سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پروژه دانشجویی مقاله جایگاه امّالقضایا (اصل امتناع تناقض) در میا

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله جایگاه امّ‌القضایا (اصل امتناع تناقض) در میان معارف بشرى فایل ورد (word) دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله جایگاه امّ‌القضایا (اصل امتناع تناقض) در میان معارف بشرى فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است

 

بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله جایگاه امّ‌القضایا (اصل امتناع تناقض) در میان معارف بشرى فایل ورد (word)

چکیده  
مقدّمه  
اوّلیات  
اصل امتناع تناقض  
مفاد اصل امتناع تناقض  
استدلال‌ناپذیرى اصل امتناع تناقض  
اصل «هوهویّت» و اصل امتناع تناقض  
ابتناى علوم نظرى و بدیهى‌هاى دیگر بر اصل امتناع تناقض  
کیفیت استفاده از اصل امتناع تناقض در علوم  
1 نظریه «تولیدى»  
2 نظریه «تخصیصى یا مصداق خاص»  
3 نظریه «تتمیم تصدیق (استقرار علم) یا استنتاج یقین مضاعف»  
4 نظریه «طرد تصدیق‌هاى دیگر»  
5 نظریه نیاز ثانوى یا علم به علم  
منابع  

بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله جایگاه امّ‌القضایا (اصل امتناع تناقض) در میان معارف بشرى فایل ورد (word)

ـ ابن‌سینا، الاشارات و التنبیهات، مع الشرح، (بى‌جا، دفتر نشرالکتاب، 1403 ق)، ج 1؛

ـ ـــــ ، الشفاء، المنطق، البرهان، تحقیق ابوالعلاء عفیفى، (قم، مکتبه آیه‌اللّه‌العظمى المرعشى‌النجفى، 1404 ق)؛

ـ ـــــ ، الشفاء، الهیات، تحقیق سعید زاید و الأب قنوانى، (تهران، ناصرخسرو، 1363)؛

ـ ارسطو، منطق ارسطو، تحقیق عبدالرحمن بدوى، (بیروت، دارالقلم، 1980)، ج 2؛

ـ جوادى آملى، عبداللّه، تبیین براهین اثبات خدا، (قم، اسراء، بى‌تا)؛

ـ ـــــ ، شناخت‌شناسى در قرآن، (قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه، 1370)؛

ـ حلّى، جمال‌الدین حسن، الجوهرالنضید، (قم، بیدار، 1363)؛

ـ رازى، فخرالدین، المباحث‌المشرقیه، (بیروت، دارالکتب العربى، 1410 ق)، ج 1؛

ـ ـــــ ، المحصّل، تحقیق حسن اتاى، (قاهره، مکتبه دارالتراث، بى‌تا)؛

ـ ـــــ ، عیون‌الحکمه، مع شرح عیون‌الحکمه، (طهران، مؤسسه الصادق للطباعه والنشر، 1373)، ج 1؛

ـ شیرازى، صدرالدین محمّد، شرح و تعلیقه صدرالمتألّهین بر الهیّات شفا، تصحیح نجفقلى حبیبى، (تهران، بنیاد حکمت اسلامى صدرا، 1382)؛

ـ طوسى، محمّدبن محمّد، اساس‌الاقتباس، تصحیح مدرّس رضوى، چ چهارم (تهران، دانشگاه تهران، 1367)؛

ـ ـــــ ، تلخیص المحصّل، (بى‌جا، دارالاضواء، 1405 ق)؛

ـ فارابى، التنبیه على سبیل‌السعاده، تحقیق جعفر آل‌یاسین، (تهران، حکمت، 1370)؛

ـ ـــــ ، المنطقیات للفارابى، (قم، مکتبه آیه‌اللّه‌العظمى المرعشى‌النجفى، 1408ق)، ج 1؛

ـ مصباح، محمّدتقى، آموزش فلسفه، (تهران، سازمان تبلیغات اسلامى، 1364)، ج 1؛

ـ ـــــ ، تعلیقه على نهایه‌الحکمه، (قم، مؤسسه فى طریق‌الحق، بى‌تا)؛

ـ مطهّرى، مرتضى، اصول فلسفه و روش رئالیسم، با مقدّمه و پاورقى، (قم، صدرا، بى‌تا)، ج 2؛

چکیده

از نظر منطق‌دانان و فیلسوفان مسلمان، اصل «امتناع تناقض» در منظومه معرفتى جایگاهى بس رفیع دارد و زیربناى تمام معارف عقلى و غیر عقلى است، به گونه‌اى که این اصل را به منزله واجب‌الوجود در میان ممکن‌الوجودها قرار داده‌اند. اما در کیفیت ابتناى علوم بر این اصل، پنج نظریه ابراز شده است: بعضى همه علوم را مستنتج از اصل امتناع تناقض دانسته‌اند؛ برخى اوّلیات و اصول متعارفه را همان اصل امتناع تناقض دانسته‌اند که تخصیص خورده است؛ برخى ابتناى علوم بر اصل امتناع تناقض را براى یقین مضاعف و نفى نقیض یا طرد علوم دیگر دانسته‌اند؛ و برخى دیگر ابتنا بر این اصل را از نوع نیاز ثانوى و براى علم به علم دانسته‌اند

کلید واژه‌ها

اوّلیات، بدیهیات، نظریات، اصل امتناع تناقض، اول‌الاوائل، هوهویّت، مبناگرایى

 

مقدّمه

فیلسوفان و منطق‌دانان مسلمان از نظر معرفت‌شناسى، مبناگرا هستند. از نظر آنها، تمام علوم یقینى بر دسته‌اى از قضایاى خودبنیاد یا مبادى مبتنى است که براى آنها استدلال نمى‌آورند. منطق‌دانان به استقراء با شش دسته از این مبادى، که از آنها به «واجبات‌القبول» یاد مى‌کنند، دست یافته‌اند: 1 اوّلیات؛ 2 مشاهدات (حسّیات ظاهرى و وجدانیات)؛ 3 مجرّبات؛ 4 حدسیات؛ 5 متواترات؛ 6 فطریات

اما منطق‌دانان مسلمان خود اذعان مى‌کنند که همه این شش دسته حقیقتاً مبدأ نیستند. به اعتقاد محقق طوسى، تنها اوّلیات و مشاهدات (حسّیات ظاهرى و وجدانیات) مبدأ علوم یقینى ماست و چهار دسته دیگر از مبادى برهان محسوب نمى‌شود.115 ولى به دلیل آنکه براى آوردن استدلال بر یقینى بودن این چهار دسته به تکلّف دچار نمى‌شویم، این چهار دسته را جزو مبادى شمرده‌اند. تعبیر محقق طوسى در مورد فطریات و حدسیات این است

چون مستلزم قیاسى‌اند مفید حکم بى تجشم کسبى، آن را از مبادى شمرده‌اند

اما اساسى‌ترین مبادى علوم یقینى نزد مسلمانان همان اوّلیات است

اما از نظر منطق‌دانان، قضایاى واقعاً بدیهى به نوبه خود، به دو قسم تقسیم شده است: بدیهیات اولیه که تصدیق آنها احتیاج به هیچ چیزى بجز تصور دقیق اجزاى قضیه ندارد؛ و بدیهیات ثانویه که تصدیق آنها در گرو به کار گرفتن اندام‌هاى حسى یا چیزهاى دیگر غیر از تصور اجزاى قضیه است

 

اوّلیات

ارسطو به برخى مبادى مانند اصل «امتناع تناقض» اشاره مى‌کند که بدون حدّ وسط معلوم است و این دسته را «امور عامیه»، «علوم متعارفه» و «مبادى عامیه»119 مى‌نامد. همو مبادى یا «مقدّمات صادق اوّلى» را مبادى مى‌خواند که بالذات ـ نه به واسطه غیر ـ تصدیق مى‌شود، و در توصیفِ سومى مى‌گوید: مبادى شأنیتِ تبیین هر چیزى را دارد

فارابى به قضایایى با عناوین «الحاصل بالطباع»، «المقدّمات الاُوَل الطبیعیه للانسان»، «المبادىء الاُوَل»، «المقدّمات الواجب قبولها» و «الاوائل‌المتعارفه» و «العلوم المشهوره» اشاره مى‌کند که کلى و بدون حدّ وسط و موجب یقین ضرورى است و بالطبع و احتمالا به صورت غریزى و فطرى حاصل مى‌گردد، و این نوع قضایا را در مقابلِ قضایایى که به واسطه حس و تجربه حاصل مى‌شود، قرار مى‌دهد

روشن است که یکى از مبادى برهان در میان منطق‌دانان مسلمان، اوّلیات است که بر همین امور تطبیق مى‌شود که ارسطو آنها را امور عامیه، و فارابى آن را «الحاصل بالطباع» نامید. اوّلیات نزد منطق‌دانان و فیلسوفان مسلمان، قضایایى است که هرگاه اجزاى آنها به خوبى تصور شود براى تصدیق کافى است؛ مانند «سلب و ایجاب با هم جمع نمى‌شوند» یا «کل از جزء خود بزرگ‌تر است» یا «دو شىء مساوى با شىء سوم با هم برابرند.» ممکن است بعضى از اوّلیات به دلیل پیچیدگى تصورى، تمام یا بعضى از اجزاى آن تصدیق نشود و این مانع از اوّلى بودن آن نخواهد بود؛ زیرا حکم و تصدیق به این و آن بودن در حملى‌ها یا حکم و تصدیق به لزوم یا عناد اجزاى قضیه در شرطى‌هاى متصله و منفصله این دسته از قضایا بدیهى است. اما اگر اجزا به خوبى تصور نشود، هرچند حکم و تصدیق تحقق نمى‌یابد، اما این عدم تحقق حکم و تصدیق به خاطر بدیهى نبودن حکم نیست، بلکه به سبب استیفا نشدن شرط تصدیق یعنى تصور اجزاست

اصل امتناع تناقض

یکى از مصادیق اوّلیات اصل «امتناع تناقض» است. فیلسوفان در میان اوّلیات، براى این اصل حساب جداگانه‌اى باز کرده و آن را مقدّم بر همه قضایا دانسته‌اند و از آن به «امّ‌القضایا» و «اوّل الاوائل» نام مى‌برند؛ زیرا از نظر آنان، سایر علوم، اعم از اوّلیات و بدیهى‌هاى پنج‌گانه دیگر و همه نظرى‌ها بر این اصل مبتنى است123 و به گفته ارسطو، تبیین هر قضیه‌اى بر این اصل مبتنى است.124 البته بیان ارسطو اختصاص به اصل «امتناع تناقض» ندارد، بلکه توصیف عام براى مبادى برهان است، ولى براى نشان دادن مصداق آن، اصل «امتناع تناقض» را مطرح مى‌کند.125به تعبیر صدرالمتألّهین، انکار این اصل سقوط در شکّاکیّت است،126 یا اصل «امتناع تناقض» در میان قضایاى علمى، به منزله واجب‌الوجود در میان موجودات امکانى است

مفاد اصل امتناع تناقض

این اصل داراى دو مضمون است: دو نقیض با هم جمع نمى‌شوند (امتناع اجتماع دو نقیض) و دو نقیض با هم رفع نمى‌شوند (امتناع ارتفاع دو نقیض). ولى باید توجه داشت که ارتفاع دو نقیض به اجتماع دو نقیض بر مى‌گردد؛ مثلا، aو a¬ دو نقیض‌اند و معناى ارتفاع آن دو این است که هم aنباشد و هم a¬؛ یعنى به جاى a، a¬ و به جاى a¬ و a ¬¬باشد. از طرفى a ¬¬همان aاست، پس ارتفاع دو نقیض aو a ¬همان اجتماع دو نقیض aو a ¬است. از این‌رو، امتناع ارتفاع دو نقیض را مستنتج از اجتماع دو نقیض دانسته و آن را نظرى قلمداد کرده‌اند

استدلال‌ناپذیرى اصل امتناع تناقض

از نظر فیلسوفان، این اصل به هیچوجه استدلال‌پذیر نیست؛ زیرا اگر کسى در صدد اثبات این اصل برآید، به ناچار باید بر این اصل تکیه کند؛ چرا که آنچه اثبات‌کننده این اصل است باید وجودش مثبت این اصل و عدمش نافى این اصل باشد و اگر این اصل از قبل پذیرفته نشده باشد، در این صورت، مى‌توان وجود و عدم آن چیز را تجویز کرد و در این صورت، دلالتى بر مدعا نخواهد داشت. و اگر با پذیرش قبلى این اصل، وجود آن چیز مثبت این اصل باشد، دور در استدلال رخ مى‌دهد

 

اصل «هوهویّت» و اصل امتناع تناقض

فیلسوفان مسلمان هرچند در مطاوى مباحث خود، از اصل «هوهویّت» هم به اجمال سخن به میان آورده‌اند، ولى به جدّ بدان نپرداخته‌اند. مفاد اصل «هوهویّت» این است که هر چیزى خودش خودش است. صدرالمتألّهین در ضمنِ اشاره به بحث از مبناگرایى و اینکه هر تصدیق نظرى در نهایت، به تصدیقاتى منتهى مى‌شود که هیچ تصدیقى بر آن مقدّم نیست، به اصل «هوهویّت» یعنى اینکه شىء خودش خودش است و اصل «نفى خود متناقض» یعنى شىء نقیض خود نیست و اصل امتناع اجتماع دو نقیض و اصل ارتفاع دونقیض مثال مى‌زند.130بنابراین « a aاست» مفاد اصل «هوهویّت» است

اصل «هوهویّت» ضرورى‌ترین اصل است و حتى از اصل امتناع تناقض ضرورى‌تر است، و اصل امتناع تناقض از این اصل ضرورت مى‌یابد؛ زیرا در این اصل، ذهن در موضوع و عقدالوضعِ قضیه، aبودن را براى a مى‌پذیرد و به همین دلیل، در ناحیه عقدالحمل و محمول a را بر آن حمل مى‌کند و وقتى a را به عنوان محمول براى a به عنوان موضوع ثابت مى‌بیند، دیگر ذهن نمى‌تواند a¬ را به عنوان محمول بر موضوع حمل کند. بدین‌سان، اصل امتناع تناقض شکل مى‌گیرد: «یا a a است یاa a ¬ است»؛ «a a است یا a aنیست.» بنابراین، اصل «هوهویّت» را باید در کنار اصل امتناع تناقض، بلکه مقدّم بر آن «امّ‌القضایا» و «اوّل الاوائل» دانست. شاید بتوان گفت: از نظر صدرالمتألّهین، اصل «هوهویّت» بر اصل امتناع تناقض مقدّم است؛ زیرا او براى نشان دادن مصادیق مبادى برهان، ابتدا اصل «هوهویّت» و پس از آن اصل امتناع اجتماع و ارتفاع دو نقیض را ارائه مطرح مى‌کند و این تقدیم و تأخیر نمى‌تواند بى‌جهت باشد

باید توجه داشت که وقتى گفته مى‌شود اصل «امتناع تناقض» از اصل «هوهویّت» نشأت مى‌گیرد، به این معنا نیست که اصل امتناع تناقض نسبت به اصل «هوهویّت» مجهول نظرى است و ـ مثلا ـ با برهان بالا معلوم مى‌شود، بلکه به این معناست که میان این دو اصل بدیهى و اوّلى این رابطه حاکم است و بنابراین، نباید یکى از این دو را از دیگرى بیگانه دانست و از این‌رو، با قدرى مسامحه، مى‌توان اصل «هوهویّت» را از اصل امتناع تناقض بیرون کشید؛ زیرا اگر پرسش شود که چرا « a aاست»؟ مى‌توان این‌گونه پاسخ داد: چون نمى‌توان گفت: « a aنیست» یا نمى‌توان گفت: «a a¬ است.» پس « a aاست.»

ابتناى علوم نظرى و بدیهى‌هاى دیگر بر اصل امتناع تناقض

چنان‌که دیدیم، ارسطو در بخش «برهان» منطق به مبادى بدون حدّ وسط یا مبادى عامیه، بخصوص اصل امتناع تناقض، توجه کرده و به نحوى همه قضایاى علمى دیگر را بر این مبادى مبتنى کرده است. ابن‌سینا در الهیات شفاء در مورد اصل «امتناع تناقض» گفته است

اصل «امتناع تناقض» اول تمام قول‌هاى صادقى است که هر چیزى در تحلیل به آن برمى‌گردد، به گونه‌اى که بالقوّه یا بالفعل در هر شیئى مقول مى‌شود و هر چیزى به آن روشن مى‌شود یا روشنى‌اش را مى‌یابد؛ آن‌چنان که در کتاب برهان تبیین کرده‌ایم

به دنبال او، صدرالمتألّهین در توصیف این اصل، گفته است

اوّل الاقاویل الحقّه الاوّلیّه التى انکاره مبنى کل سفسطه هو القول بانّه لاواسطه بین الایجاب و السلب فانّه ینتهى جمیع الاقوال عندالتحلیل و انکاره انکار لجمیع المقدّمات و النتائج

و در تعلیقات بر شفاء گفته است

و احقّ ذلک ما ینتهى الیه کل عقد و تصدیق عند التحلیل، حتّى أنّه یکون مقولا فى کل عقد إما بالقوّه او بالفعل و هو قولنا: انّ الشىء لایخلو عن النفى و الاثبات و لایتّصف بهما جمیعاً

کیفیت استفاده از اصل امتناع تناقض در علوم

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :