پروژه دانشجویی مقاله معاد جسمانی از نگاه حکیمان الهی فایل ورد (w
نوشته شده به وسیله ی ali در تاریخ 95/4/31:: 4:10 صبح
پروژه دانشجویی مقاله معاد جسمانی از نگاه حکیمان الهی فایل ورد (word) دارای 24 صفحه می باشد و دارای تنظیمات و فهرست کامل در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی مقاله معاد جسمانی از نگاه حکیمان الهی فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : توضیحات زیر بخشی از متن اصلی می باشد که بدون قالب و فرمت بندی کپی شده است
بخشی از فهرست مطالب پروژه پروژه دانشجویی مقاله معاد جسمانی از نگاه حکیمان الهی فایل ورد (word)
چکیده
مقدّمه
بررسی
اصول صدرایی در اثبات معاد جسمانی
1 شیخ محمّدتقی آملی
2 حاج میرزا احمد آشتیانی
3 سید ابوالحسن رفیعی قزوینی
4 حاج شیخ مجتبی قزوینی
5 امام خمینی قدسسره
6 علّامه طباطبائی
7 شهید مطهّری
بررسی
گفتار دیگر حکیمان در موضوع معاد جسمانی
1 ابنسینا
2 محقق لاهیجی
3 خواجه نصیرالدین طوسی
4 حکیم زنوزی
5 محقق سبزواری
6 علّامه طباطبائی
نتیجه گیری
••• منابع
بخشی از منابع و مراجع پروژه پروژه دانشجویی مقاله معاد جسمانی از نگاه حکیمان الهی فایل ورد (word)
ـ آملی، محمّدتقی، دررالفوائد، قم، اسماعیلیان، 1374
ـ ابراهیمی دینانی، غلامحسین، معاد از دیدگاه حکیم زنوزی، تهران، حکمت، 1368
ـ ابنسینا، الشفاء الالهیات، قم، مکتبه آیهاللّه العظمی المرعشی النجفی، 1404
ـ انواری، جعفر، رساله المعاد الجسمانی علی ضوء النقل و الدلیل العقلانی، پایاننامه دکتری، علوم قرآنی، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه، 1387
ـ ایجی، عضدالدین، شرح المواقف، قم، شریف رضی، 1325ق
ـ تفتازانی، سعدالدین، شرح المقاصد، قم، شریف رضی، 1409
ـ حسینی تهرانی، محمّدحسین، معادشناسی، تهران، حکمت، 1360
ـ حکیمی، محمدرضا، معاد جسمانی در حکمت متعالیه، قم، دلیل ما، 1381
ـ خوئی، سیدابوالقاسم، مصباحالاصول، نجف، مطبعه النجف، 1386ق
ـ ربانی، حسین، معاد از دیدگاه قرآن، حدیث، فلسفه، بیجا، مؤلف، 1373
ـ رخشاد، محمّدحسین، در محضر علّامه طباطبائی، قم، نهاوندی، 1380
ـ سبحانی، جعفر، الالهیات، قم، مؤسسه امام صادق، 1417
ـ ـــــ ، «مقام علمی و فرهنگی علّامه طباطبائی»، کیهان فرهنگی 8 (پاییز 1368)، 5ـ7
ـ ـــــ ، منشور جاوید، قم، مؤسسه سیدالشهدا، 1369
ـ سبزواری، ملّاهادی، اسرارالحکم، تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1362
ـ ـــــ ، حاشیه اسفار، قم، مصطفوی، 1379ق
ـ ـــــ ، شرح المنظومه، قم، دارالعلم، 1366
ـ سهروردی، شهابالدین (شیخ اشراق)، اعتقادالحکما، تهران، اساطیر، 1383
ـ ـــــ ، شرح حکمهالاشراق، قم، بیدار، بیتا
ـ ـــــ ، مجموعه مصنّفات شیخ اشراق، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1373
ـ ـــــ ، هیاکلالنور، مصر، المکتبه التجاریه الکبری، 1377ق
ـ شفائی، محسن، معاد، بیجا، بینا، بیتا
ـ طباطبائی، سید محمّدحسین، المیزان، قم، جامعه مدرسین، بیتا
ـ ـــــ ، رسائل توحیدیه، قم، بنیاد فرهنگی ـ علمی علّامه طباطبائی، 1365
ـ ـــــ ، مجموعه مقالات، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1371
ـ طوسی، نصیرالدین، تجریدالاعتقاد، قم، اسلامی، بیتا
ـ غزالی، محمّدبن محمّد، تهافت الفلاسفه، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1421
ـ فیّاض لاهیجی، عبدالرزاق، سرمایه ایمان، تهران، الزهرا، 1364
ـ ـــــ ، گوهر مراد، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1372
ـ مجلسی، محمّدباقر، بحارالانوار، تهران، دارالکتب الاسلامیه، بیتا
ـ مطهّری، مرتضی، مجموعه آثار، قم، صدرا، 1379، ج 4 (معاد)
ـ ملّاصدرا (صدرالدین محمّدبن ابراهیم شیرازی)، اسرارالآیات، بیجا، حبیب، 1420
ـ ـــــ ، الحکمه المتعالیه فیالاسفار العقلیه الاربعه، قم، مصطفوی، 1379ق
ـ ـــــ ، المبدأ و المعاد، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا، 1381
ـ ـــــ ، تفسیر القرآن الکریم، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1419
ـ ـــــ ، شرح اصول کافی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1366
ـ ـــــ ، شرح البدایهالاثیریه، اصفهان، مهدوی، بیتا
ـ ـــــ ، مجموعه رسائل فلسفی اجوبهالمسائل الکاشانیه، تهران، حکمت، 1375
ـ ـــــ ، مفاتیحالغیب، بیروت، مؤسسه التاریخ العربی، 1419
چکیده
همه حکیمان الهی معاد را حق میدانند، با این حال درباره چگونگی آن دیدگاههای متفاوتی دارند. به باور صدرالمتألّهین، کسانی که معتقدند وقتی بدن نابود گردد دیگر بازگشت آن ناممکن خواهد شد و این نفس است که در قیامت حاضر خواهد گشت، از چگونگی عالَم آخرت غافلاند؛ به واقع اینان آیات صریح قرآنی را که به روشنی بر جسمانی بودن معاد دلالت دارند تأویل کردهاند! صدرالمتألّهین در اثبات جسمانی بودن معاد گفته است: اگر کسی با داشتن سلامت نفس به مقدّمات اثبات معاد جسمانی بنگرد، یقینا به این نتیجه خواهد رسید که همین بدن به عین آن در قیامت محشور خواهد شد. همچنین، شیخ اشراق بر وقوع معاد جسمانی با قالب مثالی تأکید دارد. سایر حکما از جمله ابنسینا نیز معاد جسمانی را بنابر خبر پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله به اثبات رساندهاند؛ ضمن اینکه محقق طوسی آن را ضرورت دین شمرده است. و در نهایت به این نتیجه دست خواهیم یافت که معاد جسمانی خواهد بود؛ یعنی انسان با بدن مادی و عنصری محشور میشود، گرچه در آنجا تغییراتی در نظام بدن رخ خواهد داد
کلیدواژهها: معاد، معاد روحانی، معاد جسمانی، چگونگی معاد جسمانی، قالب مثالی، بدن عنصری، بدن اخروی
مقدّمه
با نگاهی به تاریخ بشر، و مراجعه به کتابهای مورّخان جامعهشناس همچون ویل دورانت، میتوان به این واقعیت دست یافت که بشر از دیرباز افزون بر نیازهای جسمی، ذاتا با نیاز دیگری نیز روبهرو بوده که تأمین آن برای او ضروری است: «کشف حقایق دینی». در میان موضوعات دینی، موضوع «معاد» همواره از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است و هر یک از اقوام به گونهای به این اصل باور داشتهاند
اساسا موضوع معاد از اصول اعتقادی ادیان آسمانی شمرده میشود و پیروان همه ادیان به آن باور دارند. از اینرو در قرآن مجید (به منزله آخرین پیام الهی برای بشریت) به این موضوع پرداخته شده و یک سوم از آیات به این امر اختصاص یافته است. در اینگونه از آیات به تفصیل از اهمیت، اثبات و چگونگی معاد سخن رفته است. همچنین، دانشمندان مسلمان رشتههای فلسفه، کلام، تفسیر و; به پژوهشهای گستردهای در اینباره پرداخته و کتابها و رسالههایی را نگاشتهاند. در این میان، موضوع اساسی و درخور توجه برای همگان «چگونگی معاد» بوده است که این عنوان گرچه شامل مباحث گوناگونی میگردد، اما آنچه در اینجا مورد بحث است چیزی که با عنوان «معاد جسمانی» از آن یاد میشود و در پرتو آیات قرآنی و دلایل عقلانی به اثبات رسیده است. شایان ذکر است که عمدتا مفسّران و متکلّمان از آیات قرآنی، و فیلسوفان از دلایل عقلانی برای اثبات معاد جسمانی بهره میجویند
در نوشتار حاضر، این بحث را از نگاه حکیمان الهی طرح، و در ضمن به آیات قرآنی نیز اشاره خواهیم کرد. در بیان اهمیت این بحث، گفتنی است که برخی از فقیهان تحصیل علم آن را واجب شمرده[35] و برخی دیگر به کافر بودن منکر آن رأی دادهاند.[36] صدرالمتألّهین در توضیح انواع دیدگاهها درباره چگونگی وقوع معاد چنین نگاشته است: «محققان همه بر حق بودن معاد اتفاقنظر دارند، اما درباره چگونگی آن همداستان نیستند. دیدگاهها از این قرارند: 1 عموم فقیهان و اهل حدیث بر جسمانی بودن آن تأکید دارند؛ 2 جمهور فیلسوفان و پیروان مکتب مشّاء آن را روحانی میدانند؛ 3 بسیاری از بزرگان فلسفه و عارفان بزرگ و گروهی از متکلّمان بر جسمانی و روحانی بودن معاد پافشاری دارند. خود این دسته نیز دارای دو دیدگاه هستند: برخی جسم در آن جهان را از نوع جسم مثالی دانسته و برخی دیگر به عنصری بودن آن جسم رأی دادهاند.»[37]
پس در زمینه جسمانی یا روحانی بودن معاد، به طور کلی چهار دیدگاه وجود دارد. محقق لاهیجی علّت این تنوّع دیدگاهها را چنین دانسته است: «و موجب این اختلاف، اختلاف است در حقیقت انسان: پس نزد هر که حقیقت انسان نیست مگر هیکل محسوس، و روح عرضی است یا صورتی قائم به مادّه بدن که زائل شود; معاد نزد او نتواند بود مگر جسمانی فقط;؛ و نزد هر که حقیقت انسان نفس مجرّد اوست و بدن مر او را نیست مگر آلتی منفصل از حقیقت انسان، قائل است به معاد روحانی فقط؛ و هر که قائل است به ترکیب حقیقت انسان از نفس مجرّده و بدن، قائل است به وقوع معادین جمیعا; .»[38] در این بخش، به ارزیابی هر یک از این دیدگاهها خواهیم پرداخت
1 معاد صرفا جسمانی: متکلّمان پیشین به مجرّد بودن روح باور نداشتند؛ بلکه آن را جسمی میپنداشتند که همچون جریان آتش در زغال، در بدن انسان جریان مییابد و همزمان با مرگ او نابود میشود. از اینرو، پیروان این گروه فقط بدن را در جریان معاد بازگشتپذیر میدانستند.[39] خاطرنشان میشود که دلایل موجود برای اثبات مجرّد بودن روح، برای نقد این دیدگاه کافی است
2 معاد صرفا روحانی: صدرالمتألّهین در تفسیر این دیدگاه چنین نوشته است: فلاسفه پیرو مکتب مشّاء معاد را فقط روحانی میدانند، چون پس از قطع پیوند بدن با نفسْ تمام صورتها و اعراض بدن نابود میشود و دیگر بازگشت روح به بدن امکانپذیر نمیشود؛ زیرا آنچه معدوم گردد دگر بازنمیگردد. اما نفس اینگونه نیست و همچنان باقی خواهد ماند؛ چه اینکه جوهری مجرّد است و فنا در آن راه ندارد. پس در قیامت، فقط روح بازمیگردد.[40]
وی در جای دیگری این دیدگاه را چنین تبیین کرده است: برخی از فیلسوفان باب تأویل را گشودهاند و آیاتی از قرآن را که به صراحت معاد جسمانی را بازگو میکنند به معاد روحانی تأویل کردهاند؛ با این توجیه که مخاطبان قرآن همانا عربهای بادیهنشینی بودهاند که امور روحانی را درک نمیکردهاند، و ضمنا زبان عربی همیشه با مجاز و استعاره همراه بوده است.[41] پس، به باور این گروه، سخن از نعمتهای جسمانی، کنایه از وجود نعمتهای روحانی است. همچنین، غزالی این نکته را چنین نقل میکند: اینها مثالهایی است که برای عوام زده شده است تا آنان به ثواب و عقاب روحانی رهنمون گردند. بدیهی است که ثواب و عقاب روحانی ـ از نظر رتبه ـ بر ثواب و عقاب جسمانی برتری دارد.[42]
اما صدرالمتألّهین صاحبان این دیدگاه را بدینسان نقد کرده است: جای بسی تعجب است که اینان چگونه از وجود عالم جسمانی در آخرت، که در آن اجسام با شکلهای آنسرایی خود وجود دارند، غافل شدهاند و چگونه آیات روشن قرآنی درباره معاد جسمانی را بر امور عقلی حمل کردهاند؟! ایشان که خود به رسالت پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهو آیات قرآن ایمان دارند و آنهمه تأکید بر جسمانی بودن معاد را مشاهده کردهاند چگونه از پذیرفتن معاد جسمانی سر باز میزنند؟[43] برای تبیین بیشتر این نقد، قطعا نگاهی گذرا به آیات قرآنی بیثمر نخواهد بود. گفتنی است، آیاتی از قرآن که دلالت بر جسمانی ـ روحانی بودن معاد دارند به هشت دسته تقسیم میشوند
الف. آیاتی که بر بازگشت زندگی به بدنهای مردگان تأکید دارند (یس: 79 / صافات: 16 و 53 / مؤمنون: 35 و 82 / سبأ: 7 / واقعه: 47 و 62/ اسراء: 98 / ق: 2;)؛
ب. آیاتی که عنوانهای عود، بعث، نشر و خروج از قبر را دارند (یونس: 4 و 34/ عنکبوت: 19/ اسراء: 51;)؛
ج. آیاتی که از اعضای بدن انسان در آخرت سخن میگویند (نساء: 53 / ابراهیم: 43 / رحمن: 41 / انبیاء: 39 / فصّلت: 20 / یس: 65 / نور: 24 / حج: 20 / توبه: 35;)؛
د. آیاتی که به وجود جهت، مکان و حتی لباس در سرای آخرت اشاره دارند (حدید: 12 / مریم: 75 / حج: 19;)؛
ه . آیاتی که معاد را به زنده شدن زمین مرده تشبیه میکنند (اعراف: 57;)؛
و. آیاتی که نعمتهای مادّی را در آخرت بازگو میکنند (زخرف: 71 / انسان: 15 / توبه: 72 / رحمن: 54 و 72;)؛
ز. آیاتی که از عذابهای جسمانی سخن به میان میآورند (قمر: 48 / فرقان: 13و 34 / غافر: 71;)؛
ح. آیاتی که از زنده شدن مردگان در دنیا خبر میدهند (کهف: 21 / بقره: 73، 259 و 260).[44]
3 معاد جسمانی ـ روحانی: به نظر برخی از حکیمان، معاد به صورت جسمانی ـ روحانی است؛ یعنی روح انسان در آن سرا به جسم وی میپیوندد و بدین ترتیب، انسان با جسم و روح پا به عرصه قیامت مینهد. اما آنچه اهمیت دارد این مسئله است که در آن سرا، جسم چه نوع جسمی خواهد بود؟ آیا جسم، همانند جسم دنیوی، عنصری است یا اینکه جسم به گونه قالب مثالی است؟ محقق لاهیجی مینویسد: «بسیاری از محققین اهل اسلام; و اشراقیین اسلام، تصریح معاد جسمانی به بدن مثالی کنند.»[45] گفتنی است که بدن مثالی جسم نیست، اما شکل و مقدار در آن ملاحظه میشود. شیخ اشراق درباره معاد جسمانی در قالب مثالی میگوید: بعث و حشر اجساد با اشباح مجرّد تحقق میپذیرد. تمام آیات و روایاتی که از بهرهمندی بهشتیان و در عذاب بودن جهنمیان سخن گفتهاند به همین نوع بدن اشاره داشتهاند؛ زیرا نفس در این بدن مثالی تصرّف میکند و در نتیجه، این بدن همانند بدن عنصری میشود: تمام حواس ظاهری و باطنی را دارد و نفس ناطقه در آن، دارای نقش ادراککننده است.[46]
توضیح آنکه فلاسفه اعتقاد دارند عالَم دارای سه مرحله است: عالَم عقل، عالَم مثال، و عالَم مادّه. شیخ اشراق در پارهای از اظهارهای خود از این عوالم سهگانه سخن گفته،[47] اما در جایی دیگر به چهار عالَم اشاره کرده است: «أنّ العوالم اربعه أنوار؛ قاهره، أنوار مدبّره، عالم الاجسام و عالم المثال و الخیال.»[48]
صدرالمتألّهین نیز بدن و قالب مثالی را در معاد پذیرفته است؛ اما برخی از محققان معتقدند: دیدگاه وی در اینباره با دیدگاه شیخ اشراق متفاوت است. محقق لاهیجی نوشته است: «واضح اقوال در بدن مثالی، بر تقدیر صحت وجود مثال، قولی است که ملّاصدرا پذیرفته است: تجرّد خیال و عدم حلولش در مادّه و بقای او با نفس ناطقه بعد از مفارقت از بدن.»[49]
همچنین، حکیم ملّاهادی سبزواری نوشته است
مثالی مباین با این بدن، چون اشراقیان از اثبات اینکه این دو بدن عین هم هستند ناتواناند، چه اینکه شیء بودن هر چیزی به صورت آن و تشخّص آن به وجود آن است و آنان بر این نکته دست نیافتهاند. اما ما چون وجود این را همان وجود و تشخّص این را تشخّص همان میدانیم و تنها تفاوت را در شدّت و ضعف میبینیم و همین باعث میشود که اینها را دو شخص جدای از هم فرض نکنیم تا چه رسد دو نوع جدای از هم؛ البته بین این دو مرتبه تمیز وجود دارد، ولی تمیز غیر از تشخّص است. تفنن در تشخّص به بقای شخصیت آسیبی وارد نمیسازد، در عالَم آخرت تنها حدود و نقایص از شخص کاسته میگردد؛ از اموری که در او به فعلیت رسیده و صورتهای نوعی و جسمی و شخصی، چیزی از بین نمیرود; .[50]
بررسی
کلمات کلیدی :