بد، شقی می‌شوند. لکن این مقدار، برای اثبات ضرروت بعثت پیامبران کافی نیست.

زیرا شناخت خوب و بد و یا عدل و ظلم از عهده عقل بر‌می‌آید. لذا مقدمه دوم (با فرض صحت) ناتمام است. برای اثبات ضرورت نبوت، ابتدا باید اثبات کنیم که رسیدن به سعادت آخرت، علاوه بر عمل کردن به احکام عقل و اخلاق و وجدان، شرایط دیگری هم دارد که شناخت آنه از عهده عقل بشر بیرون است. اثبات این مدعا، عقل (وجدان استفاده از تعالیم انبیاء) کاری است کارستان، که تاکنون هیچ فیلسوف یا متکلمی از عهده آن برنیامده است.

  • حال فرض کنیم که با دلیل عقل و پیشین فهمیده‌ایم که غرض خداوند از آفرینش انسان، تکامل اختیاری و رسیدن به کمال معنوی است و برای این منظور، باید از راهی خاص رفت و به حقایقی خاص ایمان آورد و به وظایفی خاص عمل کرد که عقل انسان به تنهایی هیچکدام از اینها را نمی‌تواند کشف کند.
  • اما آیا با مفروض گرفتن این مقدمات، می‌توان ضرورت بعثت پیامبران را نتیجه گرفت؟ به نظر ما پاسخ باز هم منفی است. آنچه از این مفروضات و مقدمات می‌توان نتیجه گرفت جز این نیست که خداوند حتماً باید انسان را در شناخت راه و مقصد یاری و هدایت کند تا نقض غرض پیش نیاید. اما هدایت می‌تواند به راههای مختلف انجام پذیرد و بعثت پیامبران تنها راه ممکن نیست.
  • خداوند می‌تواند از راههای دیگری- مثلاً هدایت باطنی- انسانها را هدایت کند و به کمال مطلوب برساند، همانطور که پیامبران را اینگونه هدایت کرد (یعنی برای هدایت پیامبران، پیامبر نفرستاد) و چون چنین است، دیگر نمی‌توان سخن از ضرورت نبوت گفت. ممکن است بگویید که همه انسانها ظرفیت و قابلیت هدایت باطنی را ندارند.
  • اما اولاً «داد حق را قابلیت شرط نیست» و ثانیاً ظرفیت و قابلیت را هم خدا می‌دهد و ثالثاً انسانها با قابلیتهای مختلف، بهره‌های مختلفی از هدایت باطنی می‌برند و خداوند نیز هر کس را به اندازه ظرفیتی که به او داده است هدایت می‌کند، همانطور که در داستان بعثت پیامبران نیز چنین است. یعنی هر انسانی به اندازه ظرفیت و قابلیتی که دارد،
  • از تعالیم پیامبران استفاده می‌کند. باز هم برای اثبات ضرورت بعثت پیامبران، ابتدا باید ثابت کنیم که هدایت باطنی انسانها توسط خداوند، محال است. در غیر اینصورت، قائل شدن به ضرورت نبوت، تعیین تکلیف کردن برای خداست و این با ادب بندگی منافات دارد. تذکر یک نکته نیز ضروری می‌نماید و آن اینکه اگر به هر دلیلی فهمیده باشیم
  • که هدایت شدن ما توسط خداوند، ضرورت دارد و از طرفی مشاهده کنیم که خبری از هدایت باطنی (خواب، الهام، مکاشفه و …) نیست، می‌توانیم نتیجه بگیریم که یا زمان مورد نظر خداوند برای آغاز هدایت باطنی نرسیده است و یا اینکه خداوند قصد دارد پیامبرانی را برای هدایت ما مبعوث کند و شاید زمان مورد نظر خداوند برای بعثت پیامبری الهی نیامده است. یعنی باز هم نمی‌توان حکم به ضرورت نبوت داد. زیرا با دو احتمال مواجه هستیم که معلوم نیست کدام یک تحقق می‌یابد.
  1. اگر این دلیل درست باشد و بنا به مقتضای حکمت الهی، ارسال پیامبران از سوی خداوند ضرورت داشته باشد، لازمه منطقی آن این است که در هر عصری صدها هزار پیامبر مبعوث شود، بطوری که در هر منطقه‌ای از مناطق روی کره‌ زمین یک پیامبر وجود داشته باشد تا مردم سراسر جهان همواره بتوانند بطور مستقیم و بدون واسطه از هدایتها و راهنمایی‌های پیامبران بهره‌مند شوند. در حالی که در هیچ عصری چنین نبوده است. حال آیا بر طبق مقدمات دلیل مذکور، خداوند در بسیاری موارد، خلاف حکمت عمل نکرده و مرتکب نقض غرض نشده است؟ این اشکال از طرف برخی عالمان شیعه بدین نحو پاسخ داده شده است:

«اولاً آنچه گفته می‌شود که انبیاء در منطقه خاصی… مبعوث شده‌اند سخنی صواب نیست. چرا که خود قرآن صریحاً می‌گوید: امتی نبود مگر آنکه در میان آن امت نذیر و هشدار دهنده‌ای فرستاده شد … ثانیاً مقتضای حکمت خدا این است که راهی بین خدا و انسان باشد که انسانها با استفاده از آن راه بتوانند حقایقی را که برای شناخت راه کمال نیاز دارند بشناسند. ولی مقتضای حکمت این نیست که حتماً همه انسانها از این راه بهره‌ ببرند

. شاید انسانهایی نخواهند از این راه استفاده کنند و این عدم استفاده، مربوط به سوء اختیار خودشان باشد و اصلاً شاید کسانی علاوه بر اینکه خودشان از این راه بهره‌گیری نمی‌کنند، مانع استفاده دیگران هم بشوند … در چنین مواردی گناه این محرومیت از نبوت به گردن اشخاص مانع است و از طرف خدا کوتاهی نشده است». [3]

اما این پاسخ قانع کننده نیست. زمان پیامبر اسلام (ص) را در نظر بگیرید. در آن زمان که ایشان مشغول هدایت مردم عربستان بودند، راهنما و هدایتگر میلیاردها انسان دیگر در صدها کشور از قاره‌های آمریکا، اروپا، آفریقا، اقیانوسیه و حتی بقیه کشورهای آسیا مانند چین، ژاپن، کره، مالزی، اتحاد جماهیر شوروی و دهها و صدها جزیره‌ای که در اقیانوسه و دریاهای دور افتاده زندگی می‌کردند چه کسی بود؟ کدام پیامبر آنها را به راه راست (یا راه کمال) هدایت می‌کرد؟

شاید در هر یک از این مناطق،‌ درگذشته‌های دور پیامبری مبعوث شده بود- و آیه قرآن هم بیش از این نمی‌گوید- اما حداقل در زمان بعثت پیامبر اسلام (ص) در هیچکدام از این مناطق پیامبری وجود نداشت و تعالیم پیامبران پیشین هم بنا به ادعای شیعه و سنی تحریف شده بود و بنابراین بر طبق ادله ضرورت نبوت، نیاز ضروری به پیامبر جدید وجود داشت. اما چرا در هیچکدام از آن مناطق پیامبری نیامد و عملاً نسلهای بسیاری از انسانها در اکثر نقاط کره زمین از تعالیم پیامبران محروم ماندند؟

چطور ممکن است سوء اختیار آنها باعث محرومیتشان شود؟ سوء‌ اختیار هنگامی معنا می‌دهد که خداوند پیامبری برای آنان بفرستد و آنها به اختیار خود، دعوت پیامبر را نپذیرند و به او پشت کنند. در حالی که مردم آن مناطق (در زمان پیامبر اسلام) با پیامبری روبرو نشده‌اند تا در اثر سوء اختیار، از نعمت هدایت‌های الهی محروم شوند. اما ایجاد مانع از طرف دیگران (مخالفان و دشمنان پیامبر)‌ نیز توجیه موجهی نیست.

 

اگر سئوال این باشد که چرا (به عنوان مثال) تعالیم پیامبر اسلام به سراسر جهان گسترش نیافت و عده‌ زیادی از مردم در مناطق دیگر کره‌ زمین از تعالیم او محروم ماندند، در این صورت شاید بتوان گفت که یکی از عوامل آن ایجاد مانع از طرف مخالفان و کارشکنی‌های دشمنان پیامبر بود. اما سئوال ما این نیست، سئوال ما این است که چرا خداوند (در همان زمان) برای مردم نقاط دیگر نیز پیامبر نفرستاد. آیا می‌توان گفت عده‌ای مانع ارسال رسولان الهی در آن مناطق شدند؟

آیا می‌توان گفت در آن مناطق، عده‌ای منتظر بعثت پیامبری بودند تا بلافاصله او را به قتل رسانده و نقشه‌های خداوند را نقش بر آب کنند؟ و آیا خداوند چنین تهدیدی را در مقابل خود می‌دید و برای همین از نقشه‌های خود صرف نظر کرد؟ می‌بینیم که متوسل شدن به « ایجاد مانع از طرف دشمنان» مشکل ضرورت تعدد پیامبران را حل نمی‌کند.

چرا که خداوند، خود باید به فکر این مشکل باشد و نگذارد مخالفان و ستمگران، مانع رسیدن پیام الهی به گوش انسانهای دیگر شوند. درست است که هدایت الهی نباید جبری باشد، اما مقتضای برهان مورد بحث (و هر برهانی که بخواهد ضرورت نبوت را اثبات کند) این است که تعالیم الهی باید به هر وسیله‌ ممکن- مثلاً پیامبران متعدد- به گوش همه‌ انسانها برسد و آنگاه انسانها مختار باشند که راه راست را انتخاب کنند

یا طریق ضلالت و گمراهی را در پیش گیرند. فرض کنیم در زمان پیامبر اسلام (ص) عده‌ای کارشکنی می‌کردند و مانع گسترش تعالیم او به نقاط دیگر می‌شدند. اما آیا خداوند نمی‌توانست برای خنثی کردن کارشکنی‌های مخالفان، در نقاط دیگر کره زمین هم پیامبرانی مبعوث و مردم آن نقاط را نیز به راه راست هدایت کند؟ مگر غرض خداوند از آفرینش مردم نقاط دیگر جهان، رساندن آنها به کمال نبود و مگر آنان برای رسیدن به کمال، نیاز ضروری به هدایتها و راهنمایی‌های پیامبران الهی نداشتند؟ اگر واقعاً:

«مقتضای حکمت خدا این است که راهی بین خدا و انسان باشد که انسانها با استفاده از آن را ه بتوانند حقایقی را که برای شناخت راه کمال نیاز دارند بشناسند.»[4]

این راه نباید فقط برای عده‌ای در عربستان باز شود. بلکه برای مردم تمام نقاط دیگر جهان هم باید چنین راهی باز باشد. درحالی که هیچگاه چنین نبوده است و در طول تاریخ، همواره اکثریت قریب به اتفاق مردم جهان، از وجود پیامبران الهی و تعالیم آنان محروم بودند. از اینها گذشته فرض کنیم که مخالفان و ستمگران، مانع گسترش تعالیم پیامبران نمی‌شدند،

اما آیا در آن زمان، امکان عملی گسترش این تعالیم به سراسر جهان بطوری که در تمام کشورهای جهان، مردم هر شهر و روستایی عین این تعالیم را بدون کوچکترین تحریف و کم و زیاد شدن دریافت کنند- وجود داشت؟ آیا در هزار و چهارصد سال پیش – که وسایل مسافرت جز اسب و شتر و قایقهای بادی و پارویی چیز دیگری نبود- امکان مسافرت پیامبر به صدها کشور درو افتاده مانند کانادا، نیوزلند،

ژاپن، چین، آلمان و … بود؟ وانگهی مگر مسافرت به تنهایی کافی است؟ پیامبر باید در هر کدام از آن کشوره چندین سال اقامت کند تا مجموعه تعالیم اسلام را به گوش همه برساند. آنگاه حساب کنید برای اینکه پیامبر به تمام مناطق دنیا مسافرت کند و تعالیم اسلام را به گوش همه مردم جهان برساند به چند صد سال عمر نیاز دارد؟ اگر وظیفه گسترش تعالیم پیامبر در سراسر جهان را به عهده پیروان او بگذارید باز هم مشکل حل نمی‌شود. چرا که اولاً تعداد اصحاب و پیروانی که تعالیم پیامبر را بطور کامل و صحیح یاد گرفته‌اند (مانند سلمان و ابوذر) بسیار کم است

در حالی که برای این منظور نیازمند دهها و صدها هزار انسان تعلیم یافته هستیم که باز هم در یک زمان کوتاه رسیدن به این هدف ممکن نیست و در دراز مدت هم مشکل محرومیت بسیاری از انسانها به قوت خود باقی می‌ماند. ثانیاً اصحابی که به عنوان شاگرد و نماینده پیامبر به نقاط دیگر کره زمین سفر کرده‌اند چگونه به مردم آن نقاط اثبات کنند که در فلان منطقه پیامبری مبعوث شده است و ما شاگردان و نمایندگان او هستیم

و آمده‌ایم تا از طرف او شما را به راه راست هدایت کنیم؟ اگر مردم از این نمایندگان، معجزه بخواهند و اینان از آوردن معجزه عاجز باشند- که البته عاجز هم هستند- تکلیف چیست؟ مگر نباید و حیاتی بودن این تعالیم به مردم اثبات شود تا هم مردم را جذب کند و هم راه عذر و بهانه را به روی مخالفان ببندد و حجت را بر آنها تمام کند؟ ثالثاً اگر به ادله عقلی ضرورت عصمت پیامبران و امامان توجه کنیم، خواهیم دید که متوسل شدن به نمایندگان و شاگردان پیامبر یا امام معصوم در تناقض با آن ادله است. چرا که شاگردان و نمایندگان، معصوم نیستند

و ممکن است در درک و فهم این تعالیم و یا ضبط و نگهداری آن در حافظه و انتقال آن به دیگران، مرتکب خطا و سهو (وحتی خیانت) شوند. ممکن است بگویید که نیازی به معصوم بودن شاگردان و نمایندگان پیامبر نیست. پیامبر، خودش آنها را کنترل می‌کند و خطاها و اشتباهات آنها را تصحیح می‌نماید. اما این راه حل نیز عملی نیست و کنترل صدها هزار نماینده در سراسر جهان، توسط یک نفر (یعنی پیامبر) محال است.[5]

عده‌ای مشکل ضرورت تعدد را به گونه‌ای دیگر پاسخ داده‌اند. گفته‌اند که ادله ضرورت نبوت فقط این مطلب را ثابت می‌کنند که حکمت الهی، اقتضای ارسال رسل را دارد، اما به شرطی که شرایط و زمینه‌های آن مساعد باشد و موانعی هم رد کار نباشد.

[1]. مصباح یزدی، محمد تقی: راهنماشناسی، ص 320 همچنین رجوع کنید به: فیض کاشانی: علم الیقین، ج 1، باب الاضطرار الی الرسل.

[2]. مکارم شیرازی، ناصر: پنجاه درس اصول عقاید، ص 241، نقل به مضمون.

[3]. مصباح یزدی، محمد تقی: راهنما شناسی، ص 46

[4]. همان

[5]. در نامه‌ای که به آقای جعفر سبحانی داده‌ام، توضیحات بیشتری در این مورد آورده‌ام. رجوع کنید به صفحات       از همین کتاب.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<      1   2   3   4   5   >>   >