سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پروژه دانشجویی مقاله زباله سوزهای بیمارستانی و اثرات آن بر سلام

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله زباله سوزهای بیمارستانی و اثرات آن بر سلامتی و محیط زیست فایل ورد (word) دارای 11 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله زباله سوزهای بیمارستانی و اثرات آن بر سلامتی و محیط زیست فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله زباله سوزهای بیمارستانی و اثرات آن بر سلامتی و محیط زیست فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله زباله سوزهای بیمارستانی و اثرات آن بر سلامتی و محیط زیست فایل ورد (word) :

چکیده:

ســوزاندن زبالــه در دســتگاههای زبالــه ســوز یکــی از روشــهای بــی خطــر ســازی پســماندهای بیمارستانی می باشـد. سـه نـوع فـن آوری زبالـه سـوزی کـه بـرای دفـع زبالـه هـای بیمارسـتانی مـورد اسـتفاده قـرار مـی گیـرد شـامل زبالـه سـوزهای پیرولیتیـک دو محفظــه ای، کـوره هـای تـک محفظــه ای بـا اجـاق ثابـت و کـوره هـای دوار مـی باشـد. قابـل اعتمـاد تـرین فراینـد بـی خطرسـازی معمـول برای زباله هـای بیمارسـتانی، سـوزاندن پیرولیتیـک مـی باشـد. هـر چنـد کـه سـوزاند زبالـه مـی توانـد محاسـنی از جملـه کـاهش هزینـه حمـل و نقـل، کـاهش حجـم زبالـه و در صـورت امکـان تولیـد انـرژی و عدم پخش مواد زائد عفونی بـه همـراه داشـته باشـد ، زبالـه سـوزهای کنتـرل نشـده مـی تواننـد بـالقوه از نظـر خـروج آلاینـده هـای متنـوع، خطرنـاک باشـند. دی اکسـین هـا و فـوران هـا از خطرنـاک تـرین آلاینـده هـایی مـی باشـند کـه مـی تواننـد بعلـت دمـای پـایین سـوختن و عـدم جداسـازی مـواد زائـد پلاســتیکی رخ دهنـد. از انــواع تجهیــزات کنتــرل آلــودگی در زبالــه ســوزها مــی تــوان بــه مخــازن تــه نشــینی، جداکننــده هــای ســیکلونی، جمــع کننــده مرطــوب، جمــع کننــده هــای ســیکلونی، برطــرف کننـده هـای میسـت و غبـار، شـوینده هـا ، رسـوب دهنـده هـای الکتروسـتاتیکی، صـافی هـای کیسـه ای، جمع کننده با مانع، فیلتر پارچه ای و فیلترهای هپا اشاره نمود.

کلمات کلیدی:

زباله سوز، سلامتی و محیط زیست، زباله های بیمارستانی، آلاینده، کنترل

دبیرخانه دائمی: تهران، خیابان ستارخان، روبروی برق آلستوم، خیابان فیاض،شماره -51 کدپستی 1453793399

تلفن : 021-44268512-3 نمابر: www.CELCO.ir info@celco.ir 021-44268514

ستاد محیط زیست و توسعه پایدار سازمان حفاظت محیط زیست
وزارت صنعت،معدن و تجارت دانشکده محیط زیست
شهرداری تهران دفتر HSE

ششمین همایش ملی و نمایشگاه تخصصی مهندسی محیط زیست

The 6th National Conference & Exhibition on Environmental Engineering انجمن مهندسی محیط زیست ایران
تهران- 1391

.1 مقدمه:

اولین واحد زباله سوز در سال 1874 توسط دو مهندس آمریکایی بنام هرینگ و گریلی در شهر ناتینگهام انگلستان ساخته شد ح این دو مهندس تا سال 1921 موفق به ساختن بیش از 200 واحد زباله سوز در بریتانیا شدند، در حال حاضر در بسیاری از کشورها کاربرد زباله سوز رایج است و به عنوان یکی از روشهای دفع انواع زائدات بشمار می رود. انواع مواد زائد که می توان از طریق سوزاندن دفع کرد عبارتند از مواد زائد خانگی و شهری، مواد زائد حلال، مواد زائد روغنی، امولسیونها و مخلوطهای روغنی، پلاستیک، لاستیک و لاتکس، آفت کشها، مواد زائد دارویی، مواد زائد بهداشتی و درمانی، مواد زائد فنل دار، مواد زائد حاصل از پالایش مانند قطران اسیدی، گریس و واکس می باشد. سوزندان تکنیکی است که برای بی خطرسازی کلیه مواد زاید عفونی مناسب می باشد. اگر چه زباله سوزها دارای مزایای زیادی می باشند اما اکثر کشورهایی که توانایی خرید دستگاههای کنترل آلودگی هوا با آخرین تکنولوژی روز را ندارند، همواره با مشکلاتی مواجه هستند. با توجه به آلودگی های ناشی از سوزاندن زباله در زباله سوزها، مکان یابی محل استقرار زباله سوز، طراحی و نصب زباله سوز بسیار مهم تلقی می شود(1، 3، 5،.(27 این مطالعه به بررسی انواع زباله سوزها و آلاینده های منتشره و اثرات آنها بر سلامتی و محیط زیست می پردازد.

.2 فرآیند سوزاندن

زباله سوزی، یک فرآیند اکسیداسیون خشک در دمای بالا است که پسمانده های آلی و قابل احتراق را به مواد غیرآلی و غیرقابل احتراق تبدیل می نماید و سبب کاهش موثر در حجم و وزن مواد زاید می شود. برای آنکه حداکثر مواد زائد آلی موجود در زباله ها تجزیه شوند زباله سوزها باید درجه حرارتهای زیاد داشته باشند. جهت استریلیزاسیون باکتریها و ویروسهای موجود در زباله های عفونی دما در محفظه اول دستگاههای زباله سوز بایستی 1400 درجه فارنهایت و در محفظه دوم 1600 درجه فارنهایت باشد اما متأسفانه در خیلی از زباله سوزها محفظه دوم دمای 1600 درجه فارنهایت را تأمین نمی کند، بنابراین با آزمایش کنترل مواد میتوان به وجود میکروارگانیسم های زنده در محوطه زباله سوز پی برد. همچنین باید زمان ماند کافی برای سوختن زباله وجود داشته باشد. عامل مهمی که بر مکانیزم واکنش های احتراق تأثیر دارند مواد تشکیل دهنده زباله است. بازده احتراق به فاکتورهائی چون خواص فیزیکی و شیمیایی زباله، هوای احتراق، درجه حرارت، زمان ماند و میزان مخلوط شدن بستگی دارد

32)،.(30

.3 محاسن و معایب دستگاههای زباله سوز

سوزاندن زباله با دستگاههای زباله سوز نظیر سایر روشهای دفع دارای محاسن و معایبی است که در جدول 1 آورده شده است
.(32)

جدول :1 محاسن و معایب دستگاههای زباله سوز

مزایا محو سریع زباله در اماکن تولید آن احتیاج به زمین کمتر
کاهش حجم و مقرون به صرفه بودن از نظر حمل و نقل

استفاده از حرارت ایجاد شده برای گرم کردن بویلرها و در نتیجه تولید انرژی از بین رفتن اکثر میکروارگانیسم ها

معایب بالا بودن هزینه های سرمایه گذاری اولیه و نگهداری زباله سوز نیاز به کارکنان متخصص
نیاز به محل دفن زباله برای دفع باقیمانده ها و خاکستر زباله سوز بالا بودن هزینه سیستم های کنترل و تصفیه خروجی ها مانند

گازها، فاضلاب، گرد و غبار و باقیمانده های ناشی از احتراق مناسب نبودن برای دفع نهائی مواد زائد خطرناک از جمله مواد رادیواکتیو و مواد قابل انفجار

دبیرخانه دائمی: تهران، خیابان ستارخان، روبروی برق آلستوم، خیابان فیاض،شماره -51 کدپستی 1453793399

تلفن : 021-44268512-3 نمابر: www.CELCO.ir info@celco.ir 021-44268514

ستاد محیط زیست و توسعه پایدار سازمان حفاظت محیط زیست
وزارت صنعت،معدن و تجارت دانشکده محیط زیست
شهرداری تهران دفتر HSE

ششمین همایش ملی و نمایشگاه تخصصی مهندسی محیط زیست
The 6th National Conference & Exhibition on Environmental Engineering انجمن مهندسی محیط زیست ایران
تهران- 1391

تخریب بسیاری از انواع مواد زائد سمی و غیر سمی نمودن آنها

.4 انواع دستگاه های زباله سوز

زباله سوزها می توانند از انواع فوق العاده پیچیده با تأسیسات بهره برداری در دمای بالا تا واحدهای احتراقی بسیار ساده که در دماهای پایین تر راهبری می شوند، وجود داشته باشند. در صورتی که بهره برداری به درستی انجام شود، همه انواع زباله سوزها قادر به از بین بردن عوامل بیماریزا موجود در زباله بوده و خاکستر تولیدی را کاهش می دهند. برخی از زباله های بهداشتی و درمانی نظیر زباله های شیمیایی یا دارویی برای تخریب کامل نیاز به دماهای بالاتری دارند. دمای بالا در بهرهبرداری و تصفیه گازهای خروجی، آلودگی هوا و بوهای تولیدی در فرآیند سوختن را محدود می کند. اغلب زباله سوزی های بزرگ و مدرن دارای تأسیسات بازیافت انرژی نیز می باشند. در آب و هوای سرد، بخار آب و یا آب گرم زباله سوزها را می توان در سیستمهای گرمایش شهری و در آب و هوای گرم، بخار آب زباله سوزها را می توان در مولدهای تولید برق بکار گرفت. گرمای بازیافت شده از زباله سوزهای بیمارستانی کوچک برای گرم کردن اولیه زباله هایی که باید سوزانده شوند، بکار می رود. سه نوع فن آوری زباله سوزی که برای دفع زباله های بیمارستانی مورد استفاده قرار می گیرد شامل زباله سوزهای تخریب کننده حرارتی (پیرولیتیک)

دومحفظه ای، کوره های تک محفظه ای با اجاق ثابت و کوره های دوار می باشند .(30)
.1,4 زباله سوزهای حرارتی از نوع پیرولیتیک

قابل اعتمادترین فرآیند بی خطر سازی معمول برای زباله های بهداشتی و درمانی، سوزاندن پیرولیتیک می باشد که به آن سوزاندن با هوای کنترل شده یا زباله سوزی دو محفظه ای نیز گفته می شود. زباله سوزهای پیرولیتیک دارای یک محفظه پیرولیتیک (تجزیه کننده حرارتی) و یک محفظه پس سوزی (پس احتراقی) می باشند. در محفظه تجزیه کننده حرارتی

(پیرولیتیک)، زباله ها در اثر درجه حرارت و در شرایط کمبود اکسیژن در دمای متوسط 800 -900oc تجزیه شده و خاکستر جامد و گاز تولید می شود. محفظه پیرولیتیک دارای یک مشعل سوخت برای شروع فرآیند می باشد. مواد زاید در کیسه ها یا ظروف مناسب زباله بارگذاری می شود. گازهای تولیدی در این روش در دمای بالا (900 -1200oc) توسط یک مشعل در محفظه پس احتراق و با استفاده از هوای اضافی به منظور به حداقل رساندن بو و دود سوزانده می شود. زباله سوزهای پیرولیتیک بزرگتر

(ظرفیت 8ـ1 تن در روز)معمولاً بر اساس بهره برداری پیوسته طراحی می شوند. این دستگاهها همچنین ممکن است به صورت کاملاً خودکار (اتوماتیک) بهره برداری شوند که دارای بارگذاری زباله، حذف خاکستر و حرکت داخلی زباله های در حال سوختن می باشند 29)،.(9

.2,4 انواع دیگر زباله سوزها

از انواع دیگر زباله سوزهایی که برای تخریب مواد زاید عفونی استفاده می شود، دو نوع کوره های چرخشی و دستگاههای هوای محدود (کنترل شده)، را می توان نام برد. جدول شماره 2 نشان دهنده انواع دیگری از زباله سوزهاست که بر اساس تغذیه مواد، قسمت بندی شده اند. به طور کلی از کوره های چرخشی برای مقادیر بسیار زیاد مواد زاید بیمارستانی و یا به طور منطقه ای استفاده می شود، در صورتیکه از نوع هوای کنترل شده برای یک بیمارستان به تنهایی استفاده می شود. در جدول 3 نیز مزایا و معایب انواع زباله سوزها آورده شده است 32)،30،9،5،.(3

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

پروژه دانشجویی تحقیق در مورد مولانا جلال الدین بلخی فایل ورد (wo

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی تحقیق در مورد مولانا جلال الدین بلخی فایل ورد (word) دارای 35 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق در مورد مولانا جلال الدین بلخی فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی تحقیق در مورد مولانا جلال الدین بلخی فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی تحقیق در مورد مولانا جلال الدین بلخی فایل ورد (word) :

مولانا جلال الدین بلخی

زادگاه مولانا
جلال‌الدین محمد درششم ربیع‌الاول سال604 هجری درشهربلخ تولد یافت. سبب شهرت او به رومی ومولانای روم، طول اقامتش‌ و وفاتش درشهرقونیه ازبلاد روم بوده است. بنابه نوشته تذکره‌نویسان وی درهنگامی که پدرش بهاءالدین از بلخ هجرت می‌کرد پنجساله بود. اگر تاریخ عزیمت بهاءالدین را از بلخ در سال 617 هجری بدانیم، سن جلال‌الدین محمد درآن هنگام قریب سیزده سال بوده است. جلال‌الدین در بین راه در نیشابور به خدمت شیخ عطار رسید و مدت کوتاهی درک محضر آن عارف بزرگ را کرد.

چون بهاءالدین به بغدادرسیدبیش ازسه روزدرآن شهراقامت نکرد و روز چهارم بار سفر به عزم زیارت بیت‌الله‌الحرام بر بست. پس از بازگشت ازخانه خدا به سوی شام روان شد و مدت نامعلومی درآن نواحی بسر برد و سپس به ارزنجان رفت. ملک ارزنجان آن زمان امیری ازخاندان منکوجک بودوفخرالدین بهرامشاه‌نام داشت، واو همان پادشاهی است حکیم نظامی گنجوی کتاب مخزن‌الاسرار را به نام وی به نظم آورده است. مدت توقف مولانا در ارزنجان قریب یکسال بود.

بازبه قول افلاکی، جلال‌الدین محمددرهفده سالگی ‌درشهرلارنده به‌امرپدر، گوهرخاتون دخترخواجه لالای سمرقندی را که مردی محترم و معتبر بود به زنی گرفت و این واقعه بایستی در سال 622 هجری اتفاق افتاده باشد و بهاءالدین محمد به سلطان ولد و علاءالدین محمد دو پسر مولانا از این زن تولد یافته‌اند.
مولانا و خانواده او

مولانا جلال الدین محمد مولوی در سال 604 روز ششم ریبع الاول هجری قمری متولد شد.هر چند او در اثر خود فیه مافیه اشاره به زمان پیش تری می کند ؛ یعنی در مقام شاهدی عینی از محاصره و فتح سمرقند به دست خوارزمشاه سخن می گوید .در شهر بلخ زادگاه او بود و خانه آنها مثل یک معبد کهنه آکنده از روح ،انباشته از فرشته سر شار از تقدس بود .کودک خاندان خطیبان محمد نام داشت اما در خانه با محبت و علاقه ای آمیخته به تکریم و اعتقاد او را جلال الدین می خواندند جلال الدین محمد .پدرش بهاء ولد که یک خطیب بزرگ

بلخ ویک واعظ و مدرس پر آوازه بود از روی دوستی و بزرگی او را ((خداوندگار)) می خواند خداوندگار برای او همه امیدها و تمام آرزوهایش را تجسم می داد .با آنکه از یک زن دیگر دختر قاضی شرف پسری بزرگتر به نام حسین داشت ،به این کودک نو رسیده که مادرش مومنه خاتون از خاندان فقیهان وسادات سرخس بود و در خانه بی بی علوی نام داشت به چشم دیگری می دید.خداوندگار خردسال برای بهاءولد که در این سالها از تمام دردهای کلانسالی رنج می برد عبارت از تجسم جمیع شادیها و آرزوها بود .سایر اهل خانه هم مثل خطیب

سالخورده بلخ ،به این کودک هشیار ،اندیشه ور و نرم و نزار با دیده علاقه می نگریستند .حتی خاتون مهیمنه مادربهاء ولد که در خانه ((مامی)) خوانده می شد و زنی تند خوی،بد زبان وناسازگار بود ،در مورد این نواده خردسال نازک اندام و خوش زبان نفرت وکینه ای که نسبت به مادر او داشت از یاد می برد. شوق پرواز در ماورای ابرها از نخستین سالهای کودکی در خاطر این کودک خاندان خطیبان شکفته بود .عروج روحانی او از همان سالهای کودکی آغاز شد –از پرواز در دنیای فرشته ها ،دنیای ارواح ،و دنیای ستاره ها که سالهای کودکی او را

گرم وشاداب و پر جاذبه می کرد . در آن سالها رؤیاهایی که جان کودک را تا آستانه عرش خدا عروج می داد ،چشمهای کنجکاوش را در نوری وصف ناپذیر که اندام اثیری فرشتگان را در هاله خیره کننده ای غرق می کرد می گشود .بر روی درختهای در شکوفه نشسته خانه فرشته ها را به صورت گلهای خندان می دید . در پرواز پروانه های بی آرام که بر فراز سبزه های مواج باغچه یکدیگر را دنبال می کردند آنچه را بزرگترها در خانه به نام روح می خواندند به صورت ستاره های از آسمان چکیده می یافت .فرشته ها ،که از ستاره ها پائین می مدند

با روحها که در اطراف خانه بودند از بام خانه به آسمان بالا می رفتند طی روزها وشبها با نجوایی که در گوش او می کردند او را برای سرنوشت عالی خویش ،پرواز به آسمانها ،آماده می کردند پرواز به سوی خدا .

موقعیت خانواده و اجتماع در زمان رشد مولانا
پدر مولانا بهاء ولد پسر حسین خطیبی در سال 546 یا 542 هجری قمری در بلخ خراسان آنزمان متولد شد.خانواده ای مورد توجه خاص و عام و نه بی بهره از مال و منال و همه شرایط مهیای ساختن انسانی متعالی کودکی را پشت سر می گذارد و در هنگامه بلوغ انواع علوم و حکم را فرا می گیرد .محمد بن حسین بهاء الدین ولد ملقب به سلطان العلما (متولد حدود 542ق/1148میا کمی دیر تر )از متکلمان الهی به نام بود . بنا به روایت نوه اش ؛شخص پیامبر (ص)این اقب را در خوابی که همه عالمان بلخ در یک شب دیده بودند ؛به وی اعطا کرده

است .بهاء الدین عارف بود و بنا بر برخی روایات ؛او از نظر روحانی به مکتب احمد غزالی (ف.520ق/1126م)وابسته است .با این حال نمی توان قضاوت کرد که عشق لطیف عرفانی ؛ آن گونه که احمد غزالی در سوانح خود شرح می دهد ؛چه اندازه بر بهاءالدین و از طریق او بر شکل گیری روحانی فرزندش جلال الدین تاثیر داشتهاست .اگر عقیده افلاکی در باره فتوایی بهاء الدین ولد که: زناءالعیون النظر صحت داشته باشد ؛ مشکل است که انتساب او به مکتب عشق عارفانه غزالی را باور کرد حال آنکه وابستگی نزدیک او به مکتب نجم الدین کبری ؛موسس طریقه کبرویه به حقیقت نزدیکتر است .بعضی مدعی شده اند که خانواده پدری بهاءالدین از احفاد ابو بکر ؛خلیفه اول اسلام هستند .این ادعا چه حقیقت داشته باشد و چه

نداشته باشد درباره پیشینه قومی این خانواده هیچ اطلاع مسلمی در دست نیست .نیز گفته شده که زوجه بهاءالدین ؛از خاندان خوارزمشاهیان بوده است که در ولایات خاوری حدود سال 3-472ق/1080م حکومت خود را پایه گذاری کردند ولی این داستان را هم می توان جعلی دانست و رد کرد .او با فردوس خاتون ازدواج می کند ،که برخی به علت اشکال زمانی در این ازدواج شک نموده اند .

او برای دومین بار به گفته ای ازدواج می کند .همسر او بی بی علوی یا مومنه خاتون است که او را از خاندان فقیهان و سادات سرخسی می دانند .
از این بانو ،علاو الدین محمد در سال 602 و جلال الدین محمد در سال 604 روز ششم ریبع الاول هجری قمری متولد شدند.بهاء الدین از جهت معیشت در زحمت نبود خالنه اجدادی و ملک ومکنت داشت .در خانه خود در صحبت دوزن که به هر دو عشق می ورزید ودر صحبت مادرش((مامی))و فرزندان از آسایش نسبی بر خورداربود ذکر نام الله دایم بر زبانش بود ویاد الله به ندرت از خاطرش محو می شد با طلوع مولانا برادرش حسین و خواهرانش که به زاد از وی بزرگتر بودند در خانواده تدریجاً در سایه افتادندوبعدها در بیرون از خانواده هم نام ویاد آنها فراموش شد .جلال که بر وفق آنچه بعدها از افواه مریدان پدرش نقل میشد ؛ از جانب پدر نژادش به ابوبکر صدیق خلیفه رسول خدا می رسید و از جانب مادر به اهل بیت پیامبر نسب میرسانید .

پدر مولانا
پدرش محمدبن حسین خطیبی معروف به بهاءالدین ولدبلخی وملقب به سلطان‌العلماءاست که ازبزرگان صوفیه بود و به روایت افلاکی احمد دده در مناقب‌العارفین، سلسله او در تصوف به امام احمد غزالی می‌پیوست و مردم بلخ به وی اعتقادی بسیار داشتند و بر اثر همین اقبال مردم به او بود که محسود و مبغوض سلطان محمد خوارزمشاه شد.
گویند سبب عمده وحشت خوارزمشاه ازاوآن بودکه بهاءالدین ولدهمواره برمنبربه حکیمان وفیلسوفان دشنام می‌داد و آنان را بدعت‌گذار می‌خواند.

گفته‌های اوبر سر منبر بر امام فخرالدین رازی که سرآمد حکیمان آن روزگار و استاد خوارزمشاه نیز بود گران آمد و پادشاه را به دشمنی با وی برانگیخت.
بهاء‌الدین ولد از خصومت پادشاه خود را در خطر دیدو برای رهانیدن خویش از آن مهلکه به جلاء وطن تن در داد و سوگندخوردکه تا آن پادشاه برتخت سلطنت نشسته است بدان شهر باز نگردد. گویند هنگامیکه اوزادگاه خود شهر بلخ را ترک می‌کرد از عمر پسر کوچکش جلال‌الدین بیش از پنج سال نگذشته بود.

افلاکی در کتاب مناقب ‌العارفین در حکایتی اشاره می‌کند که کدورت فخر رازی با بهاءالدین ولد از سال 605 هجری آغاز شد ومدت یک سال این رنجیدگی ادامه یافت و چون امام فخر رازی در سال 606 هجری از شهر بلخ مهاجرت کرده است، بنابراین‌نمی‌توان خبردخالت فخررازی رادردشمنی خوارزمشاه با بهاءالدین درست دانست. ظاهرا رنجش بهاءالدین ازخوارزمشاه تا بدان حدکه موجب مهاجرت وی از بلاد خوارزم و شهر بلخ شود مبتنی بر حقایق تاریخی نیست.

تنها چیزی که موجب مهاجرت بهاءالدین ولدوبزرگانی مانند شیخ نجم‌الدین رازی به بیرون از بلاد خوارزمشاه شده است، اخباروحشت آثارقتل‌عامها و نهب و غارت و ترکتازی لشکریان مغول و تاتار در بلاد شرق و ماوراءالنهر بوده است، که مردم دوراندیشی را چون بهاءالدین به ترک شهر و دیار خود واداشته است.
این نظریه را اشعار سلطان ولد پسر جلال‌الدین در مثنوی ولدنامه تأیید می‌کند. چنانکه گفته است:
کرد از بلخ عزم سوی حجاز زانکه شد کارگر در او آن راز

بود در رفتن و رسید و خبر که از آن راز شد پدید اثر
کرد تاتار قصد آن اقلام منهزم گشت لشکر اسلام
بلخ را بستد و به رازی راز کشت از آن قوم بیحد و بسیار

شهرهای بزرگ کرد خراب هست حق را هزار گونه عقاب
این تنها دلیلی متقن است که رفتن بهاءالدین از بلخ در پیش از 617 هجری که سال هجوم لشکریان مغول و چنگیز به بلخ است بوقوع پیوست و عزیمت او از آن شهر در حوالی همان سال بوده است.

جوانی مولانا
پس از مرگ بهاءالدین ولد، جلال‌الدین محمدکه درآن هنگام بیست و چهار سال داشت بنا به وصیت پدرش و یا به خواهش سلطان علاءالدین کیقباد بر جای پدر بر مسند ارشاد بنشست و متصدی شغل فتوی و امور شریعت گردید. یکسال بعدبرهان‌الدین محقق ترمذی که از مریدان پدرش بود به وی پیوست. جلال‌الدین دست ارادت به وی داد و اسرار تصوف وعرفان را ازاوفرا گرفت. سپس اشارت اوبه جانب شام وحلب عزیمت کردتا در علوم ظاهر ممارست نماید. گویند که برهان‌الدین به حلب رفت وبه تعلیم علوم ظاهر پرداخت و در مدرسه حلاویه مشغول تحصیل شد. در آن هنگام تدریس آن مدرسه بر عهده کمال‌الدین ابوالقاسم عمربن احمد معروف به ابن‌العدیم قرار داشت و چون کمال‌الدین از فقهای مذهبی حنفی بودناچاربایستی مولانا درنزد او به تحصیل فقه آن مذهب مشغول شده باشد. پس از مدتی تحصیل در حلب مولانا سفردمشق کردواز چهار تا هفت سال در آن ناحیه اقامت داشت و به اندوختن علم ودانش مشغول بودوهمه علوم‌اسلامی زمان خودرا فرا گرفت. مولانادرهمین شهربه‌خدمت شیخ محیی‌الدین محمدبن علی معروف به ابن‌العربی (560ـ638)که ازبزرگان صوفیه اسلام وصاحب کتاب معروف فصوص‌الحکم است رسید. ظاهرا توقف مولانا در دمشق بیش از چار سال به طول نیانجامیده است، زیرا وی در هنگام مرگ برهان‌الدین محقق ترمذی که در سال 638 روی داده در حلب حضور داشته است.
مولانا پس از گذراندن مدتی درحلب وشام که گویامجموع آن به هفت سال نمی‌رسد به اقامتگاه خود، قونیه رهسپار شد. چون به‌شهرقیصریه رسیدصاحب شمس‌الدین اصفهانی‌می‌خواست که مولانارابه خانه خودبرداماسید برهان‌الدین ترمذی که همراه او بود نپذیرفت و گفت سنت مولای بزرگ آن بوده که در سفرهای خود، در مدرسه منزل می‌کرده است.

سیدبرهان‌الدین‌درقیصریه درگذشت وصاحب شمس‌الدین اصفهانی مولاناراازاین حادثه آگاه ساخت ووی به قیصریه رفت و کتب و مرده ریگ او را بر گرفت و بعضی را به یادگار به صاحب اصفهانی داد و به قونیه باز آمد.
پس ازمرگ سیدبرهان‌الدین مولانا بالاستقلال برمسندارشادو تدریس بنشست و از 638 تا 642 هجری که قریب پنج سال می‌شود به سنت پدر و نیاکان خود به تدریس علم فقه و علوم دین می‌پرداخت.

اوضاع اجتماع و حکومت در دوره مولانا
مولانا در عصر سلطان محمد خوارزمشاه به دنیا آمد . خوارزمشاه در سال 603-602ق موطن جلال الدین را که در تصرف غوریان بود تسخیر کرد .مولوی خود در اشعارش ،آنجا که کوشیده است شرح دهد که هجران چگونه او را غرقه در خون ساخته است ;به خونریزی جنگ میان خوارزمشاهیان و غوریان اشاره می کند. در آن هنگام که خداوندگار خاندان بهاء ولد هفت ساله شد (611-604) خراسان وماوراء النهر از بلخ تا سمرقند و از خوارزم تا نیشابور عرصه کروفر سلطان محمد خوارزم شاه بود .ایلک خان در ماوراءالنهر وشنسبیان در ولایت غور با اعتلای او محکوم به انقراض شدند.اتابکان در عراق و فارس در مقابل قدرت وی سر تسلیم فر.د آوردند .در قلمرو زبان فارسی که از کاشغر تا شیراز و از خوارزم تا همدان و ان سو تر امتداد داشت جز محروسه سلجوقیان روم تقریباً هیچ جا از نفوذ فزاینده او بر کنار نمانده بود . حتی خلیفه بغداد الناصرین الله برای آنکه از تهدید وی در امان ماند ناچار شد دایم پنهان و آشکار بر ضد او به تجریک و توطئه بپردازد . توسعه روز افزون قلمرو او خشونت و استبدادش را همراه ترکان و خوارزمیانش همه جا برد.

یک لشکر کشی او بر ضد خلیفه تا همدان و حتی تا نواحی مجاور قلمرو بغداد پیش رفت فقط حوادث نا بیوسیده و حساب نشده اورا به عقب نشینی واداشت .لشکر کشی های دیگرش در ماوراء النهر وترکستان در اندک مدت تمام ماوراءالنهر وترکستان در اندک مدت تمام اوراءالنهر و ترکستان را تا آنجا که به سرزمین تاتار می پیوست مقهور قدرت فزاینده او کرد .قدرت او در تمام این ولایات مخرب ومخوف بود و ترکان فنقلی که خویشان مادرش بودند ستیزه خویی وبی رحمی و جنگاوری خود را پشتیبان آن کرده بودند مادرش ترکان خاتون ،ملکه مخوف خوارزمیان ،این فرزند مستبد اما عشرتجوی و وحشی خوی خویش را همچون بازیچه یی در دست خود می گردانید .خاندان خوارزمشاه در طی چندین نسل فرمانروایی ،خوارزم و

توابع را که از جانب سلجوقیان بزرگ به آنها واگذار شده بود به یک قدرت بزرگ تبدیل کرده بود نیای قدیم خاندان قطب الدین طشت دار سنجر که خوارزم را به عنوان اقطاع به دست آورده بود ،برده ایی ترک بود و در دستگاه سلجوقیان خدمات خود را از مراتب بسیار نازل آغاز کرده بود .در مدت چند نسل اجداد جنگجوی سلطان اقطاع کوچک این نیای بی نام و نشان را توسعه تمام بخشیدند و قبل از سلطان محمد پدرش علاءالدین تکش قدرت پرورندگان خود سلجوقیان را در خراسان و عراق پایان داده بود .خود شاه با پادشاه غور و پادشاه سمرقند جنگیده بود.حتی با قراختائیان که یک چند حامی و متحد خود وپدرش در مقابل غوریان بودند نیز کارش به جنگ کشیده بود.

تختگاه او محل نشو ونمای فرقه های گوناگون ومهد پیدایش مذاهب متنازع بود. معتزله که اهل تنزیه بودند در یک گوشه این قلمرو وسیع با کرامیه که اهل تجسیم بودند در گوشه دیگر ،دایم درگیری داشتند صوفیه هم بازارشان گرم بود و از جمله در بین آنها پیروان شیخ کبری نفوذشان در بین عامه موجب توهم و نا خرسندی سلطان بود .اشعریان که به علت اشتغال به ریزه کاریهای مباحث مربوط به الهیات کلام به عنوان فلاسفه خوانده می شدند هم نزد معتزله و کرامیه و هم نزد اکثریت اهل سنت که در این نواحی غالباًحنفی مذهب بودند و همچنین نزد صوفیه نیز که طرح این گونه مسائل را در مباحث الهی مایه بروز شک و گمراهی تلقی می کردند مورد انتقاد شدید بودند .وعاظ صوفی و فقهای حنفی که متکلمان اشعری و ائمه معتزلی را موجب انحراف و تشویش اذهان عام می دیدند از علاقه ای که سلطان به چنین مباحثی نشان میداد نا خرسند بودند و گه گاه به تصریح یا کنایه نا خرسندی خود را آشکار می کردند.

دربار سلطان عرصه بازیهای سیاسی قدرتجویان لشکری از یک سو و صحنه رقابت ارباب مذاهب کلامی از سوی دیگر بود .در زمان نیاکان او وجود این منازعات بین روسای عوام در دسته بندی های سیاسی هم تاثیر گذاشته بود چنانکه خوارزمشاهان نخستین ظاهراً کوشیده بودند از طریق وصلت با خانواده های متنفذ مذهبی احساسات عوام را پشتیبان خود سازند ونسبت خویشی که بعدها بین خاندان بهاء ولد با سلاله خوارزمشاهیان ادعا شد ظاهراً از همین طریق بوجود آمده بود .با آنکه صحت این ادعا هرگز ازلحاظ تاریخ مسلم نشد احتمال آنکه کثرت مریدان بهاءولد ؛موجب توهم سلطان و داعی الزام غیر مستقیم او به ترک قلمرو سلطان شده باشد هست .

معهذا غیر از سلطان تعدادی از فقها ئ قضات و حکام ولایات هم ؛ به سبب طعنهایی که بهاءولد در مجالس خویش در حق آنها اظهار می کرد بدون شک در تهیه موجبات نارضایتی او از اقامت در قلمرو سلطان عامل موثر بود.
در قلمرو سلطان محمد خوارزمشاه که بلخ هم کوته زمانی قبل از ولادت خداوندگار به آن پیوسته بود 603 تعداد واعظان بسیار بود . و بهاءولد از واعظانی بود که از ارتباط با حکام و فرمانروایان عصر ترفع می ورزید و حتی قرابت سببی را که بر موجب بعضی از روایات با خاندان سلطان داشت اگر داشت وسیله ای برای تقرب به سلطان نمی کرد . از سلطان به سبب گرایشهای فلسفی وی ناخرسند بود . فلسفه بدان سبب که با چون و چرا سر وکار داشت با ایمان که تسلیم و قبول را الزام می کرد مغایر می دید .لشکر کشی سلطان بر ضد خلیفه بغداد بی اعتنایی او در حق شیخ الشیوخ شهاب الدین عمر سهروردی که از جانب خلیفه به سفارت نزد او آمده بود ؛ و اقدام او به قتل شیخ الشیوخ شهاب الدین عمر سهروردی که از

جانب خلیفه به سفارت نزد او آمده بود ؛ و اقدام او به قتل شیخ مجد الدین بغدادی صوفی محبوب خوارزم که حتی مادر سلطان را ناخرسند کرد ؛ در نظر وی انعکاس همین مشرب فلسفی و بی اعتقادی او در حق اهل زهد و طریقت بود . در آن زمان بلخ یکی از مراکز علمی اسلامی بود .این شهر باستانی در دوره پیدایش تصوف شرق سهم مهمی را ایفا کرده ،موطن بسیاری از علمای مسلمان در نخستین سده های هجری بوده است .ازآنجائیکه این شهر پیش از این مرکز آیین بودا بوده است احتمال دارد ساکنانش یا جوش واسطه انتقال پاره ای از عقاید بودایی که در افکار صوفیان اولیه منعکس است قرار گرفته باشد : مگر ابراهیم بن ادهم ((شاهزاده فقیر روحانی))از ساکنان پاکژاد بلخ نبوده که داستان تغییر کیش او در هیأت افسانه بودا نقل شده است ؟

فخر الدین رازی فیلسوف و مفسر قرآن که نزد محمد خوارزمشاه محبوبیتی عظیم داشت ، در دوران کودکی جلال الدین یکی از علمای عمده شهر بود.گفته می شد که او حکمران را علیه صوفیان تحریک کرد و سبب شد که مجد الدین عراقی عارف را در آمودریا (سبیحون)غرق کنند (616ق/1219م) بهاءالدین ولد نیز همان گونه که از نوشته هایش بر می آید ظاهراً با فخرالدین رازی مناسبات دوستانه نداشته است : این متکلم الهی پرهیزگار و عارف که (..از کثرت تجلیات جلالی ،مزاج مبارکش تند و باهیبت شده بود;) قلباً با فلسفه و نزدیکی معقولات با دین مخالف بود این نگرش را که پیش از این ،در یک سده قبل ، در اشعار سنایی آشکارگشته بود ، جلال الدین هم به ارث برد . دوستش شمس الدین رازی را ((کافر سرخ))می خواند ، این طرز فکر را قویتر ساخت . نیم سده بعد از مرگ رازی مولانا جلال الدین از سرودن این بیت پرهیز نکرد که :

اندر این بحث ار خرد ره بین بدی
فخر رازی راز دار دین بدی

به هر تقدیر تعریض و انتقاد بهاءولد در حق فخر رازی(تعرضهای گزنده و انتقادهای تندی که او در مجالس وعظ از فخر رازی و حامیان تاجدار او می کرد البته خصومت انان را بر می انگیخت) و اصحاب وی شامل سرزنش سلطان در حمایت آنها نیز بود . از این رو مخالفان از ناخرسندیی که سلطان از وی داشت استفاده کردند و با انواع تحریک و ایذا ؛ زندگی در بلخ ؛ در وخش ؛ در سمرقند و تقریباً در سراسر قلمرو سلطان را برای وی دشوار کردند . بدین سان توقف او در قلمرو سلطان موجب خطر و خروج وی را از بلخ و خوارزم متضمن مصلحت ملک

نشان دادند در آن زمان تهدید مغولان در آسیای مرکزی احساس می شده است خوارزمشاه خود با کتن چند تاجر مغول مهلک ترین نقش را در داستان غم انگیزی که در خلال سالهای بعد ، به تمام خاور نزدیک و دور کشیده شد ، بازی کرد .دلایل سفر بهاءالدین به سرزمینهای بیگانه هر چه بود او همراه مریدانش (که سپهسالار ، تعداد سان را 300نفر می گوید)در زمانی که مغولان شهر را غارت کردند ، از موطن خود بسیار فاصله گرفته بودند . بلخ در سال 617ق/1220م به ویرانه هایی بدل شد و هزاران نفر به قتل رسیدند .
چون تو در بلخی روان شو سوی بغداد ای پدر

تا به هردم دورتر باشی ز مرو و ازهری
مقارن این احوال قلمرو سلطان خاصه در حدود سمرقند و بخارا و نواحی مجاور سیحون بشدت دستخوش تزلزل و بی ثباتی وبود . از وقتی قراختائیان و سلطان سمرقند ؛ قدرت و نفوذ خود را در این نواحی از دست داده بودند . اهالی بسیاری از شهرهای آن حدود به الزام عمال خوارزم شاه شهر ودیار خود را رها کرده بودند و خانه های خود را به دست ویرانی سپرده بودند . در چنین احوالی شایعه احتمال یا احساس قریب الوقوع یک هجوم مخرب و خونین از جانب اقوام تاتار اذهان عامه را به شدت مظطرب می کرد . بهاءولد که سالها در اکثر بلاد

ماوراءالنهر و ترکستان شاهد ناخرسندی عامه از غلبه مهاجمان بود و سقوط آن بلاد را در مقابل هجوم احتمالی تاتار امری محقق می یافت خروج از قلمرو خوارزمشاه را برای خود و یاران مقرون به مصلحت و موجب نیل به امنیت تلقی می کرد . در آن ایام بلخ یکی از چهار شهر بزرگ خراسان محسوب می شد که مثل سه شهر دیگر آن مرو و هرات و نیشابور بارها تختگاه فرمانروایان ولایت گشته بود . با آنکه طی نیم قرن در آن ایام ؛ معروض ویرانیهای بسیار شده بود در این سالها هنوز از بهترین شهرهای خراسان و آبادترین پرآوازه ترین آنها به شمار می

آمد غله آن چندان زیاد بود که از آنجا به تمام خراسان و حتی خوارزم غله می بردند .مساجد و خانقاهها ی متعدد در انجا جلب نظر می کرد مجالس وعظ وحدیث در آنجا رونق داشت و شهر به سبب کثرت مدارس و علما وزهاد ((قبه الاسلام ))خوانده می شد . از وقتی بلخ به دست غوریان افتاد و سپس به قلمرو خوارزمشاهیان الحاق گشت شدت این تحریکات عامل عمده ای در ناخرسندی بهاء ولد از این زاد بوم دیرینه نیاکان خویش بود.در قلمرو خوارزمشاه که مولانا آن راپشت سر گذاشت همه جا از جنگ سخن در میان بود .از جنگهای سلطان با ختائیان ،از جنگهای سلطان با خلیفه و از جنگهای سلطان در بلاد ترک و کاشغر .تختها می لرزید و سلاله هایی فرمانروایی منقرض میگشت .آوازه هجوم قریب الوقوع تاتار همه جا

وحشت می پراکند و شبح خان جهانگشای از افقهای دور دست شرق پیش می آمد و رفته رفته خوازمشاه جنگجوی مهیب را هم به وحشت می انداخت .از وقی غلبه بر گور خان ختایی 607 قلمرو وی را با سرزمینهای تحت فرمان چگیز خان مغول همسایه کرده بود وحشت از این طوایف وحشی و کافر در اذهان عا مه خلق خاصه در نواحی شرقی ماوراء النهر احساس می شد .حتی در نیشابور که از غریبترین ولایات خراسا ن محسوب میشد در این اوقات دلنگرانی های پیش از وقت بود که بعدها از جانب مدعیان اشراف بر آینده به صورت یک

پیشگوئی شاعرانه به وجود آمد و به سالها ی قبل از وقوع حادثه منسوب گشت.آوازه خا ن جهانگشای چنگیز خان مغول تمام ماوراءالنهر وخراسان را به طور مبهم و مرموزی در آن ایام غرق وحشت می داشت. جنگهای خوارزمشاه هم تمام ترکستان وماوراءالنهر را در آن ایام در خون و وحشت فرو می برد .مدتها بعد جاده ها آکنده از خون وغبار بود و سواران ترک و تاجیک مانند اشباح سرگردان در میانه این خون وغبار دایم جابه جا می شدند.خشم وناخرسندی که مردم اطراف از همه جا از خوارزمیان غارتگر و ناپروای سلطان داشتند از نفرت و

وحشتی که آوازه حرکت تاتار یا وصول طلایه مغول به نواحی مجاور به ایشان القا میکرد کمتر نبود .این جنگجویان سلطانی که بیشتر ترکان فنقلی واز منسوبان مادر سلطان بودند در کرو فر دایم خویش ، کوله بار ها و فتراکهاشان همواره از ذخیره ناچیز سیاه چادر ها ی بین راه یا پس انداز محقر آنها در جاده ها و حوالی مرزها آؤامس روستاها ، امنیت شهر ها و حتی آرامش شبانان بیابانها را به شدت متزلزل می ساخت .تمام قلمرو سلطان طی سالها تاخت وتاز خوارزمیان و ترکان فنقلی در چنگال بیرحمی و نا امنی و جنگ و غارت دست وپا میزد . در خوارزم نفوذ ترکان خاتون مادر سلطان و مداخله دایم اودر کارها مردم را دستخوش تعدی ترکان فنقلی می داشت .خود سلطان جنون جنگ داشت و جز جنگ که هوس شخصی او

بود تقریبا تمام کارهای ملک را به دست مادرش ترکان خاتون و اطرافیان نا لایق سپرده بود . در سالهایی که خانواده بهاء ولد به سبب ناخرسندی از سلطان خوارزم یا به ضرورت تشویش از هجوم تاتار ،در دنبال خروج از خراسان مراحل یک مهاجرت ناگزیر را در نواحی شام وروم طی می کرد خانواده سلطان خوارزم هم سالهای محنت و اضطراب دشواری را پشت سر می گذاشت .

علاء الدین محمد خوارزمشاه بزرگ و سلطان مقتر عصر آخر ین سالهای سلطنت پرماجرای خویش را در کشمکش روحی بین حالتی از جنگبارگی لجاجت آمیز و جنگ ترسی بیمارگونه و مالیخولیایی سر میکرد. بیست ویک سال فرمانرایی او از مرده ریگ پدرش علاء الدین تکش تدریجا یک امپراطوری فوق العاده وسیع را بوجود آورد پس از او پسرش جلال الدین مینکبرنی که برای نجات ملک از دست رفته پدرش طی سالها همچنان دربدر با مغول میجنگید موفق به اعاده سلطنت از دست رفته نشد .عادت به عیش ومستی او را از تامل در کارها مانع می امد .بدین سان از سی سال جنگهای او وپدرش جز بدبختی پدر و قتل یا درویشی پسر چیزی حاصل نشد .دروازه روم هم که با شکست یاسی چمن بر روی خوارزمشاه بسته ماند بر

روی واعظ بلخ که با حسرت قلمرو پادشاه خوارزم را ترک کرده بودگشوده ماند .در همان اوقات که خوارزمشاه جوان در آنسوی مرزهای روم طعمه گرگ شد یا به درویشی گمنام تبدیل گشت مولانای جوان که او هم مثل شاهزاده خوارزم جلال الدین خوانده می شد ، در دنبال مرگ پدر در تمام قلمرو روم به عنوان مفتی و واعظ نام آوری مورد تعظیم و قبول عام واقع بود و بعدها نیز که طریقه صوفیه را پیش گرفت درویشی پر آوازه شد ووقتی سلاله سلطان محمد خوارزم شاه در غبار حوادث ایام محو شد سلاله بهاء ولد در روشنی تاریخ با چهره نورانی مجال جلوه یافت.

اخلاق وافکار مولانا
در اینجا سخن از پارسای عاشق پیشه و پاکباز ؛ مجذووب و سرانداز و سوخته بلخ است که سالها اسیر بی دلان بود و به برکت عشق ترک اختیار کرد و سوزش جان را نه از طریق کلام بلکه بوسیله نغمه های نی بگوش جهانیان رسانید؛ نوای بی نوایی سر داد و بلاجویان را به دنیای پرجاذبه و عطرانگیز عشق دعوت کرد و در گوش هوششان خواند که در این وادی مقدس ؛عقل ودانش را باعشق سودای برابری نیست.جلال الدین محمد مولوی ،جان باخته دلبسته محتشمی است که بی پروا جام جهان نمای عشق را از محبوبی بنام شمسملک داد تبریز در دست گرفت و تا آخرین قطره آن را مشتاقانه نوشید و سپس گرم شد ،روحش بپرواز در آمد بروی بالهای گسترده آواهای دل انگیز موسیقی نشست وصلا در داد :
جان من کوره است و با آتش خوش است

کوره راه این یبس که خانه آتش است
خوش بسوز این خانه را ای شیر مست
خانه عاشق چنین اولی تر است

اوست که در عرصه الهام و اشراق پرو بال گشود مفهوم عشق را به شیوهای نظری و عملی برای صاحبدلان توجیه کرد وخواننده کنجکاو اشعارش را از محدود به نامحدود سیر داد او از خود واراسته و بروح ازلی پیوسته بود موج گرم و خروشان عشق پسر بهاء ولد صاحب تعینات خاص را پریشان و آشفته کرد خرقه و تسبیح رابسویی گذاشت و گفت:
آن شد که می نشستم چون زاهدان به خلوت

عنقا چگونه گنجد در کنج آشیانه
منبعد با حریفان دور مدام دارم
در گوشه خرابات با زخمه چغانه

مولانا در لحظات و آنات شور و شیدایی که با عتراف خودش «رندان همه جمعند در این دیر مغانه» چه زیبا آتش سوزان را برابر دیدگان وارستگان بکمک کلمات موزون الهامی مجسم می کند بطوریکه خواننده صاحبدل لهیب این اسطر لاب اسرار حقایق را در جان عاشق پیش خود احساس می نماید شمس تبریزی که بود که چنین آتشی در تار و پود فقیه بلخ افروخته بود که وادارش کرد مانند چنگ . رباب مترنم شود و بگوید:

همچو پروانه شرر را نور دید
احمقانه در فتاد از جان برید
لیک شمع عشق آن شمع نیست
روشن اندر روشن اندر روشنی است
او به عکس شمعهای آتشی است
می نماید آتش و جمله خوشی است

جلال الدین محمد مدیحه سرای صفا وفا وانسانیت توجیه تازه ظریف و دقیقی از عشق دارد که تا کنون در فرهنگنامه های دارالعلم جهانی عشق درباره آن چنین سخنی نیامده و توجیه نشده است مکالمه و مناظره عقل با عشق در دیوان کبیر و دیوان معرفت «مثنوی» بحث انگیز و خواندنی است مولانای عاشق بلاکشان صبور آتش خواری را در وادی عشق می طلبد و وارستگانی را دعوت می کند که در برابر ناملایمات ناشی از مهجوری و مشتاقی دامن تحمل و توکل از دست ندهد و سوز طلب را از بلا باز شناسد.

بیقراری نا آرامی جلال الدین محمد مولود حدت . شدت . غیرت و صداقت در عشق شمس اسیت که همه کاینات را دروجود معشوق می دید و خود را دیوانه عشق می دانست چه بسیار روزان و سرشبانی سرکشتگی و آشفتگیش را در سماع و پایکوبی می گذرانید واستمرار در چرخندگی بیانگر طبیعت نا آرامش بود ظاهر بیان قونیه می گفتند مدرس بلامنازع روم شرقی را از درد عشق دیوانه شده است .

مولانا با اینکه در سی و پنجمین بهار زندگیش بود عشق شمس کهنسال طوفانی در روح و جانش برانگیخت ولی جلاالدین محمد از این طوفان که چون نیزک یا شهاب تاقب در آسمان دلش جهید و سراسر پیکرش یکباره گرم کرد شادمان بود و رندانه می گفت :
من ذوق و نور شده ام این پیکر مجسم نیستم

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

پروژه دانشجویی مقاله ستاره شناسی فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی مقاله ستاره شناسی فایل ورد (word) دارای 44 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله ستاره شناسی فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی مقاله ستاره شناسی فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی مقاله ستاره شناسی فایل ورد (word) :

ستاره شناسان با استفاده از تلسکوپ فضایی مادن قرمز آژانس فضایی اروپا موفق شدند با دقت به تولد ستارگان درخشان بنگرند.
دانشمندان با استفاده از تلسکوپ فضایی مادن قرمز آژانس فضایی اروپا (ISO ) موفق شدند تولد ستارگان غول آسایی را مشاهده کنند که 100000 برابر خورشید ما درخشندگی دارد.این کشف به ستاره شناسان این امکان را می دهد تا بتواند مطالعات خود را در این ضمینه آغاز کنند که چرا ستارگان بزرگ تنها در برخی از نواحی فضا متولد می شوند. فضا پر از ابرهای عظیم گازی (سحابی) است و در قسمت هایی از این سحابی ها که گاز متراکم می شود ستارگان شکل می گیرند اماسوال اساسی اینجاست که چرا بعضی از این سحابی ها میزبان ستارگان بزرگ و کوچک و متنوع اند اما در برخی دیگر از سحابی ها تنها ستارگان کوچک با جرم های کم شکل می گیرند. پیش بینی شرایط لازم برای شکل گیری ستارگان بزرگ بسیار دشوار است زیرا این جنین های ستاره ای در دور دست ها و در پشت لایه هایی از غبار قرار گرفته اند . تنها طول موج های بلند مانند مادون قرمز می توانند از میان این لایه ها عبور کرده و مکان شکل گیری هسته ی ستاره را نمایان سازند.

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

پروژه دانشجویی تحقیق سلسله زندیه فایل ورد (word)

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

 پروژه دانشجویی تحقیق سلسله زندیه فایل ورد (word) دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق سلسله زندیه فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی تحقیق سلسله زندیه فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پروژه دانشجویی تحقیق سلسله زندیه فایل ورد (word) :

کریم خان زند ، پایه گذار سلسله زندیه محسوب می شود . اقبال جهانگشایی او ، بیش از هر چیز مدیون اعتشاشاتی بود که پس از قتل نادر در ایران سربرآورد و از سابقه دراز هفتاد یا هشتاد ساله ای برخوردار بود . وی قریب سه سال بعد از درگذشت نادر شهرتی نداشت و در میان قبیله خود ، که به دستور نادر در سال 1144 ه . ق . به خراسان کوچانیده شده بودند ، از حیثیت متعارفی برخوردار بود .
بی کفایتیهای آشکار بازماندگان نادر و نزاعهای برادر کشانه ای که میان آنان رخ داد ، موجب شد که کریم توشمال (پهلوان ) در کنار دو تن دیگر از بزرگان ، به نامهای علی مردان خان و ابوالفتح خان بختیاری برای آرامش مناطق غربی و مرکزی کشور به میدان آید . او پس از نشان دادن لیاقتهای مکرر ، از سوی قبیله خویش لقب خانی دریافت کرد . (1162 ه. ق .) بدین گونه وی توانست در پرتو تدبیر و حسن عمل و صداقت بی ریای خویش ، برحریفان مزبور و نیز آزادخان افغان که در آذربایجان ترکتازی می کرد و محمد حسن خان که در استرآباد به سرمی برد غلبه کند .کریم خان از سال 1179 ه .ق . به صورت مستقل بر ایران فرمان راند . روابط او با شاهرخ ( نواده نادرشاه ) نیزکه بر خراسان فرمان می راند ، خوب و مبین نوعی احترام به اولاد ولی نعمت پیشین خود بود.
حادثه مهم سالهای پایانی عمر کریم خان ، لشکر کشی به بصره بود که به سرداری برادرش ، صادق خان در سال 1189 ه.ق. انجام پذیرفت که متاسفانه با مرگ شاه به انتها رسید .

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :

پروژه دانشجویی پاورپوینت روشهای تصویر برداری در تشخیص سنگ کلیه

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

توجه : این پروژه به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پروژه دانشجویی پاورپوینت روشهای تصویر برداری در تشخیص سنگ کلیه فایل ورد (word) دارای 28 اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در Power Point می باشد و آماده پرینت یا چاپ است

فایل پاور پوینت پروژه دانشجویی پاورپوینت روشهای تصویر برداری در تشخیص سنگ کلیه فایل ورد (word)   کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد.

این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است


لطفا به نکات زیر در هنگام خرید

دانلودپروژه دانشجویی پاورپوینت روشهای تصویر برداری در تشخیص سنگ کلیه فایل ورد (word)

توجه فرمایید.

1-در این مطلب، متن اسلاید های اولیه 

دانلودپروژه دانشجویی پاورپوینت روشهای تصویر برداری در تشخیص سنگ کلیه فایل ورد (word)

قرار داده شده است

 

2-به علت اینکه امکان درج تصاویر استفاده شده در پاورپوینت وجود ندارد،در صورتی که مایل به دریافت  تصاویری از ان قبل از خرید هستید، می توانید با پشتیبانی تماس حاصل فرمایید

3-پس از پرداخت هزینه ، حداکثر طی 12 ساعت پاورپوینت خرید شده ، به ادرس ایمیل شما ارسال خواهد شد

4-در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل اسلاید ها میباشد ودر فایل اصلی این پاورپوینت،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

5-در صورتی که اسلاید ها داری جدول و یا عکس باشند در متون زیر قرار داده نشده است


بخشی از متن پروژه دانشجویی پاورپوینت روشهای تصویر برداری در تشخیص سنگ کلیه فایل ورد (word) :

اسلاید 1 :

مقدمه

کلیه ها اندام های حیاتی هستند که برای دفع مواد زائد خون ، تنظیم تعادل الکترولیتی و فشار خون و تحریک ساخت سلول های قرمز خون ضــروری هـسـتـنــد .                                                                                             

سنگ کلیه بیماری جدیدی نیست. حتی می گویند، فرعون هم به این بیماری مبتلا بوده و یکی از ویژگی های طبیب مشهورش، سینوهه، توانایی درمان درد سنگ کلیه بوده است.
سنگ‌کلیه، ‌ذرات‌کوچک‌وسختی‌ است که‌در یک ‌یا هر دو کلیه‌تشکیل‌شده‌و گاهی‌به‌داخل‌ حالب‌ها انتقال‌می یابند.  سنگ‌کلیه‌از نظر اندازه‌از یک‌دانه‌شن‌تا حدود یک‌توپ‌گلف‌متغیر بوده‌و ممکن‌است‌منفرد یامتعددباشد.سنگ‌کلیه‌معمولا بزرگسالان ‌بالای‌سی سال از هر دو جنس را مبتلا میسازدولی درمردان‌شایع‌تر است .این سنگ وقتی درطول مجرای ادراری حرکت می‌کنند درد شدیدی  را ایجاد می کنند.در بیماران مظنون به سنگ کلیه ، ارزیابی های مختلف رادیوگرافی صورت می‌گیرد.انواع رادیوگرافی شامل KUB،IVP، اولتراسونوگرافی وسی تی اسکن اسپیرال هستند.

v

 

اسلاید 2 :

روشهای رادیوگرافی سنگ کلیه

  KUB (Kidney Urinary Bladder)          

IVP (Intra Venous Pyelography)       

 

اسلاید 3 :

KUBعکس مسطحی ازقسمت تحتانی شکم برای شناسایی اندازه-شکل وضعیت کلیه ها حالب و مثانه است.

تقریباً 90% سنگ های مجاری ادراری تیره و مـبـهـم هـستند و باید آن ها رابا KUBتصویر برداری کرد.
این رادیــوگــرافــی مـعـمــولا قــابـلـیـت نـشـان دادن سنـگ‌هـای بـزرگ را دارد. علـت ایـن‌ است که ســنــــگ‌هــــای کــــوچــــک‌تــــر مـعـمـــولا مـبـهـــم و غیرواضحند یا با قرار گرفتن در موقعیت هایی در پشت دنده‌ها و مقاطع ستون فقرات از میدان دید خارج می‌شوند.

 

اسلاید 4 :

موارد کاربرد:

 شناسایی هرگونه ناهنجاری مادرزادی، سنگ ها، تومور، انسداد یا اورگانومگالی

موارد منع کاربرد:

 بیماران باردار

اقدامات قبل از تست:

– معمولا بیمار در وضعیت خوابیده به پشت قرار می گیرد.

– نیازی به مصرف مسکن و ناشتایی نمی باشد.

– در بیماران مذکر باید بیضه ها را با پیشبند سربی پوشاند تا مانع تماس پرتو با آن ها شود.

v

اسلاید 5 :

مزایای رادیوگرافی ساده

از یک فیلم استفاده می شود.

سنگ های بزرگ کلیوی را آشکار می کند.

بـیـشـتـر سـنـگ هـا دارای اجـزای کـلـسیمی هـسـتـند و به واسطه رنگ سفیدشان می توانند توسط این روش نشان داده شوند.

یـک روش سریع و ارزان قیمت است که اغـلــب مــی تــوانــد انـدازه و تـعـداد سـنـگ هـا را مشخص سازد.

v

اسلاید 6 :

معایب رادیوگرافی ساده

تشخیص درست و دقیق را محدود می کند.      

سنگ های کوچک ممکن است غیر واضح یا خارج از دید باشند.

 
 رسوبات معمولی شکمی ممکن است به جای سنگ های مجاری ادراری به نظر برسند.

 سنگ های غیر رادیو اوپک ممکن است دیده نشوند.

 سنگ های اسید اوریک دیده نمی شوند.

اسلاید 7 :

پیلوگرافی درون وریدی

vپیلوگرام درون وریدی یک روش انتخابی برای ارزیابی رادیوگرافیک  بیماران مظنون به سنگ مجاری ادراری است و در واقع یک نوع تست اشعه ایکس است که می تواند اندازه ، شکل و موقعیت دستگاه دفع ادرار ، شامل مجاری ادراری و کلیه ها را نشان دهد.
 این روش می تواند با یک رادیوگرافی ساده از مجاری ادراری وجود رسوبات و همچنین ارتباط آناتومیکی  ‌مجاری ادراری با رسوبات را تشخیص دهد .

اسلاید 8 :

در این روش یک ماده رنگی مثل سدیم دیاتریزوات یا مگلومین دیاتریزوآت به سیاهرگ بیمار تزریق میشود که با سیستم دفع ادرار ترکیب میشود وتوسط اشعه ایکس قابل رویت است.سپس طی فاصله های زمانی یک سری رادیو گرافی انجام میشود.یک سری قبل تزریق ویک سری بعد آن.رنگ به پزشک اجازه میدهد تا موقعیت سنگ-وجود انسداد-آناتومی دستگاه دفع ادرار ورادیو لوسنت یا رادیو اوپاک بودن سنگ را بررسی کند.

تعداد اندکی از بیماران ممکن است به ماده حاجب تزریق شده حساسیت داشته ودچار شوک شوند در نتیجه باید داروهای اورژانس-ست تراکئوستومی-دستگاه ساکشن  واکسیژن در دسترس باشند.

v

اسلاید 9 :

کاربرد واهداف:
 شناسایی شکل-اندازه وعملکرد غیر طبیعی کلیه ها
 کشف سنگ-تومور یا کیست های کلیوی

اسلاید 10 :

  • شیوه انجام تست:
  • مددجو روی میز اشعه X در وضعیت طاق باز دراز می کشد. فیلم های اشعه X را 5-10-15-30 دقیقه بعد از تزریق ماده حاجب می گیرند.
  • تاخیر در نمایان شدن کلیه ها می تواند نشاندهنده اختلال عملکرد کلیه باشد. مددجو در خاتمه تست ادرارمی کند و یک تصویر اشعه X دیگر به منظور پدیدار کردن رنگ باقیمانده در مثانه گرفته می شود.

 

برای دریافت پروژه اینجا کلیک کنید

کلمات کلیدی :
<   <<   66   67   68   69   70   >>   >