سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پروژه دانشجویی پاورپوینت تخــت جمشیــد فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

توجه : این پروژه به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پروژه دانشجویی پاورپوینت تخــت جمشیــد فایل ورد (word) دارای 22 اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در Power Point می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل پاور پوینت پروژه دانشجویی پاورپوینت تخــت جمشیــد فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است


لطفا به نکات زیر در هنگام خرید

دانلودپروژه دانشجویی پاورپوینت تخــت جمشیــد فایل ورد (word)

توجه فرمایید.

1-در این مطلب، متن اسلاید های اولیه 

دانلودپروژه دانشجویی پاورپوینت تخــت جمشیــد فایل ورد (word)

قرار داده شده است

 

2-به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در پاورپوینت وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت  تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید

3-پس از پرداخت هزینه ، حداکثر طی 12 ساعت پاورپوینت خرید شده ، به ادرس ایمیل شما ارسال خواهد شد

4-در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل اسلاید ها میباشد ودر فایل اصلی این پاورپوینت،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

5-در صورتی که اسلاید ها داری جدول و یا عکس باشند در متون زیر قرار داده نشده است


بخشی از متن پروژه دانشجویی پاورپوینت تخــت جمشیــد فایل ورد (word) :

اسلاید 1 :

مقدمه

nتخت جمشید ،مجموعه ای از کاخهای بسیار باشکوهی است که ساخت آنها در سال ب512 قبل از میلاد آغاز شد و اتمام آن 150 سال به طول انجامید.تخت جمشید در محوطه وسیعی واقع شده که از یک طرف به کوه رحمت و از طرف دیگر به مرودشت محدود است . این کاخهای عظیم سلطنتی در کنار شهر پارسه که یونانیان آن را پرپولیس خوانده اند ساخته شده است

اسلاید 2 :

nساختمان تخت جمشید در زمان داریوش اول در حدود 518 ق . م ، آغاز شد. نخست صفه یاتختگاه بلندی را آماده کردند و روی آن تالار آپادانا و پله های اصلی و کاخ تچرا را ساختند . پس از داریوش ، پسرش خشایارشا تالار هدیش را بنا نمود و طرح بنای تلار صد ستون را ریخت . اردشیر اول تالار صد ستون را تمام کرد . اردشیر سوم ساختمان را آغاز کرد که ناتمام ماند . این ساختمانها بر روی پایه هایی ساخته شــده که قسمتـی از آنها صخره های عظیم و یکپارچه بوده و یا آنها را در کوه تراشیده اند .

اسلاید 3 :

nمعماری هخامنشی ، هنری است امتزاجی که از سبک معماریهای بابل و آشور و مصر و شهرهای یونانی آسیای صغیر و قوم اورارتو اقتباس شده و با هنر نمایی و ابتکار روح ایرانی نوع مستقلی را از معماری پدید آورده است . هخامنشیان با ساختن این ابنیه عظیم می خواستند عظمت شاهنشاهی بزرگ خود را به جهانیان نشان دهند.

nدر اواخر سال 1312 شمسی براثر خاکبرداری در گوشه شمال غربی صفه تخت جمشید قریب چهل هزار لوحه های گلی به شکل و قطع مهرهای نماز بدست آمد . بر روی این الواح کلماتی به خط عیلامی نوشته شده بود . پس از خواندن معلوم شد که این الواح عیلامی اسناد خرج ساختمان قصرهای تخت جمشید می باشد . از میان الواح بعضی به زبان پارسی و خط عیلامی است . از کشف این الواح شهرت نابجایی را که می گفتند قصرهای تخت جمشید مانند اهرام مصر با ظلم و جور و بیگار گرفتن رعایا ساخته شده باطل گشت ، زیرا این اسناد عیلامی حکایت از آن دارد که به تمام کارگران این قصور عالیه اعم از عمله و بنا و نجار و سنگتراش و معمار و مهندس مزد می دادند و هر کدام از این الواح سند هزینه یک یا چند نفر است . کارگرانی که در بنای تخت جمشید دست اندرکار بودند ، از ملتهای مختلف چون ایرانی و بابلی و مصری و یونانی و عیلامی و آشوری تشکیل می شدند که همه آنان رعیت دولت شاهنشاهی ایران بشمار می رفتند . گذشته از مردان ، زنان و دختران نیز به کار گل مشغول بودند . مزدی که به این کارگران می دادند غالباً جنسی بود نه نقدی ، که آنرا با یک واحــد پـول بابلی به نام « شکــل » سنجیده و برابر آن را به جنس پرداخت می کردند .

اسلاید 4 :

سنگ‌نوشته‌های پادشاهی

nآنچه که در زمینه سنگ‌نوشته‌های پادشاهی هخامنشیان در همان گام نخست جلب توجه می کند ، تنوع محتوایی و جنس اشیایی است که این سنگ‌نوشته‌ها روی آنها حک شده اند. غالب این سنگ‌نوشته‌ها به سه زبان رسمی و رایج شاهنشاهی هخامنشی یعنی پارسی باستان، عیلامی و بابلی نوشته شده اند. برخی از این سنگ‌نوشته‌ها برای شناسایی نقش برجسته ها و یا محل ها نوشته شده اند و نام و عنوان پادشاه محتوای اصلی آنها را تشکیل می دهد. نمونه هایی از این سنگ‌نوشته‌های ساده روی دیوارها و نقش برجسته های کاخ های کوروش و داریوش اول در پاسارگاد و تخت جمشید و نیز مهرها و برخی گلدان ها دیده می شود. این سنگ‌نوشته‌ها کمک می کنند تا باستان شناسان بتوانند بناهایی را که سنگ‌نوشته‌ها بر روی آنها نوشته شده اند، شناسایی کنند . به عنوان مثال با قرایت سنگ‌نوشته اردشیر دوم در شوش که روی پایه ستون ها حک شده است به خوبی می توان نام آپادانا را در آن مشاهده کرد و یا سنگ‌نوشتهای که روی دروازه ورودی کاخ به دستور خشایار نوشته شده است ، مؤید این مطلب است که داریوش آن را بنا نهاده است. شمار اندکی از سنگ‌نوشته‌ها توضیحات بیشتری را به خواننده ارایه می دهند. به عنوان مثال در الواح مکشوفه از پی بنای کاخ های شوش نام تمامی ملت هایی که در ساخت بنا مشارکت داشته اند و نیز محل اصلی که مواد اولیه تزیینات کاخ ها از آنجا آورده شده،نوشته شده است.

اسلاید 5 :

آشنایی با کاخ های تخت جمشید

nکاخ «ه»

پلکان نقش دار دو سویه، ورودی کاخ « ه » است. امروزه این پلکان تخریب شده است. نقش های پلکان شامل دو گروه 16 نفره نیزه دار پارسی است که در دو سوی کتیبه ای به زبان فارسی باستان ایستاده اند و پشت سر هر گروه، همان کتیبه تکرار شده است.

اسلاید 6 :

n کاخ هدیش

در مشرق کاخ « ه » ، کاخ زیبایی وجود دارد که کاخ اختصاصی خشایارشاه بود و بر اساس کتیبه آن توسط او ساخته شده و معروف به «هدیش» است. این کاخ در جنوب صفه تخت جمشید و در بلندترین قسمت آن بنا شده و اندازه آن 55×40 متر است. یک پلکان دو سویه در سمت غرب و دیگری در شمال شرقی آن به حیاط کاخ تچر و حیاط کاخ « د» می پیوندد. در سراسر جنوب این کاخ، ایوانی با لبه کنگره دار وجود دارد.

 قسمت اعظم این کاخ را تالاری به اندازه 5/36×36 در بر می گیرد. این تالار دارای شش ردیف شش تایی ستون است. در شمال این تالار، ایوانی 12 ستونی مشتمل بر دو ردیف شش تایی وجود داشت که با دو درگاه بزرگ به تالار راه می یافت.در دو طرف شرقی و غربی تالار، دو ساختمان شامل اتاق های نگاهبانان، اتاق چهار ستونی، کفش کن و برج وجود داشت. در جبهه داخلی پنجره های این کاخ، نقوشی چون بزکوهی و حیوانات دیگر با افرادی که ظرف هایی را می آورند، حجاری شده است. آثار آتش سوزی بر سنگ های متلاشی شده ی این کاخ کاملاً پیداست. بخشی از کوه ، کف این کاخ را تشکیل می داد و راه آب هایی در آن تعبیه شده بود.

اسلاید 7 :

nکاخ « د »

در شرق کاخ خشایارشاه، محوطه روبازی وجود دارد که اندازه ی آن 45×40 متر و سطح آن 5/2 متر پایین تر از کاخ خشایارشاه است. در این محوطه، اتاق های باریکی وجود داشت. از این کاخ امروزه چیزی باقی نمانده است.

nحرمسرا یا اندرونی

این بنا که توسط پروفسور « هرتسفلد» و براساس طرح اصلی ، تجدید ساختمان شد، در جنوب کاخ خشایارشاه واقع شده و در اصل به فرمان او ساخته شده بود. در این کاخ امروزه موزه تخت جمشید راه اندازی شده است.

این کاخ شامل یک تالار اصلی و تعداد زیادی اتاق و راهرو است. چهار درگاه تالار اصلی با نقش خشایارشاه که در حال حمله به شیر است و خدمه اش، تزیین شده و سقف آن بر 12 ستون چوبی استوار است. کف تالار با ساروج (مخلوطی است از آهک و خاکستر یا ریگ که در آب به مرور جذب انیدرید کربنیک کنند و آهکش به صورت سنگ آهک که محکم و پایدار است در می آید و از آن در جهت ساختن بنا استفاده می کنند) قرمز مفروش شده است.

در گوشه جنوب غربی قسمت شرقی حرمسرا، کتیبه ای به خط و زبان فارسی باستان و اَکدی از خشایارشاه وجود دارد.

اسلاید 8 :

nکاخ سه دروازه یا تالار شوراژ

در مرکز تخت جمشید، کاخ کوچکی قرار دارد که با سه درگاه و تعدادی راهرو به کاخ های دیگر ارتباط می یابد. به همین دلیل آن را کاخ مرکزی می نامند. این کاخ را «دروازه شاهان» نیز می نامیدند.

کاخ دارای یک تالار مرکزی به ابعاد 5/15×5/15 متر با چهار ستون سنگی است. در شمال کاخ پلکانی با نقش بزرگان ایرانی، به ایوان شمالی ختم می شود و آن را به حیاط شرقی کاخ آپادانا متصل می کند. این ایوان دارای نقوش چندی است. چند اتاق نیز در اطراف کاخ وجود دارد. دو طرف درگاه شرقی تالار مرکزی با نقش 28 نماینده که اورنگ ( تخت ) شاهی را حمل می کنند، تزیین شده است.

کاخ سه دروازه تنها کاخی است که سر ستون های آن به شکل سر انسان با بدن حیوان ساخته شده است و برخی احتمال می دهند که این کاخ یک نقطه مرکزی و محوری در نجوم و تنظیم تقویم ایران باستان بوده است.

اسلاید 9 :

nخزانه

در شرق قسمت اصلی حرمسرا و جنوب کاخ صد ستون، بقایای ساختمان بزرگی وجود دارد که خزانه تخت جمشید را تشکیل می داد. این مجموعه مشتمل بر یک سالن 99 ستونی، یک تالار صد ستونی، چندین سالن، اتاق و دو حیاط خلوت است. ساختمان های خزانه توسط حصار و خیابانی عریض از سایر قسمت ها جدا می شد.

خزانه به فرمان داریوش اول ساخته شد و خشایارشاه اصلاحاتی در آن به عمل آورد. بیشتر ظروف، مجسمه ها و به ویژه هشت لوح سنگی معروف خشایارشاه از این محل به دست آمده است. بر اساس روایات مورخین یونان باستان، پس از سقوط تخت جمشید، اسکندر طلا، نقره و اشیای قیمتی خزانه را با سه هزار شتر و بسیاری اسب و قاطر به محل دیگری انتقال داد.

nکاخ « ج »

در جنوب کاخ آپادانا و شرق کاخ داریوش و غرب کاخ سه دری یا تالار شورا، کاخی روی کوه ساخته شده بود که امروزه آثار کمتری از آن مانده است.

اسلاید 10 :

nکاخ صد ستون (تالار تخت)

 تالار مرکزی این کاخ از صد ستون سنگی در 10 ردیف تشکیل شده و همین امر موجب شد که آن را کاخ صد ستون بنامند. ارتفاع این ستون ها 14 متر بود. کاخ صد ستون از نظر وسعت دومین کاخ تخت جمشید است ولی تالار مرکزی آن حتی از آپادانا بزرگتر است. اندازه این تالار 5/68×5/68 متر و حدود 4600 مترمربع وسعت دارد. سقف این تالار بر 10 ردیف تالار دارای هشت درگاه است که به راهروها و صندوقچه ها باز می شود.

 

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

پروژه دانشجویی مقاله تعارض سازمانی: تعریف، مبانی، انواع و مدیری

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله تعارض سازمانی: تعریف، مبانی، انواع و مدیریت تعارض فایل ورد (word) دارای 14 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله تعارض سازمانی: تعریف، مبانی، انواع و مدیریت تعارض فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله تعارض سازمانی: تعریف، مبانی، انواع و مدیریت تعارض فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله تعارض سازمانی: تعریف، مبانی، انواع و مدیریت تعارض فایل ورد (word) :

چکیده
این مقاله مفهوم تعارض را شرح داده و تعارض را تعریف می‌کند. جایگاه تعارض در مدیریت و سازمان را مورد بررسی قرار می‌دهد. انواع تعارضات سازمانی را برشمرده و آنها را تقسیم‌بندی می‌کند. نظریه‌ها و رویکردهای مختلف درباره تعارض سازمانی را شرح می‌دهد. به منشأ تعارضات سازمانی اشاره می‌کند و در پایان به مبحث مدیریت تعارض و استراتژی‌های آن می‌پردازد.

منبع : روزنامه همشهری،‌ شنبه 28 خرداد 1384، سال سیزدهم، شماره 3725، صفحه 10
کلیدواژه : تعارض سازمانی؛ تعارضات سازمانی؛ مدیریت تعارض؛‌استراتژی ایجاد تعارض

1- مقدمه
تعارض پدیده‌ای است که آثار مثبت و منفی روی عملکرد افراد و سازمان‌ها دارد. استفاده صحیح و مؤثر از تعارض موجب بهبود عملکرد و ارتقای سطح سلامتی سازمان می‌گردد و استفاده غیر مؤثر از آن موجب کاهش عملکرد و ایجاد کشمکش و تشنج در سازمان می‌شود. استفاده مؤثر از تعارض مستلزم شناخت و درک کامل ماهیت آن و همچنین علل خلق کننده و کسب مهارت در اداره و کنترل آن است که البته امروز به عنوان یکی از مهمترین مهارت‌های مدیریت به شمار می‌آید.

توانایی برخورد با تعارض و اداره آن، در موفقیت مدیران سازمان‌ها نقش ارزنده‌ای دارد. اگر تعارض‌ها سازنده باشند، موجب بروز افکار نو و خلاق می‌شوند و زمینه تغییر و نوآوری و تحول سازنده را در سازمان فراهم می‌سازند و در نهایت به مدیریت کمک می‌کنند تا به اهداف سازمانی خویش نائل آید.
در این مقاله سعی نگارنده بر آن است تا مفهوم تعارض، دیدگاه‌های سنتی، روابط انسانی و تعاملی و انواع تعارض را تبیین و به مدیران سازمان‌ها کمک کند تا با مهارت‌های مدیریت تعارض آشنا و در مواقع لزوم آن را به کار گیرند.

2- مفهوم تعارض
در فرهنگ لغات فارسی، تعارض به معنای متعرض و مزاحم یکدیگر شدن، باهم خلاف کردن و اختلاف داشتن معنی شده است. رابینز در تعریفی می‌گوید: «تعارض فرآیندی است که در آن، شخص الف به طور عمدی می‌کوشد تا به گونه‌ای بازدارنده سبب ناکامی شخص در رسیدن به علایق و اهدافش گردد». وی توضیح می‌دهد که در این تعریف، مفاهیم ادراک یا آگاهی (Perception)، مخالفت(Opposition)، کمیابی (Scarcity) و بازدارندگی (Blockage) نشاندهنده ماهیت تعارض هستند. سایر وجوه مشترک تعریف‌های واژه تعارض عبارت از مخالفت، نزاع، کشمکش، پرخاشگری و آشوب است.

3- جایگاه تعارض در مدیریت
بنابر آنچه که گذشت نتیجه می‌گیریم آنچه که تعارض را ایجاد می‌کند، وجود نظرات مختلف و سپس ناسازگاری یا ضد و نقیض بودن آن نظریات است. درک نظرات مختلف به مدیران کمک می‌کند تا شیوه مناسبی را برای حل تعارض انتخاب کنند. با توجه به سیر پیشرفت مکاتب فکری مدیریت در طول سالهای اخیر، سه نظریه متفاوت در مورد تعارض در سازمان‌ها وجود دارد. نخستین دیدگاه اعتقاد دارد که باید از تعارض دوری جست چرا که کارکردهای زیانباری در درون سازمان خواهد داشت، به این دیدگاه نظریه سنتی تعارض(تئوری یگانگی) می‌گویند.

دومین دیدگاه، نظریه روابط انسانی است که تعارض را امری طبیعی می‌داند و در هر سازمانی پیامدهای حتمی و مسلمی خواهد داشت، ضرری ندارد و به طور بالقوه نیروی مثبتی را برای کمک به عملکرد سازمان ایجاد می‌کند.

و سومین نظریه و مهمترین دیدگاه اخیر، مبنی بر این است که تعارض نه تنها می‌تواند یک نیروی مثبت در سازمان ایجاد کند، بلکه همچنین یک ضرورت بدیهی برای فعالیت‌های سازمانی به شمار می‌آید که به این نگرش، نظریه تعامل تعارض می‌گویند.

3-1- نظریه سنتی
بر اساس این نظریه، هیچ تضادی در سازمان وجود ندارد. چون سازمان را یک مجموعه هماهنگ و منسجم می‌داند که برای یک منظور مشترک به وجود آمده است. از این رو از کارکنان زیر دست هیچ انتظار اعتراض به تصمیمات مدیریت نمی‌رفت و اگر چنین می‌شد، آن را یک ضد ارزش تلقی می‌کردند و خود به خود از سیستم خارج می‌شد.

در این نظریه، تعارض یک عنصر بد و ناخوشایند است و همیشه اثر منفی روی سازمان دارد. تعارض را با واژه‌هایی چون ویران‌سازی، تعدد، تخریب و بی‌نظمی مترادف می‌داند و چون زیان آور هستند، لذا باید از آنها دوری جست و در نتیجه مدیر سازمان مسئولیت دارد سازمان را از شر تعارض برهاند. این نحوه نگرش به مسئله تعارض از سال 1900 تا نیمه دوم دهه 1940 بوده است.

3-2- نظریه روابط انسانی
این نظریه تعارض را یک پدیده طبیعی و غیرقابل اجتناب در همه سازمان‌ها می‌داند که با موجودیت آن در سازمان موافق است. همچنین طرفداران مکتب مزبور عقیده دارند که تعارض را نمی توان حذف یا از بین برد، حتی در موارد زیادی تعارض به نفع سازمان است و عملکرد را بهبود می‌بخشد. نظریه روابط انسانی از آخرین سالهای دهه 1940 تا نیمه دوم دهه 1970 رواج داشت.

3-3- نظریه تعامل
در حال حاضر تئوری تعارض حول محور دیدگاهی می‌چرخد که آن را مکتب تعامل می‌نامند. اگرچه از دیدگاه روابط انسانی باید تعارض را پذیرفت ولی در مکتب تعامل بدین سبب پدیده تعارض مورد تأیید قرار می‌گیرند که یک گروه هماهنگ، آرام و بی دغدغه، مستعد این است که به فطرت انسانی خویش برگردد، یعنی احساس خود را از دست بدهد، تنبلی و سستی پیشه کند و در برابر پدیده تغییر، تحول و نوآوری هیچ واکنشی از خود نشان ندهد.

نقش اصلی این شیوه تفکر درباره تعارض این است که این پدیده مدیران سازمان‌ها را وادار می‌کند که در حفظ سطحی معینی از تعارض بکوشند و مقدار تعارض را تا حدی نگه دارند که سازمان را زنده، با تحرک، خلاق و منتقد به خود نگه دارد.
4- تقسیم بندی تعارضات سازمانی
4-1- تعارض بر حسب طرف‌های تعارض

نوعی از دسته بندی تعارض، بر اساس طرف‌های تعارض در سازمان می‌باشد. بر این اساس شش نوع تعارض در سازمان‌ها مشاهده می‌شود:
• تعارض درون فردی
• تعارض میان افراد
• تعارض درون گروهی
• تعارض میان گروهی
• تعارض میان سازمانها
• تعارض میان اشخاص و گروه‌ها

4-2- تعارض سازنده در برابر تعارض مخرب
یک شکل دیگری از تعارض که در میان اشکال مختلف تعارض از عمومیت بیشتری برخوردار است خود به دو دسته تقسیم می‌شوند: تعارض سازنده در برابر تعارض مخرب. نظریه تعاملی بر این فرض استوار نیست که همه تعارض‌ها خوب هستند، بلکه بعضی از آنها از هدف‌های سازمانی پشتیبانی می‌کنند، که به این نوع تعارضات، تعارض سازنده می‌گویند و برخی دیگر مانع تحقق اهداف سازمانی می‌شوند و حالت غیرسازنده‌ای دارند که به این نوع از تعارضات، تعارض مخرب می‌گویند.

هیچ سطحی از تعارض نمی‌تواند در همه شرایط قابل قبول یا مردود باشد. امکان دارد یک نوع یا یک مقدار از تعارض در یک شرایط موجب افزایش سلامتی و تحقق هدف‌های سازمانی شود که در آن حالت تعارض سازنده است. ولی ممکن است در سازمان دیگری یا در همین سازمان و در زمان دیگری بسیار مخرب باشد. ملاک تشخیص تعارض سازنده یا مخرب، عملکرد سازمان است.

با به کارگیری مفهوم مدیریت تعارض، ماهیت و کاربرد تعارض در سازمان بیش از پیش روشن می‌شود که مدیریت تعارض از یک سو به معنی به حداقل رساندن قدرت تخریبی تعارض است و از سوی دیگر تعارض را به صورت یک پدیده اثربخش، خلاق، سازنده و سودمند مبدل می‌سازد.

در موارد زیر تعارض می‌تواند سازنده باشد:
• هنگامی که بتواند کیفیت تصمیمات را بهبود بخشد
• زمانی که موجب ابتکار عمل و نوآوری و خلاقیت شود
• هنگامی که مایه کنجکاوی و تشدید علاقه اعضای گروه به یکدیگر گردد
• هنگامی که بتواند جو و محیط سیستم داوری و پدیده تحول را تقویت کند.

5- ارزیابی منشأ تعارضات سازمانی
منشأ تعارض را ارزیابی کنید. تعارض‌ها خود به خود به وجود نمی‌آیند، بلکه عواملی سبب آنها شده است. برای این که بهتر بتواند شیوه برخورد با تعارض را انتخاب کنید، نخست باید بدانید که منشأ بروز تعارض چه بوده است. به بیان دیگر لازم است منشأ و منبع تعارض را تعیین کنید.

استیفن رابینز بر اساس یافته‌های تحقیق، دلایل بروز تعارض را به سه دسته کاملاً مجزا تقسیم کرده است:
• اختلاف‌های شخصی(تفاوت‌های فردی): اولین منشأ تعارض، تفاوت‌های فردی یا اختلاف‌های شخصی است. تعارض می‌تواند ناشی از خصوصیات رفتاری، اخلاقی و نظام‌های مورد ارزش افراد باشد.

عواملی از قبیل: تحصیلات، سابقه کار، تجربه و آموزش، هر فرد را به صورت یک شخصیت بی‌همتا با مجموعه ارزش‌های ویژه، از دیگری متمایز می‌سازد. عدم درک این خصوصیات یا به عبارت بهتر عدم درک این تفاوت‌های فردی اگر موجب تعارض گردد و نگرش‌های منفی را ایجاد کند، ممکن است عده‌ای را از سوی دیگران به عنوان افرادی غیر قابل‌اعتماد، عجیب، ریاکار و فرصت طلب به حساب آورد و همین دیدگاه موجب کشمکش و تعارض می‌شود.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

پروژه دانشجویی پاورپوینت شیوه اذری فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

توجه : این پروژه به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پروژه دانشجویی پاورپوینت شیوه اذری فایل ورد (word) دارای 87 اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در Power Point می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل پاور پوینت پروژه دانشجویی پاورپوینت شیوه اذری فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است


لطفا به نکات زیر در هنگام خرید

دانلودپروژه دانشجویی پاورپوینت شیوه اذری فایل ورد (word)

توجه فرمایید.

1-در این مطلب، متن اسلاید های اولیه 

دانلودپروژه دانشجویی پاورپوینت شیوه اذری فایل ورد (word)

قرار داده شده است

 

2-به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در پاورپوینت وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت  تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید

3-پس از پرداخت هزینه ، حداکثر طی 12 ساعت پاورپوینت خرید شده ، به ادرس ایمیل شما ارسال خواهد شد

4-در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل اسلاید ها میباشد ودر فایل اصلی این پاورپوینت،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

5-در صورتی که اسلاید ها داری جدول و یا عکس باشند در متون زیر قرار داده نشده است


بخشی از متن پروژه دانشجویی پاورپوینت شیوه اذری فایل ورد (word) :

اسلاید 1 :

  • آذری سبکی در معماری اسلامی ایران منسوب به آذرباییجان,مشهور به سبک مغول یا ایرانی _مغول و مقارن با دوره ی حکومت ایلخانان بر ایران است.

اسلاید 2 :

  • سبک آذری در بی دگرگونی هایی که بر اثر اوضاع سیاسی,اجتمایی,;که در سبک رازی بدید آمد,از مراغه آغاز شد و با سبک مغولی راه تیریز و سلطانیه را بیموده و به سراسر ایران و خارج ایران نفوذ کرد و روز به روز آراسته تر شد.

اسلاید 3 :

  • این سبک با آمیزش و ترکیب و تلفیق معماری جنوب و سنت ها و روش هایی که از روزگاران کهن,بومی آذربایجان شده بود بدید آمد و به حق نام آذری گرفت.

اسلاید 4 :

  • سبک آذری به دو شیوه قابل تفکیک می‌باشد:

الف: شیوه ی اول سبک آذری مربوط به دوره‌ی ایلخانی به مرکزیت تبریز


  • ب: شیوه ی دوم سبک آذری مربوط به دوره‌ی تیموری به مرکزیت سمرقند

اسلاید 5 :

_ویژگی‌های شیوه الف:

1 ساخت بناهای سترگ و عظیم


  1. توجه به تناسبات عمودی بنا

  2. ساخت ایوان با پلان مستطیل شکل

  3. تنوع در ایوان سازی
  4. استفاده از تزئیناتی چون گچ‌بری، کاشی زرین فام کاشی نقش بر جسته.

_ویژگی‌های شیوه ب:

    1ساخت ساقه (گلوگاه بین فضای گنبد و گنبد خانه)

    2ایجاد سطوح نا صاف در تمامی بناها

    3استفاده از تزیینات کاشی معرق و موزاییک کاری

اسلاید 6 :

آنالیز سازه ای:

  • از تغییرات اصول سازه در این شیوه پیدایش گنبدهای مخروطی و هرمی شکل گنبدهای دوپوشته ( دو پوسته ) و ایوانهای بلند با قوس های تیز است . در نماسازی نیز تحولات شگرفی در گره سازی و معرق به وجود آمده است .
  • در شیوه های خراسانی ، رازی و آذری و به خصوص شیوه اصفهانی انواع قوس ها و پوشش ها به وجود آمد و کاربرد آنها رواج یافت . تاق ها وسیع بنا گردید و گنبدهای در ابعاد مختلف به صورت تک پوش یا درپوش ساخته شد .
  • شیوه پارتی :
  • با پیدایش حکومت هخامنشی در ایران و اوجگیری تمدن و عمران و آبادانی ایران زمین طرح هایی که به اجرا در آمد اصولی متفاوت از بناهای قبل از دوران هخامنشی است .
  • شیوه اصفهانی : این شیوه ازدوران تیموریان آغاز می شود و دردوره صفویه به نهایت اوج خود می رسد و تا دوران معاصر اولیه می یابد

اسلاید 7 :

گنبد مخروطی:

این نوع بوششها را گنبد های کله قندی کند نیز می گویند مقطع این نوع گنبد قطری برابر بشت تا بشت بایه و ستون های زیرین دارد و در هیچ جا قطر ان از قطر دهانه بیشتر نمی شود.

اسلاید 8 :

  • تزئینات معماری سبک آذری:
  • معماری این دوره شاهد تحولاتی ویژه در تزئینات است؛گچبری,کاشی کاری,آجر کاری با مهارت خاص در تزئینات بناها بکار رفته است.گچبری این دوره و دوره های متقدم و متاخر برتری داشته است.

اسلاید 9 :

سیر تکاملی کاشیکاری در ایران:

کاشی کاری یکی از روشهای دلبذیر تزیین معماری در تمام سرزمین های اسلامی است.تحول وتوسعه کاشی ها از عناصر خارجی کوچک رنگی در نما های آجری آغاز وبه بوشش کامل بنا در آثار تاریخی قرون 8 و 9 هجری انجامید.

در سرزمین های غرب جهان اسلام که بنا ها اساسا سنگی بود,کاشی های درخشان رنگارنگ بر روی دیواره های سنگی خاکستری ساختمان های قرن 10 و11 ترکیه,تاثیری کاملا متفاوت اما همگون و بر احساس ایجاد می کرد.جز مهم کاشی لعاب است.

 

اسلاید 10 :

در قرن ششم هجری کاشی هایی با لعاب های فیروزهای و لاجوردی با محبوبیت روز افسون روبرو گردید و به صورت گسترده در کنار آجر های بدون لعاب بکار گرفته شده اند.
تا اوایل قرن 7 هجری ماده قابل اشتفاده برای کاشی گل بوداما در قرن 6 جری یک ماده دست ساز که بعنوان خمیر چینی مشهور است معمول گردید و در مصر و سوریه و ایران مورد استفاده قرار گرفت.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

پروژه دانشجویی مقاله رویکردی فقهی به تصدیگری زنان در عرصه سیاس

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله رویکردی فقهی به تصدیگری زنان در عرصه سیاسیـ اجتماعی فایل ورد (word) دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله رویکردی فقهی به تصدیگری زنان در عرصه سیاسیـ اجتماعی فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله رویکردی فقهی به تصدیگری زنان در عرصه سیاسیـ اجتماعی فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله رویکردی فقهی به تصدیگری زنان در عرصه سیاسیـ اجتماعی فایل ورد (word) :

مقدمه

بحث از جواز یا حرمت تصدیگری زنان در عرصه امور عمومی و برعهـدهگـرفتن مناصب سیاسی و اداری در سطح کلان جامعـه کـه مسـتلزم سرپرسـتی زنـان بـر قشـر عمدهای از افراد جامعه؛ اعم از زنان و مردان است از مباحث نوپیدا در فقه شیعه بوده و برخلاف زمانهای گذشته که موضوعی برای طرح ومحلّـی از ابـتلا در جامعـه نداشـته است در عصر حاضر و در سـایه امـوری همچـون: تبلیغـات وسـیع جریـان فمینیسـم، تأثیرات رسانههای فرامنطقهای، حضور بیسابقه زنان در عرصههـایمتنـوع اجتمـاعی، الگوهای عملی حضور زنان در عرصههای سیاسیـ اجتماعی کلان جامعه در کشورهای غیر اسلامی و گرایش بسیار زنان به عرصه دانشاندوزی،حتّی در مواردی که در عـرف به مردان اختصاص دارد، موضوعی مهم و مورد ابتلا در جامعه امروز، واقع شده است و گرچه فیالجمله میتوان نـام و نشـانی از بحـث حضـور زنـان در برخـی عرصـههـای اجتماعی؛ مانند مرجعیت و قضاوت در فقه شیعه یافت،اما باتوجه به اینکـه ایـنگونـه مباحث، نمیتواند پیشینهای بهجهت تصدیگری زنان در عرصههای سیاسیـ اجتماعی محسوب شود، لذا بحث فوق با فرض ضرورت طرح آن در عرصه نظام سیاسـی شـیعه در عصر غیبت و بلکه اجرای آن در برخی مناصب اجتماعی ـ سیاسی و انگـاره فقـدان پیشینه علمی برای آن در عرصه فقه شیعه، مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

در راستای درک صحیحتر از موضوع مورد بحث بایـد گفـت کـه مـوارد مشـارکت سیاسی زنان در عرصه جامعه، گستره وسیعی را دربرمیگیرد که برخی از مهمترین آنهـا عبارتند از:

ـ حضور در مجامع قانونگذاری و سیاستگذاری؛ از قبیل مجلس شورا و شوراهاى دیگر.

ـ تصدى منصبهاى مدیریتی، چون ریاسـت دولـت، وزارت، ریاسـت سـازمانهای دولتی و تصدی مناصبی، چون مدیرکلّی.
ـ شرکت در انتخابات و برگزیدن افراد به جهت اداره امور اساسی جامعه.

ـ حضور در مجامع عمومی، تشکلها، اجتماعات و احزاب سیاسی.

با توجه به اینکه مبحث مورد نظر این تحقیق، نسبت به مشارکت زنان در هـر کـدام از موارد فوق، تعمیم نداشته و بلکـه بررسـی هـر کـدام از مـوارد فـوق، نیازمنـد گونـههـا و رویکردهای متفاوتی از بحث و نوعادلّه است، موضوع بحث به قسمدوم از مشارکت زنان، اختصاص یافته و از آن به تصدیگری زنان در عرصه عمومی و اجتماع، یاد میشود.

تحقیق فوق که رویکرد فقهی داشته و بر اساس ارائه موضوع تصدیگری زنان، به منابع فقهی و اثبات دلالت آن ادله صورت میپذیرد، ابتداادلّه جواز تصدیگری زنـان را مـورد بررسی و تحقیق قرار داده و در ادامهادلّه، عدم جواز را مورد تحقیق قرار میدهـد. طبیعـی است با عنایت به اینکه مفروض تحقیق، عدم منع از تصدی زنان در مناصب اجرایی بوده و مفید جواز تصدیگری زنان ـ با قید کراهت و مرجوحیت ـ است. لذا ادله جواز و ادله منع را نیز در این راستا ارزیابی کرده است و در نهایت، بر فرض فقدان دلالت ادله، جهت اثبات یا نفیمدعا، مقتضای اصل عملی را نیز مورد تحقیق و بررسی قرار میدهد.

بخش اول: ادله عدم منع

الف) بنای عقلا

بنای عقلا از جمله دلایلی اسـت کـه مـیتـوان بـر جـواز تصـدیگـری زنـان در عرصههای عمومی، بدان استناد کرد؛ بلکه این دلیل، بهعنوان تنها دلیل در نـزد عمـوم مردم تلقّی میشود و بر اسـاس آن، عقـلا بـر ایـن باورنـد کـه مـیتـوان از زنـان در عرصههای سیاسی ـ اجتماعی استفاده کرد. عقلا بر این باورند که در اداره امور جامعه میبایست به کسی که از دانش متناسب با آن برخوردار بوده و قـادر بـه انجـام آن اسـت مراجعه کـرد و در ایـن میـان، فرقـی بـین مـرد و زن نیسـت (محمـدی گیلانـی، 1377،

ص.(108 مطابق این معنا، جوامع بسیاری در عصر حاضر از ظرفیت زنان بهماننـد مـردان در اداره جامعه، استفاده کرده و بسیاری از امور جامعه را به آنها میسپارند. بلکـه فـارغ از منطق نظری، با توجه به استفاده از زنان در عرض مردان در بسیاری از مناصـب مـدیریتی کلان و سپردن زمام امور بخشی قابل اعتناء به زنان در جهان غرب ـ بلکه شرق ـ و اثبات فیالجمله توانایی اداره امورتوسط آنهـا، ایـن منطـق در اذهـان رسـوخ یافـت کـه زنـان

ایزدهی سیدسجاد / اجتماعی ـ سیاسی عرصه در زنان گریتصدی به فقهی رویکردی

63 ش

68پیاپی /شمارهدوم / هجدهم سال

64 ش

نمیبایست از تصدیگری در عرصههای اجتماعی محروم مانده و از ظرفیت آنهـا در ایـن خصوص استفاده نشود. این قضیه در عصر حاضر بهگونهای رشد یافته است که بـرخلاف زمانهای گذشته که قائلین به منع تصدیگری زنان، بر کرسی غلبه نشسـته و منکـرین آن، موضعی انفعالی داشتند، با تغییر گفتمان غالب، به حضور حداکثری زنـان در عرصـههـای اجتماعیـ سیاسی، منکرین منطق جواز تصدیگری زنان در عصر حاضر، در حالت انفعال قرار گرفته و میبایست در مقابل این گفتمان غالب، نسبت به این قضیه، پاسخگو باشند.

بنای عقلا را تحت شرایطی میتوان از ادله قابل استفاده در فقـه بـهحسـاب آورد و بـه شریعت، مستند نمود؛ بدین صورت که بنای عقلا در فقه به خودی خـودحجیـت نـدارد، بلکهحجیت آن میبایست به امضای شارع ضمیمه شده یا اینکه عدم ردع (منع) شـارع در این خصوص، مورد اثبات قرار گیرد (امام خمینی، 1376، ص(57 و گرچه امضای شارع در این خصوص، معلوم نیست، اما با توجه به اینکه ردعی از سوی شارع در عمل به این بنای عقلا وارد نشده است، لذا اگر مشروعیت تصدیگری زنان، قابل اثبات نباشد؛ حـداقل ایـن است که بنای عقلا، مفید حرمت و عدم مشروعیت تصدیگری زنان نیز نخواهد بود.

چنانکه گذشت، بنای عقلا، دلیلی مستقل در فقـه شـیعه بـهحسـاب نمـیآیـد، بلکـه همچون اجماع، تنها در صورتی میتواندحجت باشد که کاشف از رضای شارع باشد و در این میان، رضایت شارع نسبت به تصدیگری زنان، یا به وسیله امضای شـارع و یـا عدم ردع (در سایه سکوت) ایشان در این خصوص، حاصل میشود و با توجه به اینکه ادله موجود در شریعت، حکم به امضای شارع نسبت به بنـای عقـلا در ایـن خصـوص نمیکنند و رضایت شارع از این جهت معلوم نیست، پسعمدتاً به عدم ردع و سکوت شارع، نسبت به این بنا اکتفاء کرده و آن را دلیل رضایت شارع به حساب آوردهاند.

اما در خصوص مواردی که به عنوان رادع این سیره، محسوب میشـود بایـد گفـت میبایست میان سیره راسخه و غیر راسخه، تفاوت قائل شد (صدر، 1408ق، ص(102؛

زیرا ردع باید بهگونهای باشد که سیره را از حجیت بیندازد و همانگونه که بـه مـدد روایاتی که تاب و توان رادعیت را داشته باشند، باید دست از این سیره برداشت، به همان نسبت، هرگاه سیره راسخهای وجود داشته و در قبال آن روایتی وجـود داشـته

باشد، میتوان روایت را به جعلیبودن نسبت داده و بر سیره ثابتـه و راسـخه تأکیـد کرد (همان).
در سوی دیگر، در خصوص رادعیت روادع (بازدارندگی موانع) باید گفـت مـدلول مطابقی روادع میبایست بر ردع، مستقر باشد و مدلول التزامی روادع برای منـع شـارع، کفایت نمیکند. بهعنوان نمونه، رادعیت روایات دال بر عدم صحت خروج زن از منـزل بدون اذن شوهر برای بحث تصدیگری زنان کفایت نمیکند.

نکتهای که در خصوص استفاده از بنای عقلا در مسأله فوق، قابل توجـه اسـت اینکـه ممکن است گفته شود در استناد بنای عقلا به شارع میبایست همین بناء در عصر معصوم نیز وجود داشته باشد تا بتواند مفید امضای شـارع در آن خصـوص باشـد (امـام خمینـی،

1382ق، ص(161 و از آنجا که بنای عقلا نسبت به تصدیگری زنان در عصـر حاضـر و چند سده اخیر به قبل، سرایت نکرده و معاصرت این بنـاء در عصـر معصـوم7 معلـوم نیست، لذا استناد بنای عقلا به شارع در این خصوص و احراز امضای شارع معلوم نیست.

طبیعی است در این موارد میبایست به موانع شرعی مراجعه کرد.

لکن برخی در پاسخ گفتهاند تمام مسـأله در بنـای عقـلا در تصـدیگـری زنـان در عرصه عمومی، ملاک خبرویت و قدرت است و بر این اساس، جنس مـرد و زنبـودن، تفاوتی در تأمین این ملاک ایجـاد نمـیکنـد(آملی، 1395ق، ص(68 و اینکـه در زمـان گذشتهمعمولاً در این قضیه به مردان مراجعه میکردند، برای این بـود کـه خبرویـت و قدرت را در مردان مییافتند و لذا عقلا محـذوری در تصـدی زنـان نداشـتند و از ایـن روی، عقلا بنایی در منع از تصدیگری زنان با وجود ملاک خبرویت و قدرت در آنـان نداشتند، بلکه اشکال را در صغری (فقدان خبرویت و قدرت بـرای زنـان) مـیدیدنـد

(خوئی، 1418ق، ج1، ص224-226؛ محمدی گیلانی، 1377، ص.(108

در مجموع در خصوص سیره عقلا و رادعیت شارع نسبت به آن باید گفت از یـک سو، گرچه سیره رجوع به خبره در عصر معصوم7 وجود داشته است، لکن چـون بـه تصدیگری زنان، سرایت نکرده، این سیره را میبایست سیرهای نوپدید بهحسـاب آورد و از سوی دیگر، مطابقادلّهای که خواهد آمد، امکان تصدیگـری زنـان در معـرض و

ایزدهی سیدسجاد / اجتماعی ـ سیاسی عرصه در زنان گریتصدی به فقهی رویکردی

65 ش

68پیاپی /شمارهدوم / هجدهم سال

66 ش

مشاهده شارع قرار داشته و ایشان در مواردمتعدد، عدم رضایت خویش از آن را اظهـار داشته است. ازاینرو، هرچند این بنای عقلا، مورد رضـایت شـارع قـرار نگرفتـه، لکـن بهگونهای هم نبوده است که با نفی و منع صریح وی ـ به شکلی مطلق که شـامل همـه زمانها شود ـ همراه باشد؛ بلکه عدم ردع در صورتی میتواند راهـی بـرای دسـتیابی بـه رضایت شارع باشد که شارع در مقام بیان، از محذوراتی همچون تقیههـای اجتمـاعی و تهمت ارتجاع، مصون بوده باشد. لذا در مواردی که این شبهه وجود داشته باشد، ممکن است نتوان سکوت شارع را بر رضایت وی حمل کـرد؛ لکـن در مجمـوع بایـد گفـت گرچه سکوت شارع، همواره دال بر رضایت وی نیست و توصیهای نیز از جانب شـارع برای بهدستگرفتن زمام امور جامعه توسط زنان، نشده است؛ لکن موانعی برای حضور زنان در مناصب فراگیر دولتی ارائه شده است که گرچـه منـع همـهجانبـهای محسـوب نشده و به ذات حضور زن در جامعه عنایت نداشته، بلکه به عوارض آن ـ کـه در ادلـه مانعه برشمرده شده است ـ توجه داردام،ا این موانع، راه را بر جـواز بـیقیـد و شـرط تصدیگری زنان، بسته و موجب میشود در این قضیه، حکم به جواز تصدیگری زنان با قید کراهت مرجوحیوت، داده شود.

ب) قرآن

در راستای جواز تصدیگری زنان در عرصههای عمومی میتـوان بـه برخـی آیـات قرآن، استناد کرد و به تعبیر درستتر پاسخ استدلال بهآیات عدم جواز را داد.

.1 ج»الرقَوالُامعونَلَیسالنبِماءفَضلَاب اللّـهع ضَـهمعلَـیبع وـضٍبِمـاأَنفَقُـواْ«

(نساء((34 :(4؛ مردان از آن جهت که خدا بعضی را بر بعضی برترى داده است و از آن جهت که از مال خود نفقه میدهند بر زنان، تسلط دارند.

در راستای استدلال برمدعا باید گفت، مطابق این آیه که در فضـای امـور خـانواده بیان شده است خداوند امور زندگی زنان را به مردان، واگذار کرده است و گرچـه مفـاد آیه شریفه در خصوص قیمومیت مردان بر زنان در عرصه خانواده است، اما با توجه بـه اولویت قطعیه میتوان اینگونه اظهار داشت که اگر اداره امور خانواده ـ کـه گسـترهای

محدود داشته و مسؤولیت اندکی را بر عهده میگذارد ـ از زنان سلب شده است، چگونـه میتوان مسؤولیت قشر عظیمی از جامعه که مستلزم خردمندی و توانایی بیشتری اسـت را بر عهده آنان نهاد. ازاینرو، میتوان از این آیه، بـه قاعـدهایکلّـی دسـت یافـت کـه مطابق آن هرگونه چیرگی زنان بر مردان در حوزه مدیریت، منتفی خواهد بود کـه از آن جمله، بلکه از مهمترین مصادیق آن میتوان به سپردن مسؤولیت اداره بخش عظیمـی از جامعه ـ اعم از زنان و مردان ـ به زنان اشاره کرد.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

پروژه دانشجویی مقاله پژوهشی در باب دگرگونیهای اجتماعی و مسأله ا

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله پژوهشی در باب دگرگونی‌های اجتماعی و مسأله انتظار فایل ورد (word) دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله پژوهشی در باب دگرگونی‌های اجتماعی و مسأله انتظار فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله پژوهشی در باب دگرگونی‌های اجتماعی و مسأله انتظار فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله پژوهشی در باب دگرگونی‌های اجتماعی و مسأله انتظار فایل ورد (word) :

پژوهشی در باب دگرگونی‌های اجتماعی و مسأله انتظار

سرنوشت‌سازترین دگرگونی جهان

دگرگونی اجتماعی از مسائلی است که همواره ذهن دانشمندان را به خود جلب کرده است و هر کدام به فراخور وسع علمی خویش در این باره اظهار نظر کرده و علل و عوامل آن را با توجه به دیدگاه خود شرح و بسط داده‌اند.
در این پژوهش با استفاده از سخنان بزرگانی همانند استاد مطهری، (به عنوان عالمی روشن اندیش که نسبت به جایگاه مسأله واقف بوده است) به بحث وبررسی درباره این موضوع خواهیم پرداخت و نیز نظریه‌هایی را که در این باره مطرح شده است نقد و ارزیابی می‌کنیم. در پایان نظر خود را طرح کرده و به تفصیل درباره آن سخن خواهیم گفت.
این که چه علل و عواملی باعث دگرگونی‌های اجتماعی است، سؤال اصلی و محوری این نوشتار را تشکیل می‌دهد و با توجه به بضاعت علمی و منابع موجود به آن پاسخ داده خواهد شد.

فرضیه‌ای که در صدد بررسی آن هستیم این است که محتوای باطنی انسان (اندیشه، عقیده و ایدئولوژی) بویژه فطرت کمال جویی و تجدد خواهی انسان علت اکثر دگرگونی‌های اجتماعی است. این فرضیه با توجه به این اصل بررسی می‌شود که فرد و جامعه هر دو اصیل‌اند. و به تعبیری دیگر این انسان است که اصالت دارد، به عنوان یک موجود با شعور، آگاه، دین‌خواه و عقل‌گرا با فطرتی که طالب کمال و تعالی است.

مفاهیم اصلی و کلیدی
انتظار: در لغت یعنی چشم به راه داشتن، چشم داشتن، انتظار داشتن (1) و در اصطلاح، دیده دوختن به راه تحقق امری است که منتظر را به حالت انتظار واداشته است و هرچه آن امر در نظر او مهم‌تر باشد، برای تحقق آن کوشش و جدیت بیش‌تری ـ خواه ناخواه ـ‌خواهد کرد (2).
تحول یا دگرگونی: به معنای تغییر و تبدیل چیزی است به چیز دیگر.
دگرگونی و تغییر اجتماعی: این واژه کلی و مبهم، معمولا به معنی تغییر در فرایندهای اجتماعی یا ساختار جامعه به ویژه در بحث گذر از جوامع سنتی به جوامع صنعتی و جدید مطرح می‌شود. دگرگونی اجتماعی ممکن است مثبت یا منفی،‌ پیش‌رو یا واپس‌گرا، قهری یا دستوری، کند یا سریع، ‌جزیی یا کلی، سطحی یا عمیق و موقت یا دائمی باشد. دگرگونی اجتماعی فرایند پیچیده‌ای است که عوامل متعددی نظیر اختراع، تراوشات ناشی از فرهنگ‌ها یا اشاعه ویژگی‌های از جوامع دیگر، افزایش یا کاهش جمعیت، تکنولوژی، شخصیت‌های بزرگ، جنبش‌های اجتماعی، آموزش و پرورش و بی‌سازمانی اجتماعی و … در آن دخالت دارند. عادت،‌ ترس از گسسته شدن رشته تداوم، سنت گرایی، صاحبان منافع و مقاومت ایدئولوژیک نیز از عوامل عمده ایستادگی در برابر تغییرات اجتماعی است.(3)

علل و عوامل دگرگونی اجتماعی
دانشمندان بر این مسأله که عامل اصلی تحولات و دگرگونی‌ اجتماعی چیست، اتفاق نظر ندارند و هر یک عاملی را مؤثر و دخیل می‌دانند. گروهی عوامل مادی را منشأ اثر دانسته، عده‌ای شرایط جغرافیایی و خون و نژاد را عامل تحول می‌دانند، برخی فرهنگ و عقیده و ایدئولوژی و به طور کلی محتوای باطنی انسان را مهم‌ترین عامل می‌دانند و گروهی از نقش شخصیت‌ها و نوابغ و قهرمانان سخن به میان آورده و آن را یگانه عامل دگرگونی می‌دانند. در زیر، نظریه‌های گوناگون در این باره مطرح و مورد نقد و بررسی قرار می‌گیرد:

1ـ خون و نژاد
طبق این نظریه، عامل اساسی پیش برنده تاریخ، نژاد‌ها هستند، زیرا بعضی نژادها و خون‌ها استعداد فرهنگ آفرینی و تمدن گستری دارند و برخی دیگر خیر، بعضی می‌توانند علم و صنعت و اخلاق تولید کنند و گروهی صرفا مصرف‌کننده‌اند.
ارسطو، برخی نژادها را مستحق برده داشتن و بعضی دیگر را مستحق برده شدن می‌دانست. طرفدار این نظریه کنت گوبینو، فیلسوف معروف فرانسوی است. این نظریه به گوبینیزم نیز مشهور است. (4)
این که معتقد شویم تنها یک نژاد است که تحول و تطور تاریخ به دستش صورت می‌گیرد، یا این که همه انسان‌ها در آن دخیل‌اند، مشکلی را حل نمی‌کنند، زیرا معلوم نیست چرا زندگی انسان یا نژادی از انسان متحول و متطور است و زندگی حیوان چنین نیست. این که یک نژاد باشد یا همه نژادها، راز تحرک تاریخ را نمی‌گشاید. البته شاید نتوانیم تفاوت نژادها را به طور کلی انکار کنیم. چرا که ممکن است در عین این که همه استعداد دارند، برخی نژادها دارای استعداد بیش‌تری باشند.(5)

2ـ شرایط اقلیمی و جغرافیایی
بر اساس این نظریه، عامل سازنده تمدن و به وجود آورنده فرهنگ و تولید کننده صنعت، محیط و شرایط اقلیمی و جغرافیایی است. در مناطق معتدل، مزاج‌های معتدل و مغزهای نیرومند ومتفکر به وجود می‌آید. علاوه بر این، شرایط اقلیمی و محیط جغرافیایی و منطقه‌ای بر روی نژادها تأثیر می‌گذارد و استعدادهای خاص ایجاد می‌کند و درنهایت عامل پیش برنده تاریخ می‌شوند. (منتسکیو) دانشمند جامعه شناس فرانسوی طرفدار این نظریه است.(6)
بنابراین موقعیت‌های جغرافیایی خاص در رشد عقلی و فکری و ذوقی و جسمی انسان‌ها مؤثرند. هم‌چنین تاریخ تنها در میان انسان‌های برخی اقلیم‌ها و منطقه‌ها تحرک دارد، و در محیطها و منطقه‌های دیگر، ثابت و یک نواخت و شبیه سرگذشت حیوان است. اما پرسش اصلی به قوت خود باقی است که مثلا چرا زنبور عسل یا سایر جانداران که در همان مناطق جغرافیای زیست می‌کنند فاقد تحرک‌اند. در واقع عامل اصلی اختلاف میان آدمی و حیوان، که یکی ثابت می‌ماند و دیگری به طور دائم از مرحله‌ای به مرحله دیگر انتقال می‌یابد، چیست؟ نتیجه این که این عامل نیز آنچنان که باید، استحکام ندارد.

3ـ نظریه الهی
طبق این نظریه آن چه در زمین پدید می‌آید، امری است آسمانی که بنا بر حکمتی بر زمین فرود آمده است. تحولات و تطورات تاریخ را می‌توان جلوه‌گاه مشیت حکیمانه و حکمت الهی دانست. پس آن چه تاریخ را جلو می‌برد و دگرگون می‌سازد،‌ اراده خداوند است و تاریخ واجتماع پهنه بازی اراده مقدس الهی است. «بوسوئه» مورخ و اسقف معروف،‌طرفدار این نظریه است.(8)
این نظریه سست‌ترین و بی‌پایه‌ترین نظریه در باب دگرگونی‌های اجتماعی است. زیرا مگر تنها تاریخ است که جلوه‌گاه مشیت الهی است؟ نسبت مشیت الهی به همه اسباب و علل جهان مساوی است،‌هم چنان که زندگی متحول و متطور آدمی جلوه‌گاه مشیت الهی است، زندگی ثابت و یک نواخت زنبور عسل و سایر جانداران هم جلوه‌گاه مشیت حکیمانه خدا است. پس سخن در این است که مشیت الهی، زندگی انسان را با چه نظامی آفریده است و چه رازی در آن نهاده است که به طور دائم در تغییر و تغیر است، در صورتی که زندگی حیوانات دیگر، فاقد آن راز است.(9)

4ـ نوابع و قهرمانان
طبق این نظریه،‌ تحولات و دگرگونی‌های تاریخ، اعم از علمی، سیاسی،‌اقتصادی و فنی و یا اخلاقی،‌به وسیله نوابغ به وجود می‌آید. تفاوت آدمی با سایر جانداران در این است که جانداران از نظر استعدادهای طبیعی در یک درجه‌اند،‌ بر خلاف انسان‌ها که از نظر استعداد تفاوت‌هایی دارند، نوابغ و قهرمانان، افراد استثنایی هر جامعه‌اند که از قدرت خارق العاده‌ای از نظر عقل، اراده، ذوق و ابتکار برخورداند و هرگاه در جامعه‌ای پدید آیند،‌ آن جامعه را از نظر علمی و فنی،‌اخلاقی و اقتصادی و سیاسی و نظامی به جلو می‌برد و به سعادت و تکامل نزدیک می‌کنند. از این رو اکثریت افراد بشر فاقد ابتکار، دنباله رو و مصرف کننده‌اند. «کارلایل» فیلسوف معروف انگلیسی چنین نظری دارد. (10)
این نظریه، اعم از این که درست باشد یا نادرست، به طور مستقیم به فلسفه تاریخ، یعنی به عامل محرک تاریخ مربوط می‌شود.
البته این که فقط نوابغ و قهرمانان قدرت خلاقیت و ابتکار داشته باشند امر بعیدی است،‌ زیرا در تمام افراد بشر،‌کم و بیش استعداد اختراع و ابداع و نوآوری وجود دارد. بنابراین همه افراد یا حداقل اکثر آن‌ها می‌توانند در خلق و تولید و اختراع سهیم باشند. البته سهمشان نسبت به نوابغ ناچیز است. (11)

5ـ اقتصاد و عامل مادی
براساس این نظریه،‌ اقتصاد تنها عامل محرک تاریخ است. تمام شؤون اجتماعی و تاریخی هر قوم و ملت، اعم از شؤون فرهنگی و مذهبی و سیاسی و نظامی و اجتماعی، جلوه‌گاه شیوه تولید و روابط تولیدی آن جامعه است. تغییر و تحول در بنیاد اقتصادی جامع است که جامعه را از بیخ و بن زیر و رو می‌کند. و جلو می‌برد نوابع،‌که در نظریه قبل سخنشان به میان آمد،‌جز مظاهر نیازهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جامعه نیستند و آن نیازها به نوبه خود معلول دگرگونی ابزار تولید است.
نظریه «ماتریالیسم تاریخی» بر اساس چنین اندیشه‌ای به وجود آمده است. ماتریالیسم تاریخی، یعنی برداشتی اقتصادی از «تاریخ» و برداشتی اقتصادی و تاریخی از «انسان» بدون برداشتی انسانی از اقتصادی یا تاریخ.

جان کلام این که تاریخ، طبیعت مادی دارد نه معنوی و انسانی. و تمامی دگرگونی‌های اجتماعی و تاریخی، زاییده عامل اقتصادی و مادی است. این نظریه، ریشه انقلاب‌ها را دو قطبی‌شدن جامعه‌ها از نظر معیشت می‌داند و مدعی است که تمام خصلت‌های مادی و معنوی انسان از جامعه گرفته می‌شود و در سرشت انسان آن چه را الهیون فطرت می‌نامند وجود ندارد. انسان و وجدانش را، جامعه به کمک عوامل بیرونی می‌سازد. بر این اساس انسان همانند نواری است خالی که نسبت به آن جه در آن ضبط می‌شود حالت بی‌تفاوتی و بی‌طرفی دارد و هیچ عکس‌العملی نسبت به آن نشان نمی‌دهد.(12)

نظریه ماتریالیسم تاریخی دارای اصول و مبانی‌ای است که نقد و بررسی آن‌ها از حوصله این پژوهش خارج است و خود مقاله‌ای مستقل می‌طلبد.(13)
درمقابل این نظریه،‌ نظریه‌ای دیگر است که عامل اقتصادی را تنها و یگانه عامل دگرگونی اجتماعی نمی‌داند و به اصالت روح اعتقاد دارد. البته اسلام منکر تأثیر عالم اقتصادی در تحولات اجتماعی نیست، ولی هیچ گاه عامل ماده را بر روح مقدم نمی‌دارد و معتقد است که وجود اصیل انسان را نمی‌توان با ماده و شؤون آن توجیه و تفسیر کرد.(14)
6ـ فطرت
آدمی دارای خصایص و ویژگی‌هایی است که به موجب آنها زندگی اجتماعی‌اش در حال تکامل و پیشرفت است. ویژگی نخست: حفظ و جمع تجارب و آموخته‌های دیگران و استفاده از آنها است.

ویژگی دوم: یادگیری از راه بیان و قلم است.
ویژگی سوم: مجهز بودن به نیروی عقل و ابتکار است.
ویژگی چهارم: میل ذاتی و علاقه فطری به نوآوری است، یعنی حب ذاتی آدمی به نوآوری و خلاقیت، محدود به هنگام ضرورت نیست، بلکه این میل در او به طور ذاتی به ودیعه نهاده شده است و جزء جدایی ناپذیر سرشت وی محسوب می‌شود.
این چهار ویژگی، نیرویی را در انسان به وجود می‌آورد که همواره آدمی را به جلو می‌راند. اما در حیوانات دیگر، نه استعداد نگه داری تجربه و نقل و انتقال آن وجود دارد و نه استعداد خلق و ابتکار که خاصیت قوه عاقله است و نه میل شدید به نوآوری وجود دارد. این است که حیوان در جا می‌زند و زندگی ثابت و یک نواختی دارد،‌ اما انسان به پیش می‌رود و زندگی‌اش به طور دائم در حرکت و تغییر و تغیر است و دگرگون می‌شود.(15)

وجود چنین ویژگی‌ها و خصوصیت‌هایی است که سبب تکامل و تعلالی بشر می‌شود، لذا شهید مطهری این نظریه را بسیار عالی می‌داند و درباره آن سخنان ارزشمندی دارد.
فطرت کمال جوی و افزون طلب آدمی این گونه است که هر مقدار واجد چیزی باشد، باز می‌خواهد مرحله بالاتری را طی کند و افق‌های جدیدی را به رویش بگشاید و به وضع موجود قانع نگردد.(16)، نظریه فطرت، که از آن به عنوان «محتوای باطنی انسان» نیز می‌توان یاد کرد، نظریه شهید مطهری است. (17)

دگرگونی و مسأله انتظار
گفته شد که این «محتوای باطنی» و به عبارتی فطرت پاک و بی آلایش و نوگرای آدمی است که سهم مهمی در دگرگونی‌های اجتماعی داشته و باعث و بانی اکثر تحولات اجتماعی و تاریخی است. البته عوامل دیگر نیز دخالت دارند، اما نه به اندازه عقیده و باطن انسان. مسأله انتظار وظهور منجی و مصلح بشر را نیز می‌توان از دیگر عوامل تحول اجتماعی و تاریخی دانست. این مسأله نشأت گرفته از دین و اعتقادات مذهبی انسان است، لذا این موضوع از دیر زمان مطرح بوده و همه ادیان به ظهور منجی و مصلحی در آخر الزمان بشارت داده و درباره آن سخن گفته‌اند. انتظار در اسلام به ویژه در مذهب تشیع از جایگاه والا و عظیمی برخوردار است. شیعه بنا به روایات رسیده از پیامبر اسلام و ائمه (علیهم السلام) بر این عقیده است که در مقطعی از تاریخ زندگی بشر منجی نهایی و قائد جهانی ظهور خواهد کرد و حکومت واحد جهانی را بر اساس احکام الهی در زمین برپا خواهد ساخت. البته آیات قرآن بر این نکته تصریح دارند که آینده از آن پارسایان و شایستگان است و آنان هستند که وارثان زمین‌اند. از جمله آیه 105 سوره انبیا است:

«و لقد کتبنا فی الزبور من بعد الذکر، ان الارض یرثها عبادی الصالحون»، در زبور داود، از پس ذکر «تورات» نوشته‌ایم که سرانجام زمین را بندگان شایسته ما میراث برند و صاحب شوند.
امام باقر(ع) می‌فرماید: این بندگان شایسته که وارثان زمین می‌شوند، اصحاب مهدی هستند، در آخر الزمان. (18)
اصل انتظار، که شیعه هم (آن هم با خصوصیات و ویژگی‌های خاص)‌به آن معتقد است،‌ از بالاترین عبادت‌ها شمرده شده است. اما این که حقیقت انتظار چیست؟ و کدام انتظار مورد اشاره ائمه (علیهم السلام) قابل توجه است؟
انتظار، عامل سازندگی و تحرک و تعهد است و جامعه را به طرف کمال نهایی پیش می‌برد و راه را برای ظهور مصلح کل هموار می‌سازد. اما گاهی، برخی افراد انتظار را به گونه‌ای معنا می‌کنند که جز ضعف و تسلیم و ویرانگری و اسارت بخشی، ‌مفهومی نخواهد داشت. در زیر به بررسی این دو بینش درباره انتظار، که باعث به وجود آمدن دو نوع دگرگونی در سطح اجتماعی می‌شوند، می‌پردازیم:

1ـ انتظار منفی
انتظاری است ویرانگر و مخرب که بازدارنده و فلج کننده است وجامعه را به طرف انحطاط و سقوط می‌کشاند. هستند افرادی که خیال می‌کنند انتظار یعنی دست روی دست گذاشتن و منتظر ظهور مصلح ماندن. در نظر اینان هر اصلاحی محکوم به شکست است و گناه و فساد و ظلم و تبعیض و حق‌کشی، راه را برای ظهور منجی بشریت باز می‌کند. بدیهی است این گونه انتظار، ‌عاملی است برای توجیه ستم‌ها و فسادها و حق‌کشی‌ها و بی‌عدالتی‌ها‏، مسئولیت‌گریزی و مسؤولیت ستیزی و پشت کردن به انسان و بشریت. بر اساس چنین برداشتی اگر جامعه‌ای در اوج عزت و اقتدار هم باشد، به ذلت و فلاکت گرفتار می‌شود. ساده اندیشان و بیمار دلان، گمان برده‌اند که فسق و فجور،‌زور و استبداد، جهل و گمراهی، رکود وجمود، سکون و سکوت و پژمردگی و افسردگی عاملی است در تسریع حرکت بشری که با قیام جهانی، به رهبری مصلح کل، به نهایت و اوج خود خواهد رسید و آن جاست که حکومت جهانی واحد پدیدار خواهد شد و صلح و عدالت همه جا را فرا خواهد گرفت.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   41   42   43   44   45   >>   >