مقاله راهکارهایی علمی برای تقویت روحیة مذهبی کودکان تحت word
نوشته شده به وسیله ی ali در تاریخ 95/9/11:: 5:5 صبح
مقاله راهکارهایی علمی برای تقویت روحیة مذهبی کودکان تحت word دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد مقاله راهکارهایی علمی برای تقویت روحیة مذهبی کودکان تحت word کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی مقاله راهکارهایی علمی برای تقویت روحیة مذهبی کودکان تحت word ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن مقاله راهکارهایی علمی برای تقویت روحیة مذهبی کودکان تحت word :
راهکارهایی علمی برای تقویت روحیه مذهبی کودکان
از شگفتیهای دنیای کودکان، ایمان و باورهای مذهبی آنهاست. کودک، فطرتی خداآشنا دارد، از آن جهت که نفخه ای از روح خدا در ذات اوست. مبانی بسیاری از باورهای مذهبی در درون او وجود دارد که با اندک تذکری از والدین و مربیان و با یافتن مصداقهایی در جهان خارج می کوشد آن را بپذیرد و خود را با آن تطابق دهد. شک نیست که معنی و مفهوم مذهب و تعالیم آن بسیار و در برگیرنده همه جوانب حیات انسان است ولی کودک از مذهب آن چیزی را می پذیرد که متناسب با خواسته های او و مبتنی بر مشاهدات، تجارب و یافته های شخصی اوست. به تدریج که رشد کودک بیشتر شده و آگاهیهای او افزایش می یابد . دامنه ارتباط او با مذهب بیشتر شده و موجبات پیدایش حالاتی را در او فراهم می آورد که می توان نام آن را «حالات مذهبی» نامید.1
حال باید به این پرسش، پاسخ گفت که برخورد پدران و مادران با چنین ذخایر بزرگ معنوی چگونه باید باشد و نقش آنها در پرورش صحیح رفتارهای مذهبی کودکان چیست؟
ما در اینجا برای پاسخ به این سئوال اساسی، تنها به گوشه ای از این مسئولیت بزرگ اشاره می کنیم و راهکارهای عملی در جهت پرورش هرچه بیشتر این فطرت پاک خدا آشنا را تنها در محدوده سنی، از هنگام تولد تا قبل از بلوغ شرعی کودک بررسی می کنیم.
تربیت کودک در فاصله تولد تا قبل از بلوغ شرعی را تحت عنوان تمهید یعنی آماده سازی برای ورود در قلمرو اصلی تربیت می نامند. تمهید خود به دو مرحله تقسیم می شود: 1 مرحله اول: تا سن7 سالگی 2 مرحله دوم: از7سالگی تا بلوغ شرعی
که هرکدام از این مراحل، روشهای تربیتی خاص خود را می طلبد.
مرحله اول
ویژگی اساسی هفت سال اول زندگی به لحاظ تربیتی، رها گذاشتن کودک و حاصل آن «بازی» است. چنان که در روایت آمده است: «فرزندت را واگذار تا به مدت هفت سال بازی کند.»1 اهمیت تربیتی بازی، بسیار حایز اهمیت است. بازی زمینه کنترل بدنی کودک را فراهم می آورد و در عین حال در رشد شخصیت کودک نقش اساسی دارد. بازی همچنین در تحول اجتماعی کودک، قدرت شگرفی داشته و باعث پیشرفت زبان و روابط اجتماعی او می گردد و در شکوفایی خلاقیت کودک، تأثیر تعیین کننده ای دارد. بازی والدین و بزرگسالان نیز با کودک، آثار و نتایج خاصی دارد که در بازی کودکان و همسالان با هم می توان این آثار را یافت. از جمله اینکه او در بازی با والدین می تواند زبان و استعمال صحیح واژه ها را فرابگیرد و نیز در این بازی، احساس حرمت و عزت ویژه ای می کند.
علاوه بر بازی در مرحله اول تربیت کودک باید اصول و روشهای زیر را نیز به کار بست:
1 اصل اول:
باید ظواهر کودک را به سمت گفتارها و رفتارهای مطلوب سوق داد. مثلاً در مورد کودک گوشه گیر و ساکت، مقتضای تغییر ظاهر درباره او آن است که بی تحرکی او را به تحرک تبدیل کنیم.
در مورد اصل اول می توان از روش تلقین استفاده کرد. عموماً تلقین کودک به خود در پی تلقین دیگران به وی پدیدار می شود. مثلاً پدر درباره فرزند خود، خطاب به خود و یا خطاب به دیگران می گوید که او خوراکی هایش را با دوستانش تقسیم می کند یا از تاریکی نمی ترسد. یا کودک را در معرض انجام عملی قرار دهیم تا از این طریق، حالات درونی خوبی در وی ظاهر شود. مثلاً پولی را به کودک بدهیم و بگوییم آن را به فقیر بدهد تا با این عمل، انگیزه و کشش کمک به دیگران در وی پدیدار گردد.
2 اصل دوم:
اصلاح شرایط و روشهای زمینه سازی، تغییر موقعیت و اسوه سازی: برطبق این اصل باید به جای تمرکز بر خود کودک و رفتارهای او، نظر به پیرامون او انداخت و روابط او را با محیط و عوامل محیطی مورد تغییر قرار داد. کودک به رنگ پیرامون خویش می گراید و با تغییر پیرامون وی، خود او نیز دگرگون می شود. اگر پدر و مادر، بنا را بر حبس نگذارند، ناگزیر کودکشان هم شاهد بدکرداریها خواهد بود و هم مستمع دشنامها. در اینجا وظیفه پدر و مادر چیست؟ در این خصوص روشهای تربیتی خاصی وجود دارد که در نظام تربیتی اسلام با حساسیت کاملی مورد توجه قرار گرفته است.
روش تربیتی اول، روش زمینه سازی است. زمینه سازی دو وجه دارد که یکی ناظر به فراهم آوردن شرایطی است که احتمال بروز رفتارها و حالات مطلوب را بالا برده و از به وجود آمدن شرایطی که منجر به بروز رفتارها و حالات نامطلوب می شود ؛ جلوگیری می کند . و دیگری، پیشگیری است. پیشگیری در قرآن بسیار مورد توجه قرار گرفته تا، هرجا امکان لغزشی هست اعم از لغزشهای اخلاقی، عقیدتی و اجتماعی، از آن جلوگیری شود. به طور مثال در مسایل اخلاقی یکی از مواردی که درباره آن پیشگیری به کار رفته، امور جنسی است. در سوره نور، دستور العملی در رابطه با کودکان نابالغ داده شده که آنها برای داخل شدن به اتاق والدین، باید در سه وقت اجازه بگیرند: قبل از نماز صبح، بعدازظهر به هنگام استراحت و پس از نماز عشاء به هنگام خواب.
روش تربیتی دوم، تغییر موقعیت است. تغییر موقعیت از حیث موقعیت زمانی، مکانی و اجتماعی همه قابل توجه است. مثلاً با تغییر و تنظیم ساعات خواب می توان کودک را سحرخیز بارآورد و بدین ترتیب، آثار نامطلوب دیر خوابیدن و دیر بیدار شدن را از وی زدود. همچنین از جهت موقعیت مکانی، قرار دادن کودک در محیطهای وسیع و روبرو ساختن او با ابزار، اشیا، گیاهان و حیوانات مختلف، آثار عاطفی برجسته ای به بار می آورد.
روش تربیتی سوم، اسوه سازی است. اسوه و الگو در این سنین از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا کودک به سبب تقلید از آداب، حرکات و رفتارهای والدین , بزرگسالان و همبازیها، همواره چشم به اسوه ها و الگوها دارد. اسوه های مطلوب را باید در معرض دید کودک قرار داد و الگوهای نامطلوب را اگر نتوان حذف کرد باید مورد توضیح و تبیین قرار داد و جهت نامطلوب شمردن آنها را برای کودک باز گفت.
3 اصل سوم:
مبالغه در پاداش و عفو فضل:
کودک مفهوم دقیقی از مجازات و عدل نمی داند بنابراین باید از روشهای مبالغه در پاداش که مترادف تشوییق بوده و مظهر فضل و رحمت می باشد بسیار استفاده کرد. فضل ایجاب می کند که اولاً حد بالا معیار باشد، نه حد پایین و ثانیاً نقایص نادیده گرفته شود و عمل «حسن» همچون «احسن» به حساب آورده شود و پاداشی که به آن تعلق می گیرد فراتر از میزان آن و بنابراین بلاحساب باشد. همچنین در خطاهای کودک تنها به تذکر اکتفا نمود.
4 اصل چهارم:
عزت: باید احساس عزت را در کودک گسترش داد و او را از احساس ذلت محافظت نمود. در این باره توصیه ها و روایات بسیار آمده است: «کودک را به نامی نیکو نامگذاری کنید و هنگامی که به مجلس شما می آید، برای او جا باز کنید و به او روی ترش نکنید.»2
5 اصل پنجم:
تذکر و روش موعظه حسنه: اگر کودک بارها آنچه را گفته شده، فراموش کند، نباید بی طاقت شد و لذا تذکر و یادآوری مکرر درخواستها به کودک ضرورت می یابد. روش موعظه حسنه باید به دو صورت «یادآوری نعمتها» و «عبرت آموزی یا قصه گویی» به کار گرفته شود. در شیوه یادآوری نعمتها، مربّی باید تنگناها و گشایش های زندگی متربّی را در خاطر او زنده کرده و او را برای به ثمر رساندن گشایشها و نعمتهایی که در اختیار اوست فراخوانده و به راه اندازد. قصه گویی نیز از گسترده ترین روشهای قابل استفاده است و به تناسب صفات و خصوصیاتی که مورد نظر است، باید از قصه ها بهره جست.
6 اصل ششم:
ابراز یا منع محبت: این اصل در هفت سال اول زندگی کودک بسیار مورد تأکید است. در روایات ائمه معصومین از قهر به عنوان مهم ترین روش تنبیهی نام برده شده و استفاده از آن به جای تنبیه بدنی سفارش گردیده است. چنان که امام علی – علیه السلام- به یکی از اصحاب فرمود که در مقام تنبیه فرزندش از او قهر کند و زمان آن را نیز کوتاه در نظر گیرد.3
مرحله دوم
کودک از هفت سالگی، تکلیف پذیر می شود و از روایات ما این گونه برداشت می شود که در این سنین باید کودک را با ادب و آداب اسلامی آشنا کرد و او را نسبت به رعایت آنها مکلف ساخت، هرچند هنوز کودک نسبت به حکمت آداب اسلامی، فهم کاملی پیدا نکرده است. کودکی که درباره راست گفتن، دزدی نکردن، ادای امانت دیگران، بدگویی نکردن از دیگران، نماز گزاردن و سایر آداب مورد تکلیف قرار می گیرد و عاداتی کسب می کند، از آسیبهای جدی در حال یا آینده در امان می ماند.
در این مرحله نیز باید اصول و روشهای تربیتی خاصی را علاوه بر روش های تربیتی گفته شده در مرحله اول زندگی کودک، رعایت کرد در این مرحله باید علاوه بر روشهای تربیتی گفته شده در مرحله اول زندگی کودک , اصول خاصی در این رابطه رعایت کرد:
1 اصل اول:
مداومت و محافظت بر عمل و روش فریضه سازی: در این مرحله چون عرصه تکالیف آغاز شده، باید تکالیف محول شده به لحاظ کمیت، مداومت یابد تا او را آماده عمل کند و به لحاظ کیفیت، مورد محافظت و مراقبت قرار گیرد تا او را آماده عمل صحیح گرداند. برای رعایت اصل مداومت و محافظت بر عمل باید از روش فریضه سازی استفاده کرد. فریضه به امری می گویند که دو جنبه «الزامی بودن» حکم، و «رعایت شرایط» معینی برای آن قرار داده شده باشد. «الزامی بودن» بدین معناست که اگر فرد، دستورالعمل معینی را در موعد مقرر آن به انجام نرساند، از ضرورت و وجوب آن کاسته نمی گردد و بنابراین در وقت دیگری باید به عمل درآید و نیز اگر فرد به سبب ناتوانی، قادر به انجام کامل آن نگردد، به هر نحو که بتواند باید آن را تحقق بخشد و اگر این نیز امکان ندارد باید تکلیف دیگری(کفاره) را در عوض آن انجام دهد و اگر در ادای تکلیف، به طور عمد قصور ورزید، باید تاوان آن(کفاره عمد) را بپردازد.این جنبه الزامی روش فریضه سازی است که مداومت را فراهم می آورد.
«رعایت شرایط» بدین معنی است که فرد در انجام تکالیف مورد نظر، باید شرایط و آداب ویژه ای را به کار بندد تا عملش مورد قبول قرار گیرد. این جنبه، تضمین کننده کیفیت عمل اوست و محافظت نسبت به عمل را تأمین می سازد.
کلمات کلیدی :