پروژه دانشجویی تحقیق در مورد آشنایی با معماران جهان و آثار آنان فایل ورد (word) دارای 46 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد پروژه دانشجویی تحقیق در مورد آشنایی با معماران جهان و آثار آنان فایل ورد (word) کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز مرکز پروژه های دانشجویی آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل ورد می باشد و در فایل اصلی پروژه دانشجویی تحقیق در مورد آشنایی با معماران جهان و آثار آنان فایل ورد (word) ،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پروژه دانشجویی تحقیق در مورد آشنایی با معماران جهان و آثار آنان فایل ورد (word) :
معماری اسلامی در ایران
در تواریخ آمده است که نخستین مسجد ایرانی مسجدالثّور نام داشت که به سال 81/700 در قزوین ساخته شد. اما قدیمیترین بنای اسلامی که تاکنون در ایران کشف گردیده، مسجدی به نام تاری خانه در دامغان است، در نیمه راه مشهد به تهران. این مسجد در فاصلهی سالهای 133/750 و 170/786 ساخته شده است. به نوشتهی گدار Goddard ، «این مسجد به سبب هماهنگی تناسبات و جزرهایش هنوز یکی از باشکوهترین ابنیهی اسلامی است». این مسجد با طاق پوشیده شده است.
در طول دورهی اسلامی، ساختمانهای ایرانی به داشتن گنبدهای زیبا معروف بودهاند. این گنبدها به خلاف آنچه در شیوهی بیزانسی معمول بود هرگز روی لچکیهای از نوع رومی بنا نمیشد، بلکه بر سکنجهای سادهای استوار بود که بر گوشههای سقف سوار میشد و شکل مربّع سقف را مبدّل به هشت ضلعی میکرد. نخستین گنبد متعلّق به دورهی اسلامی در ایران از آن مسجد جامع قم است. این گنبد در سال 256/878 به دست ابوسعدبن حسین ساخته شده و هشتاد پا ارتفاع دارد.
از آن زمان تا به حال، سه نوع متفاوت از گنبد در ایران ساخته شده است: (1) گنبدهای یک جداره، (2) گنبدهای دو پوسته و (3) گنبدی که با گنبد خیمهای چندوجهی یا سقف مخروطی شکل ] رک (رخ) – م. [ پوشانده شده است. گنبد یک جداره محصول تداوم شکل گنبدهای دورهی ساسانی است و در دورهی سلجوقی متداول بود. برجستهترین و بارزترین گنبدهای نوع دوم را در مقبرهی سلطان سنجر در مرو (552/1157) میتوان دید و معروفترین نمونهی اوّلیّه از نوع سوم، گنبد قابوس (398/1007) است.
گنبد قابوس در سال 397/1006 به دست شمسالمعالیعبدالحسن قابوس حکمران گرگان و طبرستان ساخته شد. این مقبره در اصل برجی استوانهای شکل است که قسمت بالای آن مخروطی است. درون آن خالی است و این فضای از کف تا سقف تهی را در بالا مخروط خیمهای شکلی میپوشاند. ارتفاع کلی برج اندکی بیش از 167 پاست. این بنا با آجر ساخته شده است. ساختمان مذکور دارای دو کتیبه به خط کوفی است که یکی در ارتفاع 26 پا و 3 اینچ از سطح زمین و دیگری درست زیر حاشیهی مقرنس کاری قرار دارد.
مقابر برجی در معماری دورهی سلجوقی از اهمیت خاصّی برخوردار است. این نوع مقبرهها بیشتر در آذربایجان و سرحدهای قونیّه یافت میشود. از جمله نمونههای برجستهی این نوع ابنیه، خلیفه غازی در آماسیه و مقبرهی برجی درون مسجد سلطان علاءالدّین در قونیّه و مقابر برجی واقع در اخلاط و قیصریه را میتوان نام برد.
پوشش این مقبرهها از سنگ است. نقشهی آنها معمولاً به صورت هشت ضلعی است و سقفهای مخروطی شکل دارند. نمای خارجی با طاقنماهایی که به صورت برجسته بر بدنهی سنگی بنا حک شده، تزیین گردیده است. بیشتر مقبرهها چهار پنجره یا سردر دارند. درون مقبره معمولاً ساده است و همیشه با یک گنبد داخلی که از سنگ تراشیده ساخته شده، پوشانده میشود. این بناها به ندرت دارای پله است و برای ورود به آنها احتمالاً از نردبان استفاده میشده است.
کار معماری دورهی سلاجقه عمدتاً معطوف به ساختن مساجد بود و در این دوره بود که اصول معماری مساجد رسمی ایران شکل قطعی به خود گرفت. خصایص این نوع مسجد بدین شرح است: در ابتدای محور طولی مسجد، ایوان و سردر ورودی قرار دارد که به یک حیاط روباز منتهی میشود. رشته طاقهای گرداگرد حیاط را چهار ایوان قطع میکند که دوتای آنها بر محور طولی و دوتای دیگر بر محور عرضی قرار گرفتهاند و در پشت رشته طاقها، نمازخانهها جای دارد. ایوان اصلی به شبستان مربع شکلی راه دارد که گنبدی در بالا و محرابی چسبیده به دیوار عقب دارد.
قدیمیترین مسجد دورهی سلجوقی که تمام این عناصر را دارد مسجد جامع کوچک زواره در شمالشرقی اصفهان است که در سال 530/1135 ساخته شده است.
در دورهی سلجوقی، سقف نمازخانههای مربع یا مستطیل شکل با انواع مختلف از طاق پوشانده میشد. در قدیمیترین مساجد موجود ایرانی، دهانهها با طاق نیم استوانهای پوشانده شده است. پوشاندن زوایا در این شیوه مشکل بود و مهارتهای فنّی معمار نیز محل بروز نداشت. معماران سلجوقی طاق چهارسو را جایگزین طاق نیم استوانهای کردند. طاقهای متقاطع، طاقهای چهارسو، طاق و تویزه، طاق با لچکی کاذب، طاقهای چهاربخش فانوسی، گنبدهای کمخیز و طاقهای تاوهای که توسّط معماران این دوره ساخته میشد بیشتر جنبهی تزیینی داشت. نمونهی این پوششها را در قسمتهایی از بنای مسجد جامع اصفهان که منسوب به دورهی سلجوقی است میتوان دید.
تزیینات سطوح در معماری اسلامی ایران بر سه نوع است: نماسازی با آجر، گچبری و کاشیکاری. آجر چینی تزیینی قبل از دورهی سلجوقی آغاز گردید، در دورهی مذکور به اوج خود رسید و در قرن هشتم / چهاردهم رفتهرفته منسوخ شد. گچبری حتی در نخستین ابنیهی اسلامی از شیوههای مهمّ تزیین و پیوسته مورد توجه بود. کاشی لعابی را اوّل بار سلاجقه در مقیاس وسیع به کار بردند و فنّ کاشیکاری در عهد ایلخانیان پیشرفت قابل ملاحظهای کرد و در دورهی تیموری و صفوی به اوج اعتلای خود رسید.
بعضی از مساجد دورهی سلجوقی محرابهایی دارند که با آجرهای کوچک تراش خورده ساخته شده است. آجرهای دُمبی منقّش نیز به عنوان تزیین به کار میرفت ولی گچبری و تا حدّی حجّاری است که بیشترین نقش را در تزیینات خارجی و داخلی ابنیهی دورهی سلجوقی دارد. نقش اسلیمی و کتیبهنویسی با خطوط تزیینی کوفی و نستعلیق در این دوره به عنوان عناصر مهم تزیینی به کار گرفته شد. برای مثال در مرو، از مقبرهی سلطان سنجر (511-552/1117-1157)، آخرین پادشاه بزرگ سلجوقی، هنوز ویرانههایی برجاست که نمای داخلی آن با لوحههای زیبایی از خط و طرح اسلیمی تزیین شده است. کتیبههای کوفی و نسخ هر دو از سفال پیش بُر ساخته شده است.
یکی از زیباترین نمونههای کتبیهنویسی در این دوره را در مدرسهی مخروبهی خرگرد در خراسان میتوان دید. در این کتیبهها نام نظامالملک وزیر اعظم سلطان آلپارسلان (455-485/1063-1092) ذکر شده است. مسجد جامع قزوین که در سال 509/1116 ساخته شده و محراب امامزاده کرّار در بزون (528/1134) نشان دهندهی تکامل هنر حجّاری و گچبری در شیوهی سلجوقی است. مسجد جامع اردستان (555/1160) دارای سه محراب است که با گچبریهای عمیق و پرکار تزیین شده است. در این محرابها انواع مختلف اسلیمی به صورت آمیخته در هم یا قرار گرفته روی هم نقش شده است و زمینهی کار را معمولاً اسلیمیهای پرکار و تزیینی که به صورت تمام برجسته حک شده است پر میکند.
در دورهی سلجوقی استفاده از گچ در تزیینات، نه تنها در مساجد، بلکه در کاخها و خانههای اشراف نیز بسیار متداول بود. تصاویر تزیینی عبارت بود از صحنههای شکار و مناظری از دربار. عمق کندهکاریها در بعضی موارد آن قدر زیاد بود که به مجّسمهسازی شباهت داشت. این نقوش برجستهی گچی عمدتاً در ری (تهران) و ساوه یافت میشود.
در پانزده بنای بازمانده از دورهی سلجوقی، کاشیهای لعابی مزیّن به شبکههای نقوش یا کتیبهنویسی در نمای داخل یا خارج به کار رفته است. هنر معرّقکاری که در گنبد کبود مراغه (593/1196) عرضه شده است به مرحلهای رسید که با کار گذاشتن ردیفهای کاشی لعابدار در زمینهی گچی، شبکهی در هم بافتهی پرکار و دقیقی به وجود میآورد. ازارهها از جنس کاشی و ستارهای شکل با جلای قهوهای طلایی بود که روی زمینهای سفید رنگ کار گذاشته شده بود.
تزیین محرابها نیز به همین گونه بود و برای مثال محراب مسجد میدان در کاشان (623/1226) را میتوان نام برد. از سلاطین قابل ذکر دورهی سلجوقی، ملکشاه، پادشاه بزرگ این سلسله (465-485/1072-1092) است که پایتخت خود، اصفهان، را به یکی از زیباترین شهرهای آسیا مبدّل ساخت. مسجد جامع اصفهان در زمان این پادشاه ساخته شد و اولین بار در ایران برجهای خیارهدار مخروطی در عهد او بنا گردید. بهترین نمونهی این منارههای استوانهای شکل مینای عالی در ایران است که به دستور ملکشاه ساخته شده است. این مناره با شبکههای نقوش هندسی و نوارهایی از کتیبههای کاشی لعابدار تزیین گردیده است.
در آغاز قرن هفتم / سیزدهم، کشور ایران گرفتار مصیبت حملهی مغول گردید. مرو و نیشابور در سال 617/1220 به دست چنگیزخان سقوط کرد و در طّی بیست و پنج سال نه تنها تمام مملکت به اشغال مهاجمین درآمد، بلکه شهرها به کلی در آتش سوخت، ساختمانها تماماً با خاک یکسان شد و در بعضی نقاط تمامی سکنه مثل حیوان از دم تیغ گذرانده شدند و بدین لحاظ، از ساختمانهایی که در فاصلهی هجوم اعراب به ایران تا روی کار آمدن ایلخانان مغول در این کشور بنا گردید، امروز تعداد بسیار کمی بر جای مانده است.
مغولها قریب 143 سال (644-791/1246-1389) بر ایران حکومت کردند. هلاکو بنیانگذار امپراتوری مغول لقب ایلخان بر خود نهاد و تبریز را پایتخت ساخت. نخستین بنای دورهی مغول در ایران رصدخانهای است در مراغه، پایتخت تابستانی هلاکوخان ، که بنا به پیشنهاد وزیر معروف وی خواجه نصیرالدین طوسی در سال 678/1279 ساخته شد. معذلک احیای معماری عظیم سنّتی ایران در زمان حکومت جانشین هلاکو، ارغون، صورت گرفت. احداث ارغونیّه، حومهی دلنشین تبریز در زمان وی آغاز شد. در سلطانیّه واقع در نزدیکی قزوین نیز اقدامات مشابهی صورت گرفت و کاخهای ییلاقی در آلاتاغ، منصوریّه و لار بنا گردید. با این حال، دوران طلایی معماری ایلخانی معاصر حکومت غازانخان است که اسلام آورد و در سال 694/1295 به سلطنت رسید.
غازانخان نه تنها در عمران و آبادی جدّ و جهد بسیار داشت، بلکه خود نیز معمار بود. شِنب، حومهی غربی تبریز، به دست او طرّاحی و در سال 696/1297 ساخته شد. بر روی رصدخانهی سابق الذّکر گنبدی زده شد که طرح آن از غازانخان بود. مقبرهی رفیع غازانخان در شنب نیز به دستور خود او ساخته شد. نقشهی این مقبره به شکل دوازده ضلعی بود و سرداب آن در سطح زمین قرار داشت. مقبرهی عظیم را کتیبهای طلایی احاطه میکرد. قریب 14000 کارگر برای احداث این بنا به کار گرفته شدند. دیگر ابنیهی مجاور مقبره عبارت بود از: خانقاهی برای دراویش، مدارسی برای مذاهب حنفی و شافعی، مدرسهای برای تحصیل فلسفه، اقامتگاهی برای سادات، یک بیمارستان، یک قصر و یک کتابخانه به علاوهی کوشک زیبایی موسوم به اردیلیّه. مقبره در کانون مجموعه جای داشت و باغهای اطراف آن را حومهای به نام غازانیّه احاطه میکرد. نزدیک هر یک از دروازههای این شهر که به زودی به رقیبی برای تبریز بدل شد، بازار، کاروانسرا و حمامهای عمومی ساخته شده بود. معمار اعظم غازانیّه ، تاجالّدین علیشاه نام داشت.
از غازانّیهی امروز جز تودهای از آجر چیزی بر جای نمانده و مقبرهی معروف غازانخان به تلّی از خاک مبدّل شده است ولی شرح دقیقی از ساختمانهای بسیاری را که به دستور او بنا گردید، در آثار رشیدالدّین وصّاف، حمداللّه مستوفی و شمس کاشانی میتوان یافت.
پس از غازانخان، برادر معروفش الجایتو (705-718/1305-1318) جانشین وی شد. الجایتو اسلام آورد و نام محمّد خدابنده را برگزید. الجایتو در زمینهی معماری بر اسلاف خود سبقت جست. در واقع بیشتر ابنیهی مشهور دورهی ایلخانی در زمان حکومت وی ساخته شده است.
الجایتو ، اندکی پس از رسیدن به سلطنت، دست به کار عمران سلطانیّه، محلّی واقع در نزدیکی قزوین گردید. نقشهی این پایتخت جدید را پدر وی ارغون تهیّه کرده بود، ولی او قبل از شروع به ساختن آن درگذشت. الجایتو شهر باشکوهی در سلطانیّه تأسیس کرد. ارگ شهر در یک جهت 500 گز طول داشت و دارای یک دیوار و شانزده برج بود که از سنگ تراشیده شده ساخته شده بود، مسجد اصلی با مرمر و چینی تزیین گردیده بود. بیمارستان و مدرسهای هم در این محل قرار داشت. کاخ سلطنتی را که به صورت کوشکی مرتفع بود دوازده کاخ کوچکتر در برگرفته بود. محوّطهی تمام مجموعه با سنگ مرمر مفروش بود.
این کاخها امروز از میان رفتهاند، امّا مقبرهی سلطان محمّدالجایتو خدابنده هنوز در محل خودنمایی میکند. به عقیدهی گُدار، این مقبره به طور قطع بهترین نمونهی شناخته شده از معماری دورهی مغول است، از شایستهترین پدیدههای سنّتی معماری اسلامی ایران به شمار میآید و از نظر فّنی احتمالاً جالبترین آنهاست.
دومین بنای معروف دورهی ایلخانی، مسجد تاجالدّین علیشاه وزیر الجایتو در تبریز است. امروز تنها بخش بسیار کوچکی از این مسجد موجود است اما مستوفی در سال 736/1335 ساختمان ایوان اصلی این مسجد را بسیار عظیم توصیف کرده است. عرض دهانهی این ایوان 15/30 متر بود و دیوارهای جانبی آن 40/10 متر ضخامت داشت. ارتفاع تا زیر طاق 25 متر بود. قوس جناغی محراب بر دو ستون مسی استوار بود و قاب محراب با طلا و نقره تزیین و بندکشی شده بود. به نوشتهی ابنبطوطه، حیاط روباز مسجد با مرمر فرش شده بود، دیوارها پوشیده از کاشی بود و حوض مربع شکلی با فوّاره در وسط قرار داشت.
در عین حال، بارگاه معظم امام رضا (علیه السّلام) در مشهد و مرقد خواهر آن حضرت، حضرت فاطمهی معصومه (سلام اللّه علیها)، در قم را نباید از نظر دور داشت.
در دورهی مغول، دو سلسلهی بسیار معروف، یعنی اتابکان و آل مظفّر در قسمتهای مرکزی و جنوبی ایران روی کار آمدند. اتابکان حکّام خودمختار فارس بودند و شیراز مرکز حکومت آنان بود و آلمظفر بر سرتاسر ناحیهی جنوبی تهران امروزی تسلط داشتند و پایتخت آنان یزد بود. در تاریخ آمده است که اتابکان در شیراز ابنیهی زیبای بسیاری بنا کردند، ولی امروز به ندرت اثری از این ساختمانها یافت میشود. بناهای ساخته شده توسّط آل مظّفر از این لحاظ خوش اقبالترند، چرا که هنوز تعدای از آنها در یزد و کرمان موجود است.
معماری ایرانی در دورهی ایلخانیان و مغولها همچون دیگر رشتههای هنری این سرزمین جنبهی تزیینی داشت و لطافت، دقّت و سراحت از خصایص اصلی آن بود. به هر حال، سبک معماری دورهی ایلخانی به خلاف دورهی سلجوقی، تأکیدی عمدی بر کشیدگی قامت بنا داشت. نظری به سردر مسجد جامع اصفهان و قوسهای جناح شمالی آن، سردر خانقاه در نطنز، مرقد و بارگاه در زیارت، محراب مقبرهی بایزید در بسطام و سردر پیربکران، این نکته را ثابت میکند. ارتفاع اتاقها نیز به نسبت ابعاد افقی آنها افزوده شد. ایوانها نیز باریکتر و بلندتر گردید.
شاه عباس کبیر (995-1038/1587-1628) پادشاه صفوی، از بزرگترین چهرههای عمران و آبادی در تاریخ ایران است. او شهرساز قابلی بود. دستاورد وی در این زمینه را میتوان در اصفهان، پایتخت او، ملاحظه کرد که او آن را از نو بنا کرد. طرح شهر شامل میدان بزرگی است که بازارهای سرپوشیده و در بزرگ مسجد شاه که به وسط ضلع جنوبی گشوده میشود و کاخ عالیقاپو که در سمت غربی میدان جای دارد آن را در میان گرفته است. همچنین طرح شامل خیابانی است موسوم به چهارباغ که بیش از دو مایل طول دارد.
کلمات کلیدی :