سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پروژه دانشجویی مقاله تحجرگرایی و روشنفکرنمایی فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله تحجرگرایی و روشنفکرنمایی فایل ورد (word) دارای 33 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله تحجرگرایی و روشنفکرنمایی فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله تحجرگرایی و روشنفکرنمایی فایل ورد (word)

دو جریان تحجرگرایی و روشنفکرنمایی  
پس در جریان تفسیر علمی از دین، تئوریهای فراوانی وجود دارد که عبارتند از:  
راه های رهایی از “تحجرزدگی” و “تجددگرایی”  
روشنفکرنمایی  
وضعیت خانواده در غرب  
علل انحطاط خانواده در غرب  
ما وخانواده  
ساحت فرهنگی:  
ساحت اقتصادی:  
نگاهی به یک ارتباط دوسویه ؛امام خمینی(ره) و استاد شهیدمطهری  
منابع:  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله تحجرگرایی و روشنفکرنمایی فایل ورد (word)

1- سخنرانی تقلید به نقل از اصلاح طلبی، ص 63 – 64، دکتر علی مطهری

2- صحیفه نور، ج 3، ص 41

3- همان، ج نوزدهم، ص 104 و مجموعه آثار، ج بیست و یکم، صص 131 – 148

4- همان ص 112 و مجموعه آثار ج 21 ص 484 – 482

5- نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر، ص 92، چاپ دوازدهم، سال 1368، انتشارات صدرا

6- جاذبه و دافعه علی (ع)، ص 156

7- پیرامون انقلاب اسلامی، ص 21-23

8- پیرامون انقلاب اسلامی، ص 21-23

9- پیام امام خمینی به مناسبت اولین سالگرد شهادت استاد

10- پیام امام خمینی(ره) به مناسبت دومین سالگرد شهادت استاد

11- بیانات حضرت امام(ره) به مناسبت سومین سالگرد شهادت استاد

دو جریان تحجرگرایی و روشنفکرنمایی

توجه به آن چه گذشت می توان گفت دو نگاه متحجرانه و متجددانه به دین و مقوله های دینی، انحرافی عمیق در حوزه اندیشه اصیل و ناب دینی است که یکی پیروانش را در دام افراط، قشری گری و ظاهر پرستی فرو برده، و دیگری حامیانش را به گرداب تفریط و تقلید از غرب انداخته است. رد پای هر دو جریان انحرافی چه کژاندیشی و وا پس گرایی، چه علم زدگی و غرب زدگی که از جهل به حقیقت جامع، دارای مراتب و توانمند دین سرچشمه می گیرد، در تاریخ اندیشه دینی به چشم می خورد، خواه اخباری گری شیعی، و خواه اهل حدیث و حنابله و ظاهریهای اهل سنت باشند و یا کسانی که تقریبا در دو قرن اخیر به نام “روشنفکری”، با دین، ملیت، مذهب، اصالتها و سنتها درگیر شده و مبارزه کردند، و یا کسانی که متعادل تر با پیش فرض “جدایی علم و دین” که خود ارمغان غرب است، به التیام بخشیدن بین دو حوزه دین و دانش، و علم و ایمان پرداخته و در این راستا دچار افراط و تفریط های فراوانی شدند و بهتر است گفته شود که گرفتار التقاط اندیشی گشته و خواستند همه حقایق دینی حتی غیب و ملکوت دین را با علوم تحصیلی و تجربی به تفصیل کشانند و از خودگرایی و قیاس محوری به شدت انتقاد کرده و به تفسیر “پوزیتویسمی” از گزاره های مختلف دینی پرداختند، تا این که به تدریج در دهه شصت، گروهی همه آیات و احادیث و خطبه های نهج البلاغه را تفسیر تجربه گرایانه نموده، و بر زمان به عنوان معیار معصوم، اصالت نهادند و تا آنجا پیش رفتند که در جریان نوسازی و بازسازی منابع دینی به جانشین کردن علم و زمان به جای عقل و اجماع اندیشیدند و برخی دیگر تحت عنوان پرجاذبه “نواندیشی و نوگرایی دینی” به بازسازی دین اهتمام ورزیدند

برخی نیز با تئوری تفکیک، به تفکیک دین از معرفت دینی، برای رسیدن به اهداف خاص یعنی تقدس زدایی و عرفی کردن فهم های دینی، تئوریزه کردن حکومت دمکراتیک دینی، تا نفی حکومت دینی و ثبات زدایی از چهره دین و نفی معرفت و حقیقت دینی، و اعتقاد به پلورالیزم دینی نیز پیش رفتند

با حرکت های فرهنگی و معرفتی، گام به گام زمینه را برای اصلاح گرایی مقبول خود، که در نهایت به “سکولاریسم” پایان می یافت، فراهم نمودند که از آن به ” لیبرالیسم نقابدار” یا “لیبرالیسم منافق” تعبیر می شود. البته فرجام تلخ این جریان فکری و سیاسی، نفی دین و نهادها و حوزه های دینی، و عرفی نمودن و سکولار کردن است که ظهور افراطی تر آن لائیک کردن جامعه ایرانی است

پس در جریان تفسیر علمی از دین، تئوریهای فراوانی وجود دارد که عبارتند از

1- عدم کارایی و توانمندی دین در دنیای جدید

2- عصری کردن فهم دینی و نفی قداست، جامعیت، کمال و ثبات از چهره دین، و عدم دست یابی به معرفت یقینی دین

3- تفسیر دین مبتنی بر روش ریاضی و فیزیک

4- تبیین دین مبتنی بر متد جامعه شناختی – تاریخی دین

5- تفسیر دین بر پایه اندیشه های سکولاریسمی و لیبرالیسمی که تفسیر “اومانیسمی” از دین خواهد بود و ;

به هر حال، در دوره جدید خصوصاً از دهه شصت و هفتاد به این طرف، بالاخص در سال های جدید، با دو عنوان “قرائت های مختلف و متکثر و پلورالیسمی از دین” و اندیشه های نو یا نواندیشی و نوگرایی، حوزه معرفت دینی را غیر تخصصی و عرفی و عامیانه نموده اند تا راه را بر تفسیر عالمانه و کارشناسانه از دین بسته، به تئوری اسلام منهای روحانیت و همسان سازی برداشت های گوناگون – از برداشت بسیار سطحی و غیر علمی تا برداشت های تخصصی از دین – دست یابند و نسل جوان را دچار بدفهمی و کج فهمی و انحراف دینی نمایند که البته این جریان خود، دو دسته دارد

الف- دسته ای که دین گرا، متدین و متعهد هستند، لکن گرفتار انحراف شدند، و زمان و پیشرفت های عصری و تجربی در ذهن و زبان آنها برجسته شده است و ندانسته دین را به پای اقتضائات و پیشرفت های زمان، قربانی می کنند و برای پرهیز از غلتیدن به ورطه تحجر و جمود، به دره خطرناک زمان محوری و علم زدگی گرفتار می آیند

ب- دسته ای که دانسته و عداوت مدارانه، به مبارزه غیر مستقیم و خزنده با دین، ولایت، حکومت و معرفت دینی می پردازند، و نقابدارانه جزو نیزه داران عصر اموی در برابر اسلام ناب علوی و بازی خوردگانی هستند که عده ای را به بازی گرفته و در صدد حاکمیت اندیشه بشری محض اند. البته مؤلفه هایی چون ملیت، ایرانیت، پیشرفت و توسعه، دمکراتیک و; ابزارهای فرهنگی آنان می باشند. در اینجا مناسب است به فرازهایی از جملات شیرین، دلنشین و روشنگر استاد شهید مطهری اشاره ای بشود

” ; قرآن نمی گوید هر چه که سنت است باید بر هم کوبید و هر چه که نو است باید پذیرفت. یک عده هم می گویند نوگرایی، این چطور است؟ نوگرایی هم درست نیست زیرا هر نوعی علامت رشد و تکامل و پیشرفت نیست. هر کهنه ای ابتدا نو بوده است، هر سنت احمقانه ای یک روزی نو بوده است، آیا روز اولی که نو بود درست بود، حالا که کهنه شده است، بد شده است؟ نه روز اولی هم که نو بود، چرند بود، قرآن می گوید حقیقت گرایی با عقل گرایی و منطق گرایی. سنت را با مقیاس عقل و حقیقت بسنج، ببین درست است یا نادرست. اگر درست است گرایش پیدا کن و اگر درست نیست چنانچه همه پدران چند هزار ساله تو هم انجام می داده اند، پشت پا به آن بزن.”

البته ناگفته نماند که نزاع سنت و تجدد یا سنت و مدرنیسم، نزاعی خواندنی و پرفراز و فرود در دوران معاصر و جریان سازیهای فکری فرهنگی آن می باشد که حتی برخی آن را نزاع بین شرق و غرب قلمداد کردند. شرق را مظهر سنت گرایی و غرب را تجلی مدرنیته دانستند و سپس به تحلیل جوامع شرقی و نقد آن و تجلیل از جوامع غربی و تقدیس آنها پرداختند

گرچه عده ای، هم به جوامع سنتی و هم به جوامع صنعتی انتقادهای جدی و معقول نمودند، لکن باید توجه داشت که در ایران متأسفانه به دلیل فقدان زمینه های لازم فرهنگی و سوء استفاده های جریانهای فکری و غرب زدگان و وجود عناصر واپس گرا و قشری، همواره انحراف در طرح چنین مباحثی رسوخ کرده و امروز نیز حتی در حوزه های سیاسی و اجتماعی ما اثر گذارده، به گونه ای که اصول گرایان را در برابر اصلاح گرایان قرار داده است؛ غافل از آن که برخی اصول گرایان از پدیده تلخ تحجر رنج می برند، و برخی از اصلاح گرایان نیز از پدیده تجدد رنجورند، گرچه در میان اصول گرایان، عناصر منطقی، روشنفکر و با بصیرت و در میان اصلاح گرایان نیز عناصر ارزش گرا، متدین و اصولی وجود دارند، لکن هر دو جریان در مجموع دچار چنین آفات فکری، فرهنگی و اجتماعی ای شده اند که باید به پالایش و آرایش فکری خویش بپردازند و از درون، خویشتن را نقد و بازسازی نمایند، تا در چنین شرایط حساس و ظریف فرهنگی و اجتماعی، بتوانند نقش برجسته و شاخص خود را ایفا نموده و از دو عنصر: خلوص و طهارت دین و تفکر دینی و توانمندی و جامعیت دین و اندیشه دینی، دفاع عقلانی و متعهدانه داشته باشند و با مرزبندیها و معیارگراییهای بجا و شایسته، فضای فکری و اجتماعی را شفاف کرده و از هرگونه سقوط و انحراف بینشی و ارزشی جلوگیری کنند

البته در این جا لازم است که به برخی مؤلفه های انحراف، چه در سیمای جمود و تحجر و چه در چهره التقاط و تجدد، از گذشته دور تاکنون توجه گردد که فهرست گونه بیان می شود تا برای اصحاب خرد و قلم، بستر تحقیق و تأمل فراهم آید

 1- جهالت به اصالتها، عمق دین و اندیشه دینی

2- ایجاد انحراف در حوزه دین، با تبدیل عنصر “امامت دینی” به “خلافت” و سپس “سلطنت دینی”

3- فرقه سازیهای کلامی و سیاسی، یا کلام سیاسی از سوی امویان و ;

4- تهاجم فرهنگی، تبلیغاتی و روانی گسترده از صدر اسلام تاکنون با شیوه های متنوع به اسلام ناب محمدی (ص)

5- نفوذ جریانهای بیرونی در ساحتهای دینی به صورت پالایش نشده

6- گرایش اخباری گری در تفکر شیعی، که البته بزرگانی به ستیز عالمانه با آن پرداختند

7- نفوذ اندیشه خارجی گری به صورتهای مختلف در عرصه تفکر و معرفت دینی

8- گرایش علم پرستانه و زمان پرستانه در تفسیر دینی

9- تأویل گرایی های افراطی در حوزه های دینی

10- تهاجم تئوریک با روش لیبرالیسمی و پوزیتویسمی به اندیشه ناب دینی و ;

حضرت امام خمینی (ره) در این باره می فرمایند

“ما باید سعی کنیم حصارهای جهل و خرافه را شکسته تا به سرچشمه زلال اسلام ناب محمدی (ص) برسیم.”

راه های رهایی از “تحجرزدگی” و “تجددگرایی”

با تحلیل مفهومی و تاریخی “تحجرگرایی” به این نتیجه می رسیم که اولاً؛ تحجر در دو ساحت فکری، علمی و ساحت فعلی، عینی تجلی می یابد. ثانیاً؛ به دو قسم کلی تقسیم پذیر است

الف- تحجرگرایی سنتی که به نام تقدس و تحفظ دین، مانع پویایی و کارآمدی و خلوص دین و دینداری می شود

ب- تحجر گرایی مدرن که به نام تجدد طلبی، بازسازی دین، سازگارکردن دین با ترقی و پیشرفت و آشتی دادن دین با علم، دین را به قربانگاه مدرنیته و تجددخواهی فرستاده و با تقسیم نگاه دینی به برون دینی و درون دینی و تفکیک حوزه های دینی و آموزه های اسلامی از هم، یعنی جدا انگاری ساحات عقاید، اخلاق، احکام و تقسیم دین به گوهر، صدف، حداقلی و حداکثری در برآورده کردن نیازها و انتظارات بشر و طرح دین اخروی نه دنیوی و قرائت پذیری دین و تفسیرهای هرمنوتیکی از آن، در حقیقت به تقطیع دین پرداخته و دین را در دو محور، آسیب پذیر می کند

1- محور توانایی و کارآمدی

2- محور خلوص و ناب بودن

و این در حالی بود که استاد مطهری با تکیه بر دو عنصر توانمندی و خلوص و کارآمدی و زلالیت دین و معرفت دینی، توانستند بین اسلام و اقتضائات زمان به گونه ای گره زنند که تفکر دینی نه گرفتار تحجر قدیم شود و نه جدید، نه در دام التقاط قدیم افتد و نه جدید و در این مسیر و بستر، استاد از اصول و داده های بنیادین و کلیدی استفاده می کردند که در حقیقت راه های برون رفت و رهایی تفکر دینی از گرداب تحجرگرایی و گرداب تجددزدگی است که عبارتند از

1- اعتقاد به بازسازی تفکر دینی نه بازسازی دین؛ یعنی تلاش و مجاهده در برای احیای اندیشه اسلامی در دو بعد پیرایش (سلبی) و آرایش (ایجابی) که این همانا کاری امامتی و ولایتی، و زمینه ساز احیای همه جانبه دین در دو بعد علمی و عینی است که به دست “محیی دین” و “مصلح اجتماعی” یعنی یادگار خدا، امام زمان (عج) انجام می پذیرد تا “تربیت” و “عدالت” دینی در جامعه سازی قرآنی تحقق یابد

2- آمیختگی دین با سیاست و حکمت دینی با حکومت دینی در جهت تحقق فلسفه عملی و اجتماعی اسلام

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :